خمینی و پنجاه دروغ زير درخت سيب

منبع پژواک ایران

1. بشر در اظهار نظر خودش آزاد است. اولین چیزی که برای انسان هست آزادی بیان است.

2. مطبوعات در نشر همه‌ء حقایق و واقعیات آزادند

3. در جمهوری اسلامی کمونیست‌ها نیز در بیان عقاید خود آزادند.

4. یکی از بنیان‌های اسلام آزادی است... بنیاد دیگر اسلام اصل استقلال ملی است.

5. برنامهء ما تحصیل استقلال و آزادی است.

6. حکومت اسلامی یک حکومت مبتنی بر عدل و دموکراسی است.

7. دولت اسلامی يک دولت دمکراتيک به معنای واقعی است. و اما من هيچ فعاليت در داخل دولت ندارم و به همين نحو که الآن هستم، وقتی دولت اسلامی تشکيل شود، نقش هدايت را دارم.

8. اسلام یک دین مترقی و دموکراسی به معنای واقعی است.

9. ولایت با جمهور مردم است... نظام حکومتی ایران جمهوری اسلامی است که حافظ استقلال و دموکراسی است.

10. اما شكل حكومت ما جمهوري است، جمهوري به معناي اينكه متكي به آراي اكثريت است.

11. حکومت جمهوری است مثل سایر جمهوری‌ها و احکام اسلام هم احکام مترقی و مبتنی بر دموکراسی و پیشرفته و باهمه مظاهر تمدن موافق.

12. شکل حکومت جمهوری است. جمهوری به همان معنا که در همه جا جمهوری است. جمهوری اسلامی، جمهوری است مثل همه جمهوری‌ها.

13. در اين جمهوري يك مجلس ملي مركب از منتخبين واقعي مردم امور مملكت را اداره خواهند كرد.

14. عزل مقامات جمهوري اسلامي به دست مردم است. برخلاف نظام سلطنتي مقامات مادام‌العمر نيست، طول مسئوليت هر يك از مقامات محدود و موقت است. يعني مقامات ادواري است، هر چند سال عوض مي‌شود. اگر هم هر مقامي يكي از شرايطش را از دست داد، ساقط مي‌شود.

15. رژيم ايران به يک نظام دمکراسی‌ای تبديل خواهد شد که موجب ثبات منطقه می‌گردد.

16. اختیارات شاه را نخواهم داشت.

17. من هیچ سمت دولتی را نخواهم پذیرفت.

18. من در آینده [پس از پیروزی انقلاب] همین نقشی که الان دارم خواهم داشت. نقش هدایت و راهنمایی، و در صورتی که مصلحتی در کار باشد اعلام می کنم... لکن من در خود دولت نقشی ندارم.

19. ما به خواست خداي تعالي در اولين زمان ممكن و لازم برنامه‌هاي خود را اعلام خواهيم نمود، ولي اين بدان معني نيست كه من زمام امور كشور را به دست بگيرم و هر روز نظير دوران ديكتاتوري شاه، اصلي بسازم و علي‌رغم خواست ملت به آنها تحميل كنم. به عهدهء دولت و نمايندگان ملت است كه در اين امور تصميم بگيرند، ولي من هميشه به وظيفة ارشاد و هدايتم عمل مي‌كنم.

20. علما خود حكومت نخواهند كرد. آنان ناظر و هادی مجريان امور مي‌باشند.اين حكومت در همه‌ء مراتب خود متكی به آرای مردم و تحتِ نظارت و ارزيابی و انتقاد عمومی خواهد بود.

21. من نمي‌خواهم رياست دولت را داشته باشم. طرز حكومت، حكومت جمهوری است و تكيه بر آرای ملت.

22. مردم هستند که بايد افراد کاردان و قابل اعتماد خود را انتخاب کنند و ليکن من شخصاً نمی‌توانم در اين تشکيلات مسئوليت خاصی را بپذيرم و در عين حال هميشه در کنار مردم ناظر بر اوضاع هستم و وظيفه ارشادی خود را انجام می دهم.

23. من چنين چيزي نگفته‌ام كه روحانيون متكفل حكومت خواهند شد. روحانيون شغلشان چيز ديگري است.

24. من و ساير روحانيون در حكومت پستي را اشغال نمي‌كنيم، وظيفهء روحانيون ارشاد دولت‌ها است. من در حكومت آينده نقش هدايت را دارم.

25. حکومت اسلامی ما اساس کار خود را بر بحث و مبارزه با هر نوع سانسور می‌گذارد.

26. قانون این است، عقل این است، حقوق بشر این است که سرنوشت هر آدمی باید به دست خودش باشد.

27. بايد اختيارات دست مردم باشد، اين يك مسئله عقلي است. هر عاقلي اين مطلب را قبول دارد كه مقدرات هركسي بايد دست خودش باشد.

28. حكومت اسلامی بر حقوق بشر و ملاحظه‌ی آن است. هيچ سازمانی و حكومتی به ‌اندازه‌ء اسلام ملاحظه‌ء حقوق بشر را نكرده است. آزادی و دموكراسی به‌ تمام معنا در حكومت اسلامی است، شخص اول حكومت اسلامی با آخرين فرد مساوي است در امور .

29. اسلام، هم حقوق بشر را محترم مى‏شمارد و هم عمل مى‏كند. حقى را از هيچ كس نمى‏گيرد. حق آزادى را از هيچ كس نمى‏گيرد. اجازه نمى‏دهد كه كسانى بر او سلطه پيدا كنند كه حق آزادى را به اسم آزادى از آنها سلب كند.

30. بايد اختيارات دست مردم باشد.هر آدم عاقلی اين‌ را قبول دارد که مقدرات هر کس بايد در دست خودش باشد.

31. ما که می‌‌گوییم حکومت اسلامی می‌خواهیم جلوی این هرزه‌ها گرفته شود، نه اینکه برگردیم به 1400 سال پیش. ما می‌خواهیم به عدالت 1400 سال پیش برگردیم. همه‌ی مظاهر تمدن را هم با آغوش باز قبول داریم.

32. ما وقتی از اسلام صحبت مي‌كنيم به معنی پشت كردن به ترقی و پيشرفت نيست. ما قبل از هر چيز فكر مي‌كنيم كه فشار و اختناق وسيله‌ی پيشرفت نيست.

33. دولت استبدادی را نمی‌توان حکومت اسلامی خواند... رژیم اسلامی با استبداد جمع نمی‌شود.

34. در حکومت اسلامی اگر کسی از شخص اول مملکت شکایتی داشته باشد، پیش قاضی می‌رود و قاضی او را احضار می‌کند و او هم حاضر می شود.

35. ما حکومتی را می‌خواهیم که برای اینکه یک دسته می گویند مرگ بر فلان کس، آنها را نکشد.

36. حکومتی که ما می‌خواهیم مصداقش یکی حکومت پیغمبر است که حاکم بود، یکی علی و یکی هم عمر...

37. حكومت اسلامي، حكومت ملى است. حكومت مستند به قانون الهى و به آراء ملت است. اين طور نيست كه با قلدرى آمده باشد كه بخواهد حفظ كند خودش را. با آراء ملت مى آيد و ملت او را حفظ مى كند و هر روز هم كه بر خلاف آراء ملت عمل بكند قهراً ساقط است.

38. تمام اقلیت‌های مذهبی در حکومت اسلامی می‌توانند به کلیه فرائض مذهبی خود آزادانه عمل نمایند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنها به بهترین وجه دفاع کند.

39. اقلیت‌های مذهبی به بهترین وجه از تمام حقوق خود برخوردار خواهند بود.

40. تمام اقلیت‌های مذهبی در ایران برای اجرای آداب دینی و اجتماعی خود آزادند.

41. از یهودیانی که به اسرائیل رفته اند دعوت می‌کنیم به وطن خود بازگردند. با آنها کمال خوشرفتاری خواهد شد.

42. اسلام جواب همهء عقاید را بعهده دارد و دولت اسلامی تمام منطق ها را با منطق جواب خواهد داد.

43. در حکومت اسلامی همهء افراد دارای آزادی در بیان هرگونه عقیده‌ای هستند.

44. جامعهء آيندهء ما جامعهء آزادی خواهد بود. همهء نهادهای فشار و اختناق و همچنين استثمار از ميان خواهد رفت.

45. ما یک حاکمی می خواهیم که توی مسجد وقتی آمد نشست بیایند دورش بنشینند و با او صحبت کنند و اشکال‌هایشان را بگویند. نه اینکه از سایه او هم بترسند.

46. این که می گویند اگر اسلام پیدا شد زنان باید توی خانه بنشینند و قفلی بر آن زده و دیگر بیرون نیایند تبلیغات است. زن و مرد همه آزادند که به دانشگاه بروند. رای بدهند. رای بگیرند. ما با ملعبه بودن زن و به قول شاه "زن خوب است زیبا باشد" مخالفیم.

47. اسلام با آزادی زن نه تنها موافق است بلکه خود پایه گذار آزادی زن در تمام ابعاد وجودی زن است.

48. زنان در انتخاب، فعاليت و سرنوشت و همچنين پوشش خود با رعايت موازين اسلامی آزادند.

49. زن‌ها در حكومتِ اسلامی آزادند. حقوق آنان مثل حقوق مردها است. اسلام زن را از اسارت مردها بيرون آورد و آنها را هم رديف مردها قرار داده است. تبليغاتی كه عليه ما مي‌شود برای انحراف مردم است.

50. اسلام همه‌ء حقوق و امور بشر را تضمين كرده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر