ناگفته های مادر شهید حسام حنیفه - از شهدای 25 خرداد 88


روز آنلاین - حسام حنیفه، یکی از شهدای روز 25 خرداد است که خانواده او نیز همچون خانواده های سایر جانباختگان وقایع بعد از انتخابات، از عدم رسیدگی به شکایت و معرفی قاتل فرزندشان به "روز" می گویند. خانواده ای که علیرغم بنیه ضعیف مالی، حاضر به گرفتن دیه نیستند و خواهان معرفی قاتل فرزندشان هستند.

حسام حنیفه، جوان 19 ساله ای بود که روز 25 خرداد و در مقابل پایگاه بسیج مقداد، بر اثر اصابت گلوله جان باخت.حسام را شاید بتوان از گمنام ترین شهدای اخیر دانست که تاکنون حتی عکس او نیز منتشر نشده و خانواده داغدیده او، در حالیکه برای اولین بار بعد از یکسال، سکوت خود را شکسته اند، اما امکان ارسال عکس فرزند شهیدشان از طریق اینترنت را هم ندارند.

نادر حنیفه، پدر حسام حنیفه که هنگام شهادت فرزندش در شهرستان میانه بوده و تلفنی از شهادت او باخبر شده است، در آغاز مصاحبه به "روز" می گوید: فرزند من در راه وطنم رفت در راه عدالت و آزادی و من سرم را بالا می گیرم و به او افتخار میکنم.

خانواده حسام حنیفه در حالی با روز مصاحبه کرده اند که پیش از این خبرگزاری فارس مدعی شده بود خانواده حسام به اتفاق خانواده داوود صدری از میرحسین موسوی شکایت کرده اند؛ ادعایی که خانواده حسام رد و تاکید میکنند که آنها خواهان معرفی قاتل فرزندشان هستند و اجازه نمی دهند از خون فرزند شهیدشان، سوءاستفاده سیاسی شود.

مادر داوود صدری نیز روز گذشته به "روز" گفته بود "مقصر کسانی هستند که مردم را به بازی گرفتند و اگر نمیخواستند مردم رای بدهند، بهتر بود از اول اعلام میکردند فلانی رئیس جمهور است و مردم را بازی نمیدادند".

گفتگوی "روز" با خانم حنیفه، مادر حسام حنیفه را در ذیل بخوانید.

سالگرد شهادت فرزندتان تازه گذشته، آیا شما مراسمی برای سالگرد گرفتید؟

بله، البته ما روز 25 خرداد مراسم نگرفتیم اما چند روز بعد که آخر هفته هم بود مراسم گرفتیم و خوشبختانه مشکلی هم پیش نیامد. بعد هم که رفتیم سر خاک داوود در امامزاده عبدالله.

یک سال از شهادت فرزند شما گذشته در این مدت آیا کسی به شما سر زده؟

نه همان اوایل فقط از تلویزیون آمدند و مصاحبه کردند اما پخش نکردند. شاید برای اینکه ما آدم های سیاسی نیستیم و حرف سیاسی نمی زنیم و کاری هم به سیاست نداریم.

مگر چه چیزی از شما می خواستند بگویید که نگفتید؟

ما گفتیم که قاتل فرزند ما را بیاورند و معرفی کنند. بگویند چه کسی بچه مارا زده؛اما آنها می گفتند مقصر آقای موسوی است. ما هم گفتیم که مشکل شما با آقای موسوی ربطی به بچه ما ندارد و بگذارید ما به درد خودمان بسوزیم.

شما شکایت کرده اید. پرونده تان در چه مرحله ای است؟

بله شکایت کردیم. اما تا به حال هیچ جوابی به ما نداده اند. یک سال است فقط می گویند پیگیری میکنیم اما هنوز معلوم نیست این پیگیری به کجا رسیده چون به ما که چیزی نمی گویند.

از تعدادی از خانواده های شهدا خواسته شده دیه بگیرند؛ به شما هم چنین چیزی گفته شده ؟

نه تاکنون که حرفی نزده اند. من هم با اینکه همسرم کارگر است و زندگی خیلی سختی داریم اما به هیچ عنوان خون بچه ام را با پول معامله نمی کنم. من فقط میخواهم بدانم چی به سر بچه ام آورده اند. فقط بگویند چه کسی بچه مرا زد. بچه من که کاره ای نبود. 4 ماه بود در یک شرکت نقشه کشی استخدام شده بود. سرش به کار خودش بود. خودشان می گویند پسرتان اتفاقی تیر خورده و کاره ای نبوده. خب بیایند بگویند چه کسی اتفاقی پسر مرا کشت.

چه کسی به شما گفته که پسرتان اتفاقی تیر خورده؟

از بنیاد شهید آمدند گفتند که این بنیاد حسام را به عنوان شهید پذیرفته و برای حسام کارت صادر میکنند و گفتند که حسام اتفاقی گلوله خورده و در راهپیمایی نبوده است.

ولی حسام در مقابل پایگاه بسیج مقداد و در میان مردم بوده که گلوله خورده است.

من آدم سیاسی نیستم نمیخواهم حرفی بزنم که مشکلی برایمان به وجود بیاورند. همین که میگویند اتفاقی تیر خورده خب ما هم می گوییم بیاورید و قاتلی که گلوله اش اتفاقی به حسام ما خورده را معرفی کنید.

خانم حنیفه، خبرگزاری فارس مدعی شده شما از مسببین ماجرا و بخصوص میرحسین موسوی شکایت کرده اید. این ادعا صحت دارد؟

ما شکایت کردیم و گفتیم قاتل بچه ما را معرفی کنند. ما از آقای موسوی و هیچ کس دیگر شکایت نکرده ایم. حتی قاتل را هم نمیدانیم کیست که مشخصا از او شکایت کنیم. ما در دادسرای جنایی شکایت کردیم و گفتیم قاتل بچه مان را معرفی کنند. بگویند چه کسی او را با گلوله زده است.

شما چگونه از شهادت فرزندتان مطلع شدید؟

حسام با دوستانش بود. آنها به ما زنگ زدند و گفتند یکی از دوستانش وقتی حسام تیر خورده با او بوده و همه چیز را دیده است.

خانم حنیفه ممکن است برگردیم به یکسال قبل و از آن روزها از شما بپرسم؟

متاسفانه نمی توانم. بگذارید در قلب من بماند. تنها می گویم قسمت حسام این بوده که در راه آزادی و مملکتش شهید شود. من واقعا به قسمت اعتقاد دارم. شکایتم را هم پیش خدا می برم خدا قضاوت خواهد کرد.

در صحبت هایی که قبل از سالگرد با همسرتان داشتم ایشان می گفتند مزار حسام، هنوز سنگ قبر ندارد و....

بله تا سالگرد حسام نتوانسته بودیم برای مزار او سنگ قبری بگذاریم. وضع مالی چندانی نداریم که، حسام در اصل کار میکرد و کمک خانواده بود که پر کشید. بعد از بنیاد شهید آمدند و گفتند آنها سنگ قبر را می گذارند و رفتند. اما خب هر طور بود خودمان در سالگرد حسام، با هزینه خودمان سنگ قبر را گذاشتیم.

خانم حنییفه اگر در پایان صحبت خاصی و یا درخواستی دارید که میخواهید به گوش مسئولان هم برسد بفرمایید.

حرف خاصی ندارم چه درخواستی می توانم داشته باشم، وقتی بعد از یک سال، قاتل بچه ام را معرفی نکرده اند؟ من دردهایم را با خدای خودم قسمت میکنم و به او پناه می برم. خدا قاضی عادلی است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر