مرگ بر خامنه ای قاتل ... مرگ بر اصل ولایت فقیه ... مرگ بر جمهوری فاشیستی اسلامی

رابطه عبادت طولانی و بلند شدن آلت



"حکایتی دیگر از اسرار اللطیفه و الکسیله "
شیخ مسیرالدین زاکانی از مراد خود چنین نقل کند :
ولی خدا و صاحب کرامات " شیخ معین الدین سامینی" بزرگ شریعت و عالم بزرگ هرات در مسجد بزرگ شهروعظ می گفت و خلق را به پاکی می خواند .بامدادان تا شبانگاهان مسجد هرات از نور" شیخ سامینی " منور بود و او جز اندک زمانی پس از ادای نماز شب و تاهنگامه ی اذان صبح در خانه نبود .
او همیشه نماز شب را به همراه مریدانش در بیرونی مسجد می خواند و آنها را می گفت اگر در ملا عام نماز میخوانیم نه از برای تزویر است , که از برای این است که خلق ببینند و شاید نور خدا در قلبشان متجلی شود .
شبی به عادت مالوف پس از نماز شام و تا هنگام نماز شب با جمعی از مریدان به مباحثه پرداخت . بحث را یکی ازمریدان در باب مقیاس دخول " آلت " مرد در" فرج " زن در هنگام رمضان به میان آورد و از آن روی که بحثیگوارا بود تا هنگامه ی نماز شب ادامه یافت و سپس شیخ شاگردان را به اتمام بحث و وضو ساختن برای نمازفراخواند و خود وضویی همچون اولیای خدا بساخت ونماز را بیاغازید .
رکعت دوم هنوز به پایان نرسیده بود که شیطان بر شیخ مستولی شد و بیادش آورد که بانوی خانه اش را ماهها ست همبستر نشده .
شیخ بانگ برآورد: " سبحان الله " ... " سبحان الله " ...و نماز را ادامه داد .
مریدان چون این احساس و شور شیخ دیدند با چشمانی اشکبار فریاد زدند : "سبحان الله ".
شیخ در دل بر خود بالید که شیطان را رانده است و زیر لب الحمدالله گفت .
رکعت دوم باز شیطان لعین بر جسم و جانش چیره شد و این بار نیز شیخ فریاد برآورد " الله اکبر ".
از صدای شیخ بسیاری خواب شبانه را رها کرده و در اطرافشان حلقه زدند و از دیدن این صفای درون و حالتنورانی عالم شهرشان به گریه افتادند .
ساعتی گذشت و دگر کسی در خانه نمانده بود و همه با فریادهای" سبحان الله" و " الله اکبر" شیخ هم صدا شدند ونعره ها زدند.
دررکعت دهم شیخ در درونش احساس آرامشی روحانی کرد و شیطان را رانده شده از خویش یافت .
سر از سجده بر داشت و عزم برخاستن کرد که ناگه شیطان رجیم , که لعنت خدا بر او باد , "فرج" زنش را درخیالش آورد ...
باز بلند تر ازقبل فریاد برآورد " سبحان الله " ... " سبحان الله ".
شیخ از جای برخاست و چون خواست کمر راست کند " کیرش " از جای خود جنبید و سر بر آسمان آورد . شیخدانست که اگر راست ایستد همه مردم جلوه ی " کیرش " را از زیر ردایش ببینند و رسوای خلق شود پس در حالی کهحالتی همچون رکوع داشت فریاد برآورد:
" اعوذ بالله" ..." سبحان الله " .... " الله اکبر " و بر بخت خود اشک فراوان ریخت ...
اما این بار شیطان بر او چیره شده بود و او را رها نمی کرد و شیخ ما همچنان بر این حالت بود و فریاد بر میآورد ...صدای نعره های مردم در اطراف شیخ بلند تر شده بود و مردمان آن شب را نورانی ترین شب همه ی اعصار میدیدند . حسی غریب شهر را در میان گرفته بود .
زمان بگذشت و شیخ دیگر تحمل نداشت ...
توان شیخ به پایان رسیده بود و این خمیدگی طولانی امانش را بریده بود پس از خستگی بر زمین افتاد و بی هوش شد ...
آن شب گذشت و تا سالها عالمان و مردان خدا آن نماز طولانی را بر مریدانشان بگفتند و عرفان شیخ را بستودند .
آن که کیرش یاد هندوستان کندانس و جن بر آب او لعنت کند
رب خالق کیر را از بهر کُسنی برای فعل شیطانی کند
کیر تو تضمین انسانیت استکز پس او جنگ و خون آتش کند
کیر خود را پاس دار ور نه توراهمچون فرهاد زخمی شیرین کند
کیر در کس چون غلاف نیزه استکیر در ید ضامن آتش کند

راه های مقابله با هکرها

همان طور که راههای زیادی برای هک کردن وجود دارد راههای زیادی نیز برای مقابله با آن نیز وجود دارد که تعدادی از آنها عبارتند از:
▪ استفاده از یک فایر وال به روز شده.
▪ استفاده از یک آنتی ویروس به روز شده.
▪ استفاده از یک اسپای ویر به روز شده.
▪ استفاده از یک آنتی بوتر به روز شده.
▪ اگر از برنامه های مسنجر استفاده می کنید باید جدیدترین آنها را استفاده کنید یا آنها را به روز کنید.
▪ از جدیدترین اینترنت اکسپلورر یا وب برزرهای جدید دیگری استفاده کنید.
▪ ویندوز و نرم افزارهای آن را به روز کنید یا از جدیدترین آنها استفاده کنید.
▪ تا آنجایی که ممکن است وارد صفحات پاپ-آپ نشوید.
▪ هیچ گاه حتی کوچک ترین اطلاعاتی از سیستم خود را به دیگران ندهید.
▪ ار هیچ فردی در اینترنت فایل قبول نکنید.
▪ هیچ گاه از کسی به هیچ وجه لینک قبول نکنید.
▪ هیچ گاه از پسورد های ساده استفاده نکنید.
▪ هیچ گاه حتی پسورد های یوزر های خود را نیز به کسی ندهید.
▪ در اول پسورد هایتان از یک کاراکتر # استفاده کنید.
▪ در آخر پسورد هایتان از چند کاراکتر خالی استفاده کنید.
▪ هیچ گاه پسورد هایتان اسم یک آشنا، روز تولد، شمارهی شناسنامه نباشد.
▪ هیچ گاه در کافی نت ها ویا خانه ی دیگران وارد اکانت های خود نشوید.
▪ اگر در خواستید در خانه ی دیگران وارد مسنجر ها شوید بعد از اتمام کار خود یک بار یک یوزر و پسورد الکی را وارد کنید.
▪ اگر در اینترنت احساس کردید چراغ هارد کامپیوتر تان زود روشن و خاموش می شود یکبار از اینترنت خارج شوید و دوباره وارد شوید.
▪ به هشدار های نرم افزار های امنیتی خود توجه کنید.
▪ در چت روم ها هیچ گاه با کسی درگیر نشوید.
▪ هیچ گاه از تهدیدات الکی کسی نترسید.
عاقل و آگاه و هوشیار باشید.
فکر کنم تقریبا با هک آشنا باشید و نیازی به تعریف آن نباشد. هکرها ممکن است اهداف گوناگونی داشته باشند اما در یک هدف مشترکند و آن هم سرقت اطلاعات است حال به هر شیوه و روشی .
فرض کنید وبلاگی دارید که ماه ها برای آن زحمت کشیده اید و وقت گذاشته اید، یک روز هنگام مراجعه در می یابید که وبلاگتان را کس دیگری مدیریت می کند و خلاصه کلام اینکه وبلاگتان هک شده است.
لابد از خود می پرسید مگر می شود؟ چطوری ؟ از کجا ؟ و ...
حال می خواهم چندین نکته را برایتان بازگویم تا با رعایت آنها کمتر در معرض هک قرار بگیرید.
۱) ایمیل:
هکر ها معمولا برای قربانی خود ایمیل می فرستند تا با باز شدن آن و دانلود محتویات آن در سیستم قربانی به جاسوسی در بپردازند.
▪ روش مقابله :
۱-۱) عناوین: ممکن است در قسمت Sender ایمیل، نام یکی از دوستان اینترنتی و یا غیر اینترنتی و حتی خودتان باشد مثلا من دوستی دارم به نام Smallking بعد می بینیم که در Inbox ام با نام ایشان برای من ایمیل فرستاده اند که من بازش کنم. فارغ از این مورد، برای خود من ایمیل های بسیاری با Subject ، Ravannegar@yahoo.com و Ravannevis می آید.
▪ حالا چطوری می شود فهمید که ایمیل از سوی دوست مورد اعتماد ماست:
- توصیه می کنم که ID تمامی دوستان خود و همچنین ID خود را به لیست Address Book ایمیل اضافه کنید تا اگر از سوی آن IDها ایمیلی دریافت کردید با دیدن آیکون مخصوص Address Book در کنار ایمیل اطمینان حاصل کنید که واقعا از جانب دوست شماست.
۱-۲) ببینید که آیا فایل ضمیمه ای هم همراه ایمیل است؟
در حال حاضر بیشتر ایمیل های آلوده در Range (محدوده) ۶۳ و ۶۴ کیلوبایتی است. سعی کنید کمتر از این گونه ایمیل ها با هر عنوانی باز کنید. سال پیش در محدوده ۴۲ تا ۴۳ کیلوبایت بود.
اکثر ایمیل های آلوده، ضمیمه فایل برای دانلود دارند.
۱-۳) ایمیل های ناشناخته را از سوی اشخاص ناشناخته باز نکنید. گاها در ایمیل ها از عناوین تحریک کننده استفاده می شود حتی الامکان از باز کردن این ایمیل ها خودداری کنید.
۲ ) اماکن و سایت های عمومی:
به هیچ عنوان در سایت ها عمومی و کافی نت ها، ایمیل، وبلاگ و خلاصه هر چیزی را که با پسورد شخصی شما در ارتباط است ، باز نکنید. مگر اینکه به سلامت اماکن مذکور ایمان داشته باشید، زیرا هکرها با سرور قرار دادن کامپیوتر و نصب نرم افزار مربوطه، هر پسوردی را که روی آن سیستم چک می شود بدست می آورند.
● نکات عمومی در مورد پسورد:
۱) سعی کنید که پسوردتان تلفیقی از کاراکترهای مختلف باشد مثلا ارقام، حروف، پرانتز و ...
۲) هر چند وقت یک بار پسورد خود را عوض کنید.
۳) ایمیل هایی که از سوی سرورها پیرامون Change Password فرستاده می شود که حاوی پسورد شماست پاک کنید.
۴) پسورد وبلاگ و ID وبلاگتان به هیچ عنوان یکسان نباشد.
۵) پسورد خود را در برابر چشمان نامحرم نزنید (من خودم چندین مورد را سراغ دارم که اینگونه هک شده اند.)
۶) از شماره شناسنامه و یا شماره تلفن و یا شماره دانشجویی و در کل شماره هایی که عمومیت دارند و ممکن است دیگران نیز خبر داشته باشند به عنوان پسورد استفاده نکنید .
۷) از اسامی خاص محبوبتان مثل : "سینما" ، "آسمان" و ... استفاده نکنید.
۸) پسوردتان را فقط روی ذهنتان بنویسید و آن را هیچ کجای دیگری ذخیره نکنید.
۹) برای هر ID و یا وبلاگ خود پسورد مجزایی داشته باشید.
۱۰) ایمیل هایی را که حاوی خوش آمدگویی عضویت در سایت است و پسورد شما نیز در آن آورده شده است در سیستم شخصی تان Save کرده و از روی سرور پاک کنید.
۱۱) در هر سایتی ثبت نام نکنید و ایمیل اصلی تان را به آنها ندهید، اکثر سایت ها از ایمیل شما سوءاستفاده می کنند.

منبع:http://www.aftab.ir/lifestyle/view.php?id=87981

ض منن چند نکته که بنظر من تو اینجا بهش اشاره نشده رو من میگم:
1 هیشه قسمت ادرس را نگاه کنید واگر ادرسی به جز mail.yahoo.comیاyahoo.com بود پسورد خود را وارد نکنید چون ان یک صفحه تقبی است
2 هرگز فریب افرادی که ادعا دارند پسوردتان به ما بدهید هک نشوید را نخورید
هرگز فایل هایی که پسوندی عجیب مانند jpeg.exe رادارد را دانلود نکنید از فایروال استفاده کنید
الان ویروس هایی که برنامه سبزاواری می سازد 5 کیلوبایت است پس فایروال را اپدیت کنید

دانلود سخنرانی سعید امامی در دانشگاه همدان


سعید امامی این سخنرانی را در سال 1375 در دانشگاه همدان در برابر جمعی از بسیجی های دانشجونما ایراد کرد . وی در این زمان معاون امنیتی علی فلاحیان و از مشاوران حوزه وزارتی , وزارت اطلاعات بود . در این سخنرانی سعید امامی خط و مشی وزارت اطلاعات در رابطه با نحوه برخورد با اپوزیسیون را به روشنی مطرح میکند و همچنین از روشها و تاکتیکهای وزارت اطلاعات در برخورد با مسایل امنیتی پرده بر میدارد .

بخش اول

بخش دوم











این فیلم توسط خود بازجویان بصورت مخفیانه گرفته شده است

کل فیلم با فرمت RealPlayer حجم 21 مگابایت

http://images.indymedia.org/imc/uk/iran_full_edit_smalldownl.rm




فهیمه دری نوگورانی زن سعید امامی (اسلامی)
در فیلم میبینید که آنقدر به کف پایش شلاق زده اند که نمیتواند بدرستی راه برود



“احمد شیخها” معروف به “احمد نیاکان” مشهور به “تفتازانی”؛
و فهیمه دری نوگورانی زن سعید امامی (اسلامی)
در اینجا بازجویان با هم چانه میزنند که زن سعید امامی 50 ضربه شلاق بخورد یا 70 تا یا بیشتر یا اقرار کند که به اسراییل رفته و روابط نامشروع ( با مصطفی کاظمی و دیگران) داشته و ...



با دایره مشخص شده : “علی اکبر باوند” معروف به “مجتبی بابایی” مشهور به “امیری”؛



ایستاده سمت چپ : “جواد عباسی کنگوری” معروف به “آزاده” مشهور به “آملی”؛
نشسته : فهیمه دری نوگورانی زن سعید امامی (اسلامی)
ایستاده سمت راست :“احمد شیخها” معروف به “احمد نیاکان” مشهور به “تفتازانی”؛
در اینجا بازجویان میخواهند زن سعید امامی را به اطاق شکنجه ببرند و فهیمه نوگورانی به
آنها التماس میکند



ایستاده سمت راست :“جواد عباسی کنگوری” معروف به “آزاده” مشهور به “آملی”؛
در اینجا بازجویان میخواهند زن سعید امامی را به اطاق شکنجه ببرند و فهیمه نوگورانی به آنها التماس میکند



نشسته از پشت سر:“جواد عباسی کنگوری” معروف به “آزاده” مشهور به “آملی”؛
نشسته روبرو:فهیمه دری نوگورانی زن سعید امامی (اسلامی)



نشسته از پشت سر:“جواد عباسی کنگوری” معروف به “آزاده” مشهور به “آملی”؛
نشسته روبرو:فهیمه دری نوگورانی زن سعید امامی (اسلامی)
در فیلم میبینید که جواد آزاده زن سعید امامی را ماده سوسک خطاب میکند و دایما وی را با دمپایی میزند



یکی از ماموران تاریخ مصرف گذشته وزارت اطلاعات



یکی از ماموران تاریخ مصرف گذشته وزارت اطلاعات



یکی از ماموران تاریخ مصرف گذشته وزارت اطلاعات



یکی از ماموران تاریخ مصرف گذشته وزارت اطلاعات



مصطفی موسوی ( کاظمی ) از معاونان و کارمندان ارشد وزارت اطلاعات و همدست و
معاون سعید امامی درانجام قتلهای زنجیره ای



سعید امامی ( اسلامی ) معاون امنیتی و قائم مقام و مشاور ویژه وزارت اطلاعات
فرمانده عملیات و سرپل قتلهای زنجیره ای



سعید امامی ( اسلامی ) معاون امنیتی و قائم مقام و مشاور ویژه وزارت اطلاعات
وفرمانده عملیات و سرپل قتلهای زنجیره ای



قبرسعید امامی ( اسلامی ) معاون امنیتی و قائم مقام و مشاور ویژه وزارت اطلاعات و
فرمانده عملیات و سرپل قتلهای زنجیره ای
-
-
-
-
-
عکس ماموران وزارت اطلاعات ...... عکس سعید امامی ( اسلامی ) ..... عکس مصطفی موسوی ( کاظمی ) .... عکس فهیمه دری نوگورانی زن سعید امامی (اسلامی) .... عکس “احمد شیخها” معروف به “احمد نیاکان” مشهور به “تفتازانی”؛ .... عکس “علی اکبر باوند” معروف به “مجتبی بابایی” مشهور به “امیری”؛ ..... عکس “جواد عباسی کنگوری” معروف به “آزاده” مشهور به “آملی”؛ .... عکس ماموران وزارت اطلاعات ...... عکس سعید امامی ( اسلامی ) ..... عکس مصطفی موسوی ( کاظمی ) .... عکس فهیمه دری نوگورانی زن سعید امامی (اسلامی) .... عکس “احمد شیخها” معروف به “احمد نیاکان” مشهور به “تفتازانی”؛ .... عکس “علی اکبر باوند” معروف به “مجتبی بابایی” مشهور به “امیری”؛ ..... عکس “جواد عباسی کنگوری” معروف به “آزاده” مشهور به “آملی”؛ .... عکس ماموران وزارت اطلاعات ...... عکس سعید امامی ( اسلامی ) ..... عکس مصطفی موسوی ( کاظمی ) .... عکس فهیمه دری نوگورانی زن سعید امامی (اسلامی) .... عکس “احمد شیخها” معروف به “احمد نیاکان” مشهور به “تفتازانی”؛ .... عکس “علی اکبر باوند” معروف به “مجتبی بابایی” مشهور به “امیری”؛ ..... عکس “جواد عباسی کنگوری” معروف به “آزاده” مشهور به “آملی”؛ ....


تهيه وسايل دفاع شخصي نظير شوکر و اسپري فلفل از بازار


انواع افشانه دفاع شخصي (اسپري فلفل)، انواع الکترو شوکر برقي، انواع الكترو شوكر پرتابي، انواع دستبند فلزي، انواع جليقه ضد گلوله و ... اينها وسايل دفاع شخصي هستند که با اندکي جستجو در بازارهاي مختلف مي توانيد آنها را تهيه نماييد و در شرايط مختلف از آنها استفاده نماييد و در مقابل حمله ناجوانمردانه نيروهاي سرکوبگر، از خود و خانواده و اطرافيانتان محافظت کنيد.
با اندکي پُرس و جو در اطرافتان مي توانيد افرادي که به عرضه چنين وسايلي اقدام مي کنند را يافته و از آنها خريد نماييد. مخصوصا افرادي که به غرب کشور يا خارج از کشور سفر مي کنند به راحتي مي توانند چنين وسايلي را براي خود تهيه کنند و به داخل بياورند.

جليقه ضد گلوله

اسپري فلفل فندکي

اسپري فلفل


شوکر الکتريکي

دستبند

باتوم


آموزش کامل ساخت اسپري فلفل در منزل

منبع : ارتش سبز آزادی بخش ایران

1- دو قاشق غذاخوري فلفل قرمز را درون يک ظرف شيشه اي کوچک ريخته و روي آن را با الکل سفيد بپوشانيد (يعني آنقدر الکل بريزيد که روي فلفل را بپوشاند.)

2- حدود نيم سانتيمتر روغن بچه (براي روغن بي بي يا Baby Oil مي توانيد از روغن بچه با نام Baby Oil Johnson که در داروخانه ها پيدا مي شود استفاده کنيد) به آن اضافه کرده و با يک قاشق آنرا کاملا هم بزنيد (جهت نتيجه بهتر مي توانيد از همزن برقي نيز استفاده کنيد).

3- سپس مخلوط را از يک صافي ريز يا دستمال نازک (يا جوراب زنانه) عبور داده و صاف کنيد.

4- مايع صاف شده را داخل يک ظرف اسپري دار (مثل ظروف مايع شستشوي لنز، آبپاش سلمانيها يا حتي دستگاه سم پاشي درختان!) بريزيد و از آن براي دفاع شخصي استفاده کنيد.

5- پس از تهيه محلول حتما به دنبال وسيله اي باشيد که محلول اسپري شما را با برد بيشتري پاشش نمايد .


«بدون شرح!!!»

ويدئوهاي زير مراحل ساخت اسپري فلفل خانگي را به شما آموزش مي دهند:


به ياد داشته باشيد تا آنجا که ممکن است مرتکب خشونت نشويد، بگذاريد خشونت وصله‌‌ي تن حکومت زور باشد.

اما گاهي در مواقع خاص، دفاع از خود و ديگران که در معرض خطر هستند جايز است. مطلب زير را بخوانيد:

گزارش يک شاهد عيني از تجمعات اعتراضي مردم در ۱۸ تير ۸۸ در تهران
يکي از بسيجي‌ها داشت مرد بي‌چاره را که قلبش مثل گنجشک مي‌زد به سمت موتور رفيقش مي‌برد. مردم سعي کردند از دست اون بيرونش بيارند ولي بسيجي با کمال وقاحت اسپري فلفل را از جيب بيرون آورد به سمت مردم پاشيد تقريبا داشت مرد را مي‌برد و با تجربه‌اي که از سال‌هاي قبل داشتم مي‌دانستم چه بر سر او خواهد آمد همين‌طور سر دوستان داد مي‌زدم که کاري کنيد که يک‌باره يک جوان تقريبا ۱۸ ساله که انگاري فرشته نجات باشد از اون طرف خيابان دوان دوان خود را به بسيجيه رساند و خودش را انداخت روي بسيجيه و با اسپري فلفلي که داشت مقابله به مثل کرد و دقيقا تو چشم‌اش زد! بسيجي داد زد آي کور شدم کور شدم! مرد را رها کرد و داد زد "سيد بيا من رو ببر... زود باش" تا سيد بيايد و بسيجي سوار شود کتک بود که مي‌خورد و بالاخره توانست از ميان مردم بگريزد و با رفيقش فرار کند. مرد رها شده و راننده پيکان که انگاري دنيا را به آنها داده باشند هم از راه ديگري رفتند! مردم هم چنان از اين حرکت خود و آن جوان احساس شعف داشتند تو گويي قدرتي دوباره يافته‌اند و به سمت تجمع حرکت کردند..........!


ماجرا زن حاج آقا و مرد نابینا !

يه روز يه خانوم حاجی بازاری خونه ش رو مرتب کرده بود و ديگه می خواست بره حمام که ترگل ورگل بشه برای حاج آقاش. تازه لباس هاش رو در آورده بود و می خواست آب بريزه رو سرش که شنيد زنگ در خونه رو می زنند. تند و سريع لباسش رو می پوشه و می ره دم در و می بينه که حاجی براش توسط يکی از شاگردهاش ميوه فرستاده بوده.
دوباره ميره تو حمام و روز از نو روزی از نو که می بينه باز زنگ در رو زدند. باز لباس می پوشه می ره دم در و می بينه اينبار پستچی اومده و نامه آورده. بار سوم که می ره تو حمام، دستش رو که روی دوش می ذاره ، باز صدای زنگ در رو می شنوه. از پنجره ی حمام نگاه می کنه و می بينه حسن آقا کوره ست.
بنابراين با خيال راحت همون جور لخت و پتی می ره پشت در و در رو برای حسن آقا باز می کنه.حاج خانوم هم خيالش راحت بوده که حسن آقا کوره، در رو باز می کنه که بياد تو چون از راه دور اومده بوده و از آشناهای قديمی حاج آقا و حاج خانوم بوده.
درضمن حاج خانوم می بينه که حسن آقا با يه بسته شيرينی اومده بنده خدا. تعارفش می کنه و راه ميافته جلو و از پله ها می ره بالا و حسن آقا هم به دنبالش. همون طور لخت و عريون ميشينه رو کاناپه و حسن آقا هم روبروش. مي گه: خب خوش اومدی حسن آقا. صفا آوردی!
اين طرفا؟ حسن آقا سرخ و سفيد می شه و جواب می ده: والله حاج خانوم عرض کنم خدمتتون که چشمام رو تازه عمل کردم و اينم شيرينی اش که آوردم خدمتتون .....

چرا مسلمانان اینقدر گناه میکنند ؟


"خواجه نصیر الدین " دانشمند یگانه ی روزگار در بغداد مرا درسی آموخت که همه ی درس بزرگان در همه ی زندگانیم برابر آن حقیر می نماید و آن این است :
در بغداد هرروز بسیار خبرها می رسید از دزدی , قتل و تجاوز به زنان در بلاد مسلمانان که همه از جانب مسلمانان بود . روزی خواجه نصیر الدین مرا گفت می دانی از بهر چیست که جماعت مسلمان از هر جماعت دیگر بیشتر گنه می کنند با آنکه دین خود را بسیار اخلاقی و بزرگمنش می دانند ؟
من بدو گفتم : بزرگوارا همانا من شاگرد توام و بسیار شادمان خواهم شد اگر ندانسته ای را بدانم .
خواجه نصیر الدین فرمود :
ای شیخ تو کوششها در دین مبین کرده ای و اصول اخلاق محمد که سلام خدا بر او باد را می دانی . و همانا محمد و جانشینانش بسیار از اخلاق گفته اند و از بامداد که مومن از خواب بر می خیزد تا هنگامی که شبانگاه با بانویش همبستر می شود , راه بر او شناسانده شده است .
اما چه سری است که هیچ کدام از ایشان ذره ای بر اخلاق نیستند و بی اخلاق ترین مردمانند وآنکه اخلاق دارد نه از مسلمانی اش که از وجدان بیدار او است.
من بسیار سفرها کرده ام و از شرق تا غرب عالم , دین ها و آیین ها دیده ام . از "غوتمه ( بودا ) "در خاورزمین تا "مانی ایرانی" در باختر زمین که همانا پیروانشان چه نیکو می زیند و هرگز بر دشمنی و عداوت نیستند .
آنها هرگز چون مسلمانان در اخلاقشان فرع و اصل نیست و تنها بنیان اخلاق را خودشناسی می دانند و معتقدند آنکه خود بشناسد وجدان خود را بیدار کرده و نیازی به جزئیات اخلاقی همچون مسلمانان ندارد .
اما عیب اخلاق مسلمانی چیست ای شیخ ؟
در اخلاق مسلمانی هر گاه به تو فرمانی می دهند , آن فرمان " اما " و " اگر " دارد .
در اسلام تو را می گویند :
دروغ نگو ... اما دروغ به دشمنان اسلام را باکی نیست .
غیبت مکن ... اما غیبت انسان بدکار را باکی نیست
قتل مکن ... اما قتل نامسلمان را باکی نیست .
تجاوز مکن ... اما تجاوز به نامسلمان را باکی نیست .
و این " اماها " مسلمانان را گمراه کرده و هر مسلمانی به گمان خود دیگری را نابکار و نامسلمان می داند و اجازه هر پستی را به خود می دهد و خدا را نیز از خود راضی و شادمان می بیند .
و راز نابخردی و پستی مسلمانان در همین است ای شیخ کسلان ....

تعریف مغالطه و انواع آن





1. مغالطه شخص ستیزی: اظهاراتی را غلط فرض کنیم چون از گوینده آن خوشمان نمی‌آید یا او را مغرض؛ خائن؛ جاسوس و… می‌دانیم. مثال:

کاوه: ناباور می‌گه نباید در انتخابات دهم شرکت کرد چون در کشوری که آزادی بیان و اندیشه نیست و حق انتخابی میون گزینه های مختلف وجود نداره؛ انتخابات جوکه!

مصطفی: نه بابا. اصلا مگه اون مرتیکه آدمه؟! یه کافر بی دین و ایمونه که نشسته اونجا داره واسه خودش زرت و پورت می‌کنه! اگه اون عقل داشت خدا و پیغمبرو زیر سوال نمی‌برد!

دقت کنید که اینجا مصطفی پاسخی به کاوه نمی‌دهد و فقط با حمله به شخص سعی می‌کند کل مطلب را غلط نشان دهد و آن را بی اعتبار کند. البته اینکه کسی را فاقد صلاحیت بدانیم به خودی خود مغالطه نیست؛ به شرطی که استدلال آن طرف را نقد کنیم و بگوییم چرا غلط می‌گوید.

۲. مغالطه خودت هم همین طور: این مغالطه به طور خلاصه همان قضیه «دیگ به دیگ می‌گه روت سیاه» هست! این مغالطه معمولا در زمانی به کار برده می‌شود که یکی از طرفین پاسخی برای طرف مقابل ندارد و به همین دلیل تیغ اتهام را به طرف مقابل برمی‌گرداند تا فشار را از روی خود خارج کند. (این در واقع نوعی از مغالطه شخص ستیزی است که در بالا ذکر شد)

بیژن: حسن! خیلی خطرناکه حسن! نکش این کوفتیو! سیگار سمه. واسه خودت می‌گم.

حسن: زرشک! خودتم که سیگار می‌کشی!

در اینجا حسن تیغ انتقاد را به خود بیژن برمی‌گرداند که در واقع شاید دارد حرف درستی می‌زند. اینکه بیژن خودش سیگاری باشد یا نباشد فرقی در اصل استدلال او نمی‌کند که سیگار مضر است. رد ادعای بیژن توسط حسن به این روش مغالطه است. این مغالطه به شکل دیگری هم مطرح می‌شود که با یک مثال قابل درک است:

سپیده: اینجا در حق زنان اجحاف می‌شه. بعضی از قوانین تبعیض آمیز و نابرابر هستند.

آمنه: نه اینکه الان تو اروپا و آمریکا حق زن تمام و کمال رعایت می‌شه. تو خود غربشم زن همش کالای جنسیه.

اینجا آمنه مغالطه آن هم همین طور کرده است. اینکه در غرب وضع زنان به چه صورت باشد هیچ ربطی به تبعیض و اجحاف حقوق زنان در ایران پیدا نمی‌کند. اگر هم در غرب مشکل مشابهی وجود داشته باشد هم غرب اشتباه می‌کند و هم ایران! این از اشتباه بودن اجحاف حقوق زنان در ایران چیزی کم نمی‌کند. با این مغالطه تنها سعی می‌شود از زیر بار انتقاد شانه خالی شود.

۳. مغالطه پهلوان پنبه: نام‌های دیگر این مغالطه حمله به مرد پوشالین یا سپر بلا است. همانطور که از نام آن برمی‌آید یعنی فردی در استدلال حریف مبالغه کند؛ آن را تغییر دهد یا تحریف کند. و سپس به آن استدلال تحریف شده بتازد و از آن کلی اشکال بگیرد و با خودش حال کند که پاسخ طرف را داده است! در حالیکه انگار به یک مترسک پوشالین حمله کرده و آن را زمین زده است، نه خود استدلال طرف مقابل را.

نازنین: به نظر من ایران باید سکولار بشه تا توش حق همه افراد مسلمان؛ زرتشتی؛ بیخدا؛ بهایی و… به طور یکسان رعایت بشه و دین و اعتقاد باعث تبعیض نشه.

اصغر: یکدفه بگو در دین و ایمونو تو مملکت گل بگیریم و نذاریم هیچ کی دین داشته باشه دیگه. حرفت واقعا دیکتاتوریه. تو نمی‌تونی همه را به زور بیدین کنی.

اینجا اصغر مغالطه پهلوان پنبه کرده است و به خیال خام خود پاسخ دندان شکنی به نازنین داده است. درحالیکه گفته و منظور نازنین این نبوده و اصغر آن را به این شکل تحریف کرده تا حمله به آن آسان شود. ( در پرانتز بگویم که سکولاریسم به معنی جدایی دین از سیاست است نه دین ستیزی. این مغالطه رایج است که برخی روحانیون تا اسم سکولاریسم می‌آید آن را به عنوان اینکه یک پدیده ضد دینی است به باد انتقاد می‌گیرند و با حیله مردم را می‌ترسانند که سکولاریسم یعنی بیخدایی و دین ستیزی و… درحالیکه چنین نیست و مثلا کشوری چون آمریکا سکولار است ولی اکثریت دیندار با کمال آرامش زندگی خودشان را می‌کنند. سکولاریسم یعنی آزادی دینی برای همه؛ نه تحمیل یک دین بر بقیه.)

۴. مغالطه توسل به زور: در این مغالطه با استفاده از تهدید؛ زور و ترس تلاش می‌شود تا مطلبی را به کرسی نشاند. در واقع این اصلا یک استدلال نیست! بلکه کاملا خلاف استدلال است. شاید با تهدید و زندان و ترس از چماق بتوان مطلبی را تحمیل کرد. ولی این یک مغالطه است. البته این مغالطه همیشه لازم نیست به طور مستقیم یا با زور فیزیکی باشد. مثلا سان سور یک نوع توسل به زور است که یک حکومت برای کنترل بیان و تاثیر روی باورهای مردم به کار می‌گیرد.

فرناز: خب من اصلا به گلابی شک دارم. اصلا اعتقاد ندارم به این قضیه ها. به نظر من این قوانینش هم همش ضد بشریه و برای جوامع مردسالار عصر حجری بوده.

عباس: وا گلابیا! تو خجالت نمی‌کشی؟! شرم نمی‌کنی واقعا؟ یهو بگو سیبو پرتغالم قبول نداری خودتو راحت کن دیگه! گلابی نشناس بدبخت! مزدور اجنبی! می‌دونی اگه بخوام می‌تونم به جرم اهانت به گلابی مقدس زندانیت کنم. تازه اونجا برادرهای گمنام اول خدمت مرتدی مثل تو می‌رسن. و بعدش چون خونت مباحه اعدامت می‌کنن. حالا چی می‌گی بچه پررو؟

فرناز: یا گلابی مقدس! به دادم برس! آقا غلط کردم! شما درست می‌گین.

در اینجا عباس (احتمالا یک بسیجی!) با توسل به زور توانسته که فرناز را مجبور به پذیرفتن مطلبی کنه و هیچ استدلالی در آن به کار نبرده. به این طریق هر حرف مهملی را در جامعه می‌توان به کرسی نشاند. چون وقتی کسی به خاطر زور و چماق جرات مخالفت نداشته باشد؛ حرفی زده نشده و طرف مجبور می‌شود که چیزی را قبول کند. (می‌توانید مثال گلابی را با هر واژه دلخواه عوض کنید! کمی بیاندیشیم.)

۵. مغالطه توسل به اکثریت: به این شکل است که ادعا می‌شود حرف ایکس درست است چون اکثر مردم آن را قبول دارند. یا چیزی درست است چون سنت است و همیشه مورد قبول بوده یا باور رایج است.

آرش: من به این و اون و آن دلیل گلابی را قبول ندارم.

مهدی: یعنی تو می‌خوای بگی یه میلیارد آدم الکی گلابی را قبول دارن؟!!! گلابی هست چون از قدیم ندیم مردم گلابی را قبول داشتن و الانم دارن.

در اینجا مهدی به جای پاسخ دادن به آرش؛ توسل به اکثریت می‌کند و می‌گوید من درست می‌گویم چون خیلی‌ها مثل من می‌گویند و باور رایج است. این یک مغالطه است. اگر یک چیز را همه هم قبول داشته باشند صرف مقبولیت دلیل درستی ادعایی نمی‌شود؛ بلکه باید مدرک آورد و استدلال کرد.

۶. مغالطه توسل به مرجعیت: یعنی ادعای اینکه چیزی درست است چون فلان مرجع مشهور آن را گفته یا در فلان جا نوشته. این مغالطه معمولا با آوردن نقل قول یا ارجاع به فردی که در آن زمینه مرجعیت ندارد انجام می‌شود.

فاطمه: گلابی درسته.

کتایون: چرا؟ چه دلیلی داری؟

فاطمه: چون اینشتین؛ نیوتون؛ ابن سینا؛ و… گفتن.

اینجا فاطمه مرتکب مغالطه توسل به مرجعیت شده . البته هر ارجاعی مغالطه نیست و مرجع متخصص؛ بی غرض و مدرکدار می‌تواند درست باشد. البته گاهی حتی مراجع صلاحیت دار هم در زمینه خود درست نمی‌گویند. (باز هم گلابی با ادعاهای بسیار قابل تعویض است!)

۷. مغالطه دوری: یا مصادره به مطلوب، مغالطه ای است که بر خلاف بسیاری دیگر مغالطات که تنها مردم عادی مرتکبشان می‌شوند، حتی بسیاری از فلاسفه و منطق دانان را هم به اشتباه می‌اندازد. برهان دوری به طور خلاصه یعنی تلاش برای اثبات یک گزاره توسط برهانی که همان گزاره از مقدماتش است. یعنی شخصی برای اثبات حکمی استدلالی بیاورد که به طور پنهانی در استدلال خود، حکم (ثابت نشده قبلی) را فرض گرفته است. به همین دلیل گاهی یافتن آن مشکل است، چون شاید در نگاه اول به چشم نیاید. اگر مغلطه کار در این زمینه استاد باشد می‌تواند حسابی طرف مقابل را بپیچاند! دو مثال:

گردآفرید: گلابی بهترین دین جهانه.

محمود: برای چی؟

گردآفرید: چون اگر همه ادیان را در نظر بگیری گلابی در میانشان از بقیه بهتره.

در واقع گردآفرید در در پاسخ به محمود دوباره حرف اولش را به شکل دیگری تکرار کرده است!

مغالطه دوری به یک دور باطل می‌انجامد که می‌تواند بدون نتیجه مدام تکرار شود

۸. مغالطه معمای غلط: نام های دیگر این مغالطه «این یا آن» یا «سفید و سیاه دیدن» است. یعنی اینکه تنها دو فرض برای چیزی قائل شویم؛ در حالیکه حالت‌های دیگری هم وجود داشته باشند و ما آن شقوق را یا واقعا ندانیم یا بیخیال شویم. این مغالطه معمولا باعث سردرگمی می‌شود و اصلا کارکرد مغالطه همین به غلط انداختن و سردرگم کردن با استدلال غلط ولی خوش‌ساخت است. راه جلوگیری از این مغالطه این است که با ذهن باز با مسائل برخورد کنیم و همیشه احتمال این را بدهیم که شاید تمام حالات ممکن را در نظر نگرفته باشیم.

بردیا: من ناباورم.

نرگس: پس بگو ببینم تو خالقی یا مخلوق؟

در اینجا نرگس مرتکب مغالطه معمای غلط شده است. یعنی طرف مقابل را مجبور کرده که تنها از دو حالت انتخابی او یکی را انتخاب کند، درحالیکه احتمالات دیگری هم هستند.

۹. مغالطه توسل به نادانی: یا توسل به جهل. یعنی استفاده از فقدان شواهد به نفع یک گزاره؛ به عنوان شاهدی بر درستی گزاره برعکس آن.

بهمن: من می‌گم خدا صد در صد وجود داره.

قلی: از کجا مطمئنی؟

بهمن: تو می‌تونی ثابت کنی اصلا خدایی وجود نداره؟

قلی: نه!

بهمن: دیدی دیدی! پس تو هم به وجود پروردگار عالم معترفی!

اینجا بهمن مرتکب مغلطه توسل به نادانی شده است. اینکه کسی نتواند عدم وجود چیزی را اثبات کند دلیل درستی آن گزاره نمی‌شود. با همین استدلال می‌توان نتیجه گرفت که هیولای اسپاگتی پرنده و غول چراغ جادو هم وجود دارند چون نمی‌توانیم عدم وجودشان را اثبات کنیم!

یک مثال جالب دیگر در ویکی‌‍پدیا پیدا کردم که قبلا در کتابی خوانده بودم. بد نیست آن را بیاورم. این مثال واقعی است. اسقف انگلیکن به نام هوگ مونت فیوره در کتاب خود به نام «احتمال خدا» با این مطلب به خیال خود فرگشت نئوداروینی را به چالش کشیده که: «اگر خرس‌های قطبی شکارچیان غالب قطب هستند؛ به نظر نمی‌آید نیازی بوده باشد که در فرگشت، استتار سفید رنگ پیدا کرده باشند». ریچارد داوکینز در کتاب خود به نام «ساعت‌ساز نابینا» برای نمونه این ادعای این اسقف را آورده و گفته که: «اگر نویسنده این متن کمی تفکر می‌کرد تا یک خرس قطبی سیاه رنگ را که در کمین یک خوک آبی نشسته و آرام آرام به طرفش می‌رود تصور کند؛ می‌توانست دلیل فرگشتی خز سفید خرس قطبی را درک کند. جهالت (نادانی) در این مورد سبب شده که وی تصور کند هیچ دلیل دیگری [برای رنگ سفید خرس قطبی] وجود ندارد».

۱۰. مغالطه تعاقب: این مغالطه به این صورت است که وقتی رخدادی پیش از یک رخداد دیگر اتفاق افتاده؛ رخداد اولی را علت رخداد دوم بدانیم. ولی دلیلی وجود ندارد که حتما میان دو رخداد پشت سر هم رابطه علّی وجود داشته باشد. پس این مغالطه است.

فرهاد: مینو تو باز چی کار کردی؟! تا اومدی خونه لپتاپم سوخت!

مینو: چرا؟ چه طور مگه؟

فرهاد: آخه از وقتی که تو اومدی این دیگه روشن نمی‌شه.

در اینجا فرهاد مرتکب مغالطه تعاقب شده است. اینکه آمدن مینو با خراب شدن کامپیوتر همزمان بوده دلیل نمی‌شود خرابی کامپیوتر تقصیر مینو بوده باشد. حتما دقت دارید که این مغالطه ریشه بسیاری از خرافات هم هست. مثلا اگر طرف در یک بازی پیراهنی پوشیده بوده و بازی را برده؛ آن پیراهن را خوش یمن دانسته و گمان می‌کند که شاید بردن او در مسابقه ارتباطی به لباس او در آن روز داشته. درحالیکه این مغالطه تعاقب است و استدلال عقلانی (بر پایه خردگرایی) نیست.

راهنماي کمک هاي اوليه در برخوردهاي خياباني


اگر کمک هاي اوليه نمي دانيد با بکار بستن چند نکته اصلي مي توانيد در ثانيه هاي اول حادثه، مفيد واقع شويد و جان کسي را نجات دهيد.

به محض برخورد با کسي که مجروح شده، يا به زمين افتاده خود را به مجروح برسانيد و در راه رسيدن با فرياد ديگران را از مجروح شدن فرد مطلع کنيد و کمک بخواهيد. سپس مراحل زير را انجام دهيد:
1- تنفس: مطمئن شويد شخص مجروح مي تواند نفس بکشد. اگر چيزي جلوي نفس کشيدن او را گرفته (مثلاً لخته خون در دهان يا ماسک پارچه اي) سريعاً آنرا از دهانش دور کنيد.
2- اگر بعد از باز کردن راه هوايي، باز هم نفس نکشيد، شخص به تنفس مصنوعي دهان به دهان احتياج دارد. فرياد بزنيد و از اطرفيان بخواهيد کسي که کمک اوليه مي داند جلو بيايد و کمک کند.
3- خونريزي: فرد خونريزي کننده را روي زمين بخوابانيد. با يک پارچه تميز روي محل خونريزي فشار دهيد. اگر مکان خونريزي از گردن فرد يا اطراف دهان فرد است، مطمئن شويد فشار روي محل خونريزي تنفس فرد را مختل نمي کند. مهمتر از هر چيز تنفس زخمي است. براي جلوگيري از خونريزي طوري گردن فرد را فشار ندهيد که باعث خفگي اش شويد.
4- اگر فرد هوشياري کامل ندارد، يا روي زمين دراز کشيده، آب به دهان فرد نريزيد. آب در دهان فرد ناهوشيار باعث خفگي مي شود. همچنين سعي کنيد مجروح را به پهلو بخوابانيد. به اين صورت ترشحات و مايعات دهان وي به مجراي هوايي راه پيدا نمي کند.
5- ضربه به سر، (خصوصاً به همراه خونريزي از گوش) باعث کاهش هوشياري مي شود. فرد جهت را تشخيص نمي دهد و هر لحظه احتمال سقوط يا گم شدن در جريان اتفاقات دارد. به اين فرد کمک کنيد که از صحنه درگيري خارج شود. و تا مطمئن نشديد جاي امني نشسته است او را رها نکنيد.
6- حين حمل افراد مجروح، (خصوصاً افرادي که به کمر آنها آسيب خورده) نبايد به کمر فرد مجروح فشار وارد شود. بهترين راه حمل مجروح گذاشتن وي روي پتو يا يک پارچه بزرگ مثل چادر خانمها و حمل او با گرفتن گوشه هاي پارچه است. احتمالاً پيدا کردن برانکارد يا پتو در جريان کارزار سخت است، پس در صورت امکان فرد را بغل کنيد. ولي حمل مجروح در حالي که دست و پاي فرد از دو طرف توسط مردم کشيده مي شود مي تواند صدمات شديد به نخاع فرد وارد کند.
7- اگر افراد مسلط به کمک اوليه و کساني براي حمل مجروح بر بالين مجروح رسيدند، اطراف بيمار را خلوت کنيد. کمک کنيد که راه حمل کنندگان به سمت مکانهاي امن باز شود.
8- پليس ضد شورش مسلح به گاز اشک آور، اسپري فلفل و تانکرهاي آب جوش و مايعات اسيدي است. مايعات تخصصي مختلفي براي مقابله با هر کدام وجود دارد که متاسفانه در اين شرايط نمي توان به آنها دسترسي پيدا کرد. اما در اکثر موارد شستشوي عضو آسيب ديده، خصوصاً چشم ها با آب فراوان کمک مي کند. در مورد خاص اسپري فلفل بخاطر حلال چربي در آن، به سادگي با آب شسته نمي شود. شستشو با شير پرچرب کمک کننده است.
9- کمک بخواهيد. در حالي که سعي مي کنيد مجروح را به بيمارستان برسانيد فرياد بزنيد "پزشک". احتمال اينکه کسي که کمکهاي اوليه مي داند در نزديک شما باشد زياد است.

اگر کمک اوليه مي دانيد، خودتان به همراه دوستانتان گروههاي کوچک امداد تشکيل دهيد و مردم را ياري دهيد. يک گروه کوچک امداد متشکل از يک پرستار مجهز به وسايل کمکهاي اوليه، چند جوان قوي براي حمل مجروحين به نواحي امن که پرستارها ايستاده اند و چند وسيله نقليه (حتي موتور سوار) براي حمل مجروحين به بيمارستان هاي امن مي تواند جان ده ها نفر را به سادگي نجات دهند. امروز روزي است که با نجات هموطنانتان مي توانيد تا آخر عمر به شجاعت خود بباليد.


نمایندگان مجلس , آیا میخواهید جای تجاوزها خوب شود بعد رسیدگی کنید ؟!




در حالیکه سازمان پزشکی قانونی به مصدومان تجاوزات اخیر در بازداشتگاهها تاییدیه پزشکی نمی دهد و معاون امنیتی سعید مرتضوی ( قاضی حسن دهنوی – حداد ) این هموطنان آسیب دیده را تهدید به محاکمه به اتهام تشویش اذهان عمومی و اقدام علیه امنیت ملی میکند آیا شما نمایندگان مجلس مخصوصا اعضای کمیته حقیقت یاب منتظر هستید تا اعضای آسیب دیده ( مقعد و واژن ) مصدومان , کاملا بهبود یابد و آثار جنایت از بین برود بعد اقدام کنید ؟
آیا منتظر هستید دادستان تهران این عزیزان را دستگیر کند و تحت فشار قرار دهد که باید در صدا و سیما اعتراف کنند از کشورهای خارجی پول کرفته اند تا با هم رابطه جنسی برقرار کنند و بعد آن را گردن نظام بیاندازند ؟ آیا اگر یکی از فرزندان خودتان در این شرایط قرار میگرفت باز هم اینقدر دست دست میکردید ؟ آیا میشود تحت عنوان آبرو و مصلحت نظام از این جنایت چشم پوشی کرد ؟ آیا فکر کرده اید برفرض مثال جای این زخمهای جسمی خوب شود با زخمیهای روحی این عزیزان چه خواهید کرد ؟ آیا این تجاوزات و روابط ناخواسته جنسی برای شما آنقدر عادی است که بی تفاوت از کنار آن میگذرید و آن را انکار میکنید ؟ آیا ....... ؟؟؟
نمایندگان مجلس بدانید اگر در این آزمون نتوانید نمره قبولی را از مردم ایران بگیرید خودتان و مجلستان برای همیشه ( تا زمانیکه حکومت اسلامی پا برجاست ) بی اعتبار خواهد شد و رسما به نمایندگان کودتاچیان در مجلس تبدیل خواهید گردید .

شکنجه سفید چیست ؟

سوال : بحث شكنجه و بدرفتاری از منظرهای مختلفی میتواند مهم ارزیابی شود و مورد بررسی و دقت نظر قرار گیرد. حداقل آنكه اعلامیه جهانی حقوق بشر كه به مثابه آرما ن مشترك تمام انسانها و ملتها مطرح است, در ماده 5 خود تاكید كرده است: هیج كس نباید شكنجه شود یا تحت مجازات یا رفتاری ظالمانه, ضد انسانی یا تحقیرآمیز قرار گیرد, همچنین در اصل 38 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز تصریح شده است كه: ” هر گونه شكنجه برای گرفتن اقرار و یا كسب اطلاع, ممنوع است…” اصل 39 قانون اساسی نیز میگوید: ” هتك حرمت و حیثیت كسی كه به حكم قانون دستگیر, بازداشت, زندانی یا تبعید شده, به هر صورت كه باشد, ممنوع و موجب مجازات است.” اما از منظر روانشناختی و با توجه به اینكه جنابعالی یك روانپزشك هستید, ارزیابیتان از اهمیت و ضرورت پرداختن به بحث شكنجه و بدرفتاری چیست؟ به ویژه آنكه ممكن است در نگاه اول این مقوله, بحثی محدود به اقلیتی بسیار محدود و وابسته به حقوق اساسی معدودی از شهروندان تحلیل شود ؟

بیان دو نكته میتواند ضرورت این بحث را تبیین كند. نخست آنكه اساسا انسان موجودی بیوسایكو سوشیال است. به این معنا كه فرانیدها و پیامدهای اجتماعی, در كنار ویژگیهای زیست شناختنی و روانشناختی فرد بر شكل گیری رفتار و تفكر او, تاثیر به سزایی دارد. به بیان دیگر, انسانها صرفا از تجربیات شخصی خود تاثیر نمیپذیرند بلكه مسائل اجتماعی فضایی روانی می آفریندو كل جامعه را تحت تاثیر خود قرار میدهد .

نكته دیگر اینكه, آزادی و امنیت از اساسی ترین نیازهای روانی انسانها به شمار میایند. از این رو میتوان نتیجه گرفت در جامعه ا ی كه شكنجه اعمال میشود, اگر چه تعداد معدودی درگیر مقوله شكنجه میشوند ,اما آثار اعمال شكنجه به دلیل ایجاد فضای روانی و اختلال در آزادی و امنیت اجتماعی, كل جامعه را دربر میگیرد و حاصل این عمل, خودسانسوری است. ضمن اینكه ضررهای خودسانسوری از سانسور و محدودیتهای اجتماعی فرهنگی اعمال شده توسط حكومت بیشتر است چرا كه در خودسانسوری, خلاقیت از بین میرود و فكر و اندیشه جدید تولید نمیشود و در نتیجه جامعه دچار ركود میگردد. در چنین جامعه ای, طبیعی است كه زمینه برای رشد انواع فسادها و انحرافات و ناهنجاری های اجتماعی مهیاتر و فراهم تراست.

ذكر یك مثال, بیشتر این پدیده را تبیین میكند. وقتی شهری مورد حمله هوایی قرار میگیرد, احتمال آسیب دیدن هر فرد یا منزل, كمتر از یك دهم درصد است. اما فضای روانی اجتماعی ایجاد شده, آحاد جامعه را درگیر میكند و انرژی خلاق و تولیدی جامعه را مستهلك مینماید. از این منظر, بحث شكنجه ,واجد اهمیت ویژه ای است.

آیا برای شكنجه به طور عام یا شكنجه سفید به طور خاص تعریف مشخصی وجود دارد؟

در اعلامیه ای كه علیه شكنجه در سال 1975 منتشر و توسط سازمان ملل تایید شد, شكنجه به معنای تمام عملیاتی معرفی شده است كه به وسیله آن درد یا رنج شدید روحی یا جسمی تعمدا توسط كارگزاران عمومی یا شخص ثالث اعمال میشود تا از شكنجه شده یا شخص دیگری, اطلاعات یا اعترافاتی گرفته شود .مطابق این تعریف, هنگام شكنجه فرد را به سبب كاری كه انجام داده یا گمان میرد كه انجام داده باشد ,مجازات میكنند.

مارچلو ویگنار, روانكاو اهل اروگوئه كه سالها در پاریس در تبعید به سر برد, شكنجه را تمام حالتهای تعمدی تعریف میكند كه در آن هر شیوه ای به كار میرود تا باورها و آرمانهای قربانی را نابود كند و او را از هویت و شخصیتش خالی نماید. اما منظور از شكنجه سفید, بیشتر شكنجه های روانی است. به این معنا كه در این نوع شكنجه پس از اعمال شكنجه, نشانه فیزیكی كه نشاندهنده اعمال شكنجه باشد بر جای نمی ماند.

سوال: سازو كارهای شكنجه سفید با شكنجه فیزیكی چه تفاوتهایی دارد؟

از آنجا كه جسم و روان دو مقوله منفك از هم نیستند, در نتیجه عملا تفكیك كامل این دو نوع شكنجه ازیكدیگر ناممكن است. در عمل, روشهای خاص هر نوع شكنجه تاثیر متقابلی بر نوع دیگر دارد و شاهد نوعی تعامل و هم پوشانی هستیم.

مهمترین مسئله در شكنجه سفید, بازجویی و شرایط بازجویی است. معمولا بازجویی به دو منظور صورت میگیرد : یكی استخراج اطلاعات دقیق و واضح و دیگری, ایجاد تغییر در تفكر زندانی یا شستشوی مغزی .

در نوع اول بازجویی, زندانی تحت فشار قرار میگیرد, اما به میزانی كه اطلاعات دقیق, ریز و صحیح مورد نیاز باشد. زندانی باید در شرایطی قرار گیرد كه انسجام تفكرش حفظ شود و خطاهای ذهنی اش كاهش یابد.

در نوع دوم بازجویی, مسئله برعكس نوع اول است و بازجویی, با روشهای سوال مكرر, بحث و جدل ,تهدید, تلقین یا مرام آموزی, تشویق, خشونت و . . .انجام میگیرد. هدف اصلی این نوع بازجویی, تسریع شكستن ارزشهای زندانی و تشویق او به جایگزینی نظام جدید ارزشی است. در این روش, بازجو در نقش دوست و دشمن, ظاهر میشود و فقط وقتی فشارها كاهش می یابد, این تضاد در جهت دوست شدن با بازجو به معنی پذیرش سیستم ارزشی او حل شود. در این بازجویی های طولانی, خسته كننده با سوالات تكراری در مورد یك موضوع و عدم پذیرش گفته های زندانی و باز تكرار و تكرار و تكرار آن سوالات و بحث, فرد تحت فشار قرار میگیرد. همچنین, جهت دادن به تضادهای درونی زندانی و تاكید و بزرگ كردن اختلافها و تضادهای مطرح در زندگی وی, مد نظر است. در روند این بازجویی ها, قدرت نقادی و مقاومت زندانی ضعیف شده و به تدریج آماده پذیرش تلقین ها میگردد.

آیا روشهای دیگری نیز برا ی اعمال فشار, مثل ایجاد درد جسمی و فشار فیزیكی نیز به كار میرود؟

مسلما بله, بنده آنها را به صورت كلی و با یك طبقه بندی نسبی بیان میكنم. جهت اعمال شكنجه, اعم ازجسمی و روحی, از روشهای زیر استفاده شده است:

1)-ایجاد درد و كتك تا قربانی بین تسلیم شدن و یا تحمل درد, یكی را انتخاب كند. این روش, خیلی موثر نیست و در عمل, تهدید به شكنجه و تحمل انتظار روانی درد, از خود درد سخت تر است.
2)-ایجاد خستگی فیزیكی, كه در این حالت فرد برای مدتی طولانی در نقطه ای, بی حركت وادار به ایستادن میشود. این روش, ابتدا باعث تقویت ویژگیهای اخلاقی و روحی و مقاومت فرد میشود, اما پس ازمدتی زندانی فكر میكند اگر تسلیم نشود, خودش باعث آزار خودش میشود. چون در این شرایط او با خود و مشكلاتش تنهاست و باید در برابر “خویش” مقاومت كند و بین “تسلیم شدن” و “آزار دیدن” یكی ر ا انتخاب نماید. در همین مرحله است كه فرد بر اثر خستگی , دچار تردید در ارزش هایش نیز میشود. در این روش فشار فیزیكی و روانی به گونه ای توام عمل میكنند.
“ایجاد خستگی روانی” شكل دیگری از شكنجه است كه در همین فایل قابل توضیح است. محرومیت ازخواب, بیدار كردن مكرر فرد از خواب, تجویز داروهای محرك یا خواب آور و بازجویی های طولانی ,از جمله شیوه هایی است كه با هدف شكستن اراده و سلب نگرش یا قضاوت نقادانه فرد, مورد استفادهواقع میشود.
3)ـ-كنترل غذا, آب , سیگار و . . . كه در این حالت, زندانی خیلی زود وابستگی فیزیكی خود را به شكنجه گر, جهت برآورده شدن نیازهای اولیه احساس میكند و بر سر دوراهی “غذا” یا “پاسخ به درخواست شكنجه گر” قرار میگیرد.
4)-جداسازی یا زندان انفرادی, پایه این روش محرومیت حسی است. یعنی در این شرایط, مشكل اصلی فرد تنها بودكاهش محركات و داده های حسی نظیر كاهش صدا, مناظر یكنواخت و . . .میباشد. واكنش افراد نسبت به این روش كاملا متفاوت است. بعضی افراد میتوانند مدتها تنهایی رابدون تغییرات روانی شدید تحمل كنند . در حالیكه برخی دیگر, درمدت كوتاهی در زندان انفرادی ,به مرز جنون و افسردگی شدید میرسند.
5)-انتقاد از خود, از آنجایی كه انسان جایزالخطاست و اگر كسی خود را بدون خطا بداند و حاضر به نقد خود نباشد, ضعف شخصیتی محسوب میشود و از سوی دیگر اگر افراد انعطاف پذیر نبوده و درمقابل تغییر مقاومت كنند نیز ضعف دیگر شخصیتی محسوب میگردد, با استفاده از این موضوع در یك بحث و فضای به ظاهر دوستانه, زندانی وادار به ورود به عرصه نقد خود و انتقاد از خویش میشود. بعد از بیان خطاها و نقدها, احساس گناه شدیدی در فرد ایجاد میشود و زندانی برای رهایی از این احساس گناه, مجبور به انتقاد مكرر از خود و یا به بعبارتی, اعتراف و توبه میشود.

در بحث شكنجه روانی به مقوله ” شستشوی مغزی ” اشاره كردید, آیا تعریفی مشخص برای آن وجود دارد؟

این واژه اولین بار توسط یك روزنامه نگار امریكایی در سال 1950 به كار برده شد و به معنای پذیرش درخواست صاحبان قدرت تحت شرایط فشار و زندان و علیرغم ا میال زندانی میباشد. تعریف دیگر شستشوی مغزی, آموزش دوباره و غیر ارادی به فرد, در زمینه سیستم ارزشی و باورهای فرد درشرایط فشار و محدودیت اطلاعات است. از یاد نبریم كه باورها, اعتقادات و قضاوتها خود بر پایه مجموعه ای از اطلاعات قرار دارند. اگر فرد در شرایط محدودیت اطلاعات قرار بگیرد و علاوه بر این محدودیت تحمیل شده, اطلاعات تحریف شده و یا اساسًا نادرست نیز به وی داده و ارائه شود, زمینه برای تغییر باورهایش فراهم میگردد.

به نظر شما, آیا نقطه نهایی شكنجه همین جاست یا اهداف و پیامدهای دیگری هم مد نظر است؟

نقطه نهایی شكنجه به هدف شكنجه گر وابسته است كه آیا هدف از اعمال فشار گرفتن اطلاعات است یا شستشوی مغزی(تواب سازی)اما هر كدام كه باشد, انسجام وجودی فرد را بر هم میزند و قربانی با تحمل فشار زیاد, وادار به انتخاب بین “بدتر” و بدترین” میشود. یعنی بین ” فشار زیاد جسمی و روحی ” و یا “پذیرش درخواستهای بازجو” باید یكی را انتخاب كند.
عمیق ترین تغییر در شكنجه, رسیدن به ” شستشوی مغزی” و یا به عبارتی همانندسازی با مهاجم است .یعنی قربانی هویت و تفكر و باورهای بازجو را درونی ساخته و متعلق به خود میداند. به تعبیر دیگر ,قربانی “فرامن” خود را برون فكنی نموده و بازجو را فرد باارزشی میبیند.

آیا همه افرادی كه تحت شكنجه روانی قرار میگیرند به مرحله شستشوی مغزی میرسند؟

در بررسی پدیده های مربوط به انسان, هیج امر قطعی و صددرصدی وجود ندارد, چرا كه برای بررسی هر پدیده ای عاملهای متعدد مداخله گر و اثرگذار وجود دارد. واكنش افرادی را كه تحت این فشارها قرار میگیرند میتوان به سه دسته طبقه بندی كرد, گروه اول , به ظاهر تسلیم میشوند. گروهی دیگر, تسلیم میشوند و همانندسازی میكنند و گروه سوم در برابر تغییر عقیده مقاومت میكنند.توجه به این نكته اهمیت دارد كه هر سه گروه, صدمه روحی شدیدی متحل میشوند و علائم اضطراب ,افسردگی, توهم, هذیان ها و سوء تعبیرها و خطاهای اداركی در این افراد قابل رویت و احساس است.

آیا راه حلی برا ی كاهش تاثیر شكنجه روحی . روانی وجود دارد؟

یك عامل مهم در ایجاد این تغییرات, محرومیت حسی و محدودیت اطلاعات و اداراكات فرد است .
همچنان كه جسم برای سالم بودن به غذا نیازمند است. مغز نیز برای حفظ كاركرد طبیعی خود محتاج بهره مندی از اطلاعات میباشد و همان گونه كه در شرایط نبود غذای مناسب, گوشت مردار كه انسان فطرتًا از خوردن آن مشمئز میشود و حرام است, قابل خوردن و حلال میگردد, سیستم عصبی نیز در شرایط محرومیت اطلاعات و تحریكات حسی, عطش دریافت اطلاعات را دارد و در این مرحله, قادر به انتخاب و تفكیك و تصفیه اطلاعات درست از نادرست نمیباشد. به عبارتی انسان برای پاسخ به یك نیاز حیاتی كه حفظ پیوستگی ذهن و روان و یا ادامه حیات است, به صورت ناخودآگاه اطلاعات نادرست را می پذیرد. یك راه پیشگیری از این اتفاق, تولید اداراكات و اطلاعات در ذهن است. یعنی زندانی خود را با خاطرات و محفوظات و داستانهایی سرگرم كند. در این شرایط, افرادی كه قدرت تخیل و فانتزی قوی دارند و میتوانند خود را با خاطرات گذشته یا محفوظاتشان سرگرم كنند, آسیب پذیری كمتری دارند. خواندن و مرور اشعار یا متون مقدس و دینی و به ویژه محفوظاتی كه برای زندانی و قربانی, همراه با خاطرات خوش, نیز میتواند جایگزین مناسبی برای محدودیت ادراكی حسی به وجود آمده باشد. در حقیقت, به میزانی كه فرد خود را سرگرم كند و برای خویش “برنامه “تدارك ببیند و از سكوت و در انتظار ماندن بپرهیزد, در عبور سالم تر از این شرایط موفق تر خواهد بود. فردی كه در این شرایط قرار میگیرد, باید “انتظار” را از خود دور كند.

آیا شكنجه تحت تاثیر متغیرهایی قرار دارد؟

البته, توانایی افراد و آستانه تحریك آنها متفاوت است. فردی با سه روز انفرادی تحت تاثیر قرار میگیرد و دیگری با 30 روز. عوامل شخصیتی و حتی سن و تواناییهای جسمی و فیزیكی فرد نیز موثراست. افراد به میزانی كه درونگراتر باشند و ارتباطات اجتماعی شان كمتر باشد, تنهایی را بهتر تحمل میكنند. افرادی كه زود عصبانی میشوند و یا گمان میكنند كه دنیا باید همیشه بر وفق مرادشان باشد ,بیشتر تحت تاثیر قرار میگیرند. هر چه سازگاری ا فراد با محیط بیشتر باشد, امكان تحمل شرایط شكنجه روحی روانی بیشتر میشود. همچنین افرادی كه ذهنیت و حافظه قوی و یا توان خلاقیت بالایی دارند بهتر و بیشتر میتوانند وضعیت انفرادی یا شرایط شكنجه روحی روانی را تحمل كنند. چرا كه وقتی همه چیز را از آنها میگیرند باز میتوانند با توانایی های ذهنی خود, خویش را سرگرم كنند .
همانطور كه در پاسخ به سوال قبل گفتم, افرادی كه اهل فانتزی و تخیل هستند هم تحمل بیشتری دراین شرایط نشان میدهند.

اصولاافرادی كه تحت این نوع فشارها قرار میگیرند دچار چه نوع آسیب ها و پیامدهای روحی روانی میشود؟

افرادی كه به منظور ایجاد شستشوی مغزی تحت فشار و شكنجه قرار میگیرند. مراحل روانی خاصی ر ا تجربه میكنند كه شدت و نظم این مراحل میتواند متفاوت باشد. یكی از شایع ترین این حالتها ,افسردگی است. افسردگی در آن, فقط به صورت عاطفی شدن زیاد, وجدانی شدن و احساس غم و گریه خود را نشان میدهد. البته مراحل روانی در افراد در یكی از مراحل زیر متوقف میشود و پیشرفت نمیكند:

1- ابتدا فرد دچار احساس درماندگی و فراموش شدگی میشود. فقط بازجو است كه او را به دنیای بیرون متصل میكند.
2ـ سپس در برابر رفتارهای متغیر بازجو كه روزی مهربان و روزی دیگر بسیارخشن و غیر قابل دسترسی است, دچار حیرت و سرگردانی میشود.
3- احساس تردید و عدم اطمینانكه از او چه میخواهند و البته فقط بازجو پاسخ این سوال را میداند.
4ـ در این مرحله زندانی به بازجو وابسته میشود, میخواهد او را بشناسد و با او ارتباط برقرار كند كه این وابستگی بیمارگونه است.
5_ احساس تردید و از دست دادن شعور و آرمان ها به دلیل وابستگی به بازجو.
6_ احساس گناه به دلیل وابستگی به بازجو.
7_ احساس تردید و سوال در مورد سیستم ارزشی خود.
8_ از دست دادن قدرت نقادی و ارزیابی چند جانبه كارهای خود.
9_ احساس بالقوه شكست و ترس از دیوانه شدن
10 _ احساس نیاز شدید برای داشتن اصول جدید و ثابت كه بازجو برای یافتن این اصول به او كمك میكند.
11 _ احساس نهایی تعلق یا همانندسازی.

اگر چه شما در این گفتگو به شیوه های رساندن زندانی به این مراحل اشاراتی داشتید, اما در صورت امكان در این خصوص بیشتر توضیح دهید.

بعد از ایجاد احساس وابستگی به بازجو و احساس گناه, شستشوی مغزی تازه آغاز میشود. هر چیزی كه زندانی بیان میكند, باعث رضایت بازجو نمیشود و بازجو در باره هر جمله سوالات متعدد و چندجانبه ای میكند و شروع میكند به بازنویسی جملات با خود زندانی. زندانی مجبور است نوشته های او ر ا بپذیرد و یا مدام بحث كند و این اساس و عصاره شستشوی مغزی است. در واقع بازجو وقتی راضی میشود كه زندانی از اظهارات قبلی و سیستم ارزشی بازجو برای صحت گفته های خود استدلال میكند .
در تمام این مراحل, زندانی همواره در تلاش آگاهانه است كه اصول خود را حفظ كند, ولی مراحل تغییر به صورت ناخودآگاه اتفاق می افتد, یعنی زندانی قبول ندارد و نمی پذیرد كه تغییر كرده است.

آیا اثرات شكنجه روانی و شستشوی مغزی پایدار است, تا كی و چه مدت ادامه دارد؟

انسان همواره در حال تغییر است و هر تجربه ای بر او اثر میگذارد. فردی كه شكنجه و زندان را تجربه كرده با فردی كه این تجربه را نداشته متفاوت است. یعنی كلیه آثار شكنجه هرگز برطرف نمیشود. اما تغییر سیستم ارزشی و باورهای جدید, ناپایدارند و هر چه این تغییر در شرایط بسته تر اتفاق افتاده باشد با تغییر محیط سریعتر و زودتر عوض میشود. باید به این نكته هم اشاره كنم كه شستشوی مغزی در شرایط باز و آزاد نیز اتفاق می افتد. تبلیغات و اثر تبلیغ, نوعی از شستشوی مغزی است كه مصرف كننده را متقاعد میكند, او ً لا به این جنس خاص نیاز دارد, ثانیا این مارك از همه ماركها بهتر است یا در مورد برخی گروههای مذهبی و فرقه ها كه از اصول شستشوی مغزی در شرایط باز استفاده میكنند .علامتی كه پایدار میماند احساس بی انگیزه شدن و كنار گذاشتن فعالیتهایی است كه منجر به دستگیری فرد شده است. معمو ً لا یكی از اهداف اساسی سیستم عامل شكنجه هم , ساكت و بی تفاوت نمودن افراد است.

نكته مهم دیگری كه در مورد پایداری اثرات شكنجه باید مطرح شود, این است كه وقتی شستشوی مغزی در فضای بسته و تحت شرایط تهدید و فشار اتفاق می افتد, پایداری اثرات آن به فضای جامعه نیز بستگی دارد. یعنی اگر احساس خفقان و رعب و وحشت در بیرون از فضای زندان نیزحاكم باشد, پایداری اثرات شكنجه بیشتر خواهد بود. در واقع هر وقت اطلاعات جدید فرد با باورهای قبلی اش مطابقت نداشته باشد, در باورهای فرد تردید ایجاد میشود و به عبارتی, اطلاعات و داده های جدید عقاید یا باورها را تغییر میدهد. به همین دلیل, همانطور كه در فضای زندان و محدودیت اطلاعات یك زمینه تغییر باورها مهیا میباشد, در محیط باز بیرون و اطلاعات جدید نیز مجددًا عقاید تغییر میكند.

آیا ترمیم آثار شكنجه, محتاج مراقبت و مواجهه ویژه ای است؟

بسته به نوع شكنجه و تاثیر آن بر فرد, طبیعتًا مواجهه و پرستاری هم فرق میكند. اگر فرد در شرایط فشار دچار علائم روانپریشی از قبیل اضطراب, افسردگی و احساس گناه زیاد شده باشد, بسته به نوع مشكل, درمان ویژه آن ارائه میگردد. مسئله مهم در این شرایط, درك فشارهای زیاد و تجربیات سخت فرد در زندان است. در واقع یك كانون اضطراب بعد از رهایی از شرایط زندان, نگرانی و اضطراب در مورد قضاوتهای دیگران است.
نتایج تحقیقات در این زمینه نشان میدهد درد و رنج و بیماری افراد شكنجه شده سیاسی با سایر بیمان روانپزشكی كام ً لا متفاوت است. به طور كلی نیاز به انزوا, سكوت و شرم, انسانهای شكنجه شده را در نفرت عمیقی از خود فرو میبرد و باعث عدم ثبات در رفتارها میگردد.

چه از جنبه روانشناختی و چه از جنبه فیزیولوژیك, چطور به یك فرد شكنجه شده آسیب وارد میاید؟

مهمترین ویژگی و تفاوت انسان, احساس هویت فردی است. آزادی و انتخاب در فعالیتهای روزمره مثل انتخاب نوع لباس و انتخاب نوع و زمان غذا, تماشای تلویزیون یا شنیدن موسیقی, با دیگران بودن و . . . بر اساس نوع شخصیت فرد انجام میپذیرد و منجر به شكل گیری “من” میشود. “من دوست دارم” , “من میخواهم” و نظایر آنها. در شرایط زندان, این احساس وجود “من” و یا هویت فرد لطمه میخورد ,تمام آزادیها و انتخابها گرفته میشود. ابتدا محدودیتهای عینی مثل تعویض لباس, تعیین زمان اجباری برای غذا و یا نوبت دستشویی و حمام و . . . اعمال میشود و سپس وارد حیطه فكری و روانی فرد میشوند. همانگونه كه قب ً لا گفته شد, این فرایند از مجاری كام ً لا منطقی و معقول صورت میگیرد, با این منطق كه “انسان جایزالخطا است و هیج كس نمیتواند ادعا كند در زندگی خود اشتباه نداشته و هدف ما توجه دادن شما به خطاهایتان و اصلاح آنها میباشد” زندانی و قربانی تحت تاثیر و القاء قرار میگیرد. به این ترتیب اگر زندانی بخواهد در برابر این منطق مقاومت كند, متهم به غیر منطقی بودن میشود و اگرآن را بپذیرد شروع به از دست دادن باورها و هویتش میكند. در فضای تهدید و ارعاب و تحقیر و وحشت, فرد زندانی به جایی میرسد كه از انجام كارهای مباح خود در گذشته, مثل مسافرت رفتن , صحبت با دوستان, مطالعه كتاب و حتی نوشیدن یك لیوان آب میوه, احساس گناه و خطا میكند.

آیا میتوان مولفه هایی را برای بهداشت روان در زندان برشمرد؟

در زندان سیاسی, طبیعتًا این مولفه ها با هدف زندانی نمودن در تضاد است. به همین دلیل در بحث نظری كمتر كشوری حاضر به تایید مقوله ” زندانی سیاسی” است.

به نظر شما, فرد شكنجه گر و یا واقف بر اعمال شكنجه چه خصوصیاتی دارد؟

در بررسی شخصیت افرادی كه در جامعه یا خانواده اعمال خشونت میكنند, مشاهده شده كه اكثر این افراد به صورت مشخصی خود قربانی خشونت بوده اند. در واقع, پدر “كتك خورده”, پدر “كتك زن ” میشود. نكته دیگری كه در بررسی و درمان افراد شكنجه شده دیده شده است, میزان اهمیتی است كه فرد شكنجه شده در شرایط خارج از زندان نیز به حرفهای شكنجه گر میدهد و لذا میتوان اینگونه نتیجه گرفت كه بین شكنجه گر و قربانی, شباهتهایی وجود دارد. مهمترین این شباهت ها این است كه به ندرت شكنجه گر و یا قربانی به خودی خود از شكنجه و یا آموزش آن صحبت میكند. هر دوی آنها با رازی یكسان كه آنان را از دنیای زندگان جدا میكند به هم وابسته اند. در واقع شكنجه گران را اگر به صورت مجموعه و یا نظام نگاه كنیم, در می یابیم كه هیچ كس شكنجه گر به دنیا نیامده است, بلكه برای شكنجه كردن “تربیت ” میشود. در واقع شكنجه گران پیشاپیش بر مبنای ملاكهایی از قبیل گسستگی از محیط فرهنگی اولیه, بیكاری, وضعیت اقتصادی ناپایدار, بی اطمینانی نسبت به آینده و . .. انتخاب میشوند و ملاكهای كاذبی مانند زورمندی, استحكام, شجاعت, هوش و . . . برای انتخاب, به خود این افراد مطرح میگردد. در شرایطی كه این افراد بیشترین ارتباط با یكدیگر, یعنی گروه شكنجه گران دارند, از ارتباط با جامعه عادی محروم میشوند.

نكته دیگر این است كه به نظر میرسد این افراد خود به نوعی دچار شستشوی مغزی شده اند و اعتقاداتی به آنها القاء شده است. پدری كه فرزند خود را به قصد تنبیه تا حد كشتن كتك میزند, برای خود توجیه دارد. شكنجه گران هم خود را توجیه میكنند و یا به تعبیری توجیه شده اند و این در ابعاد فكری ذهنی و ناخودآگاه آنهاست كه خود را محق میدانند. این را هم اضافه كنم كه خیلی از آنها در جامعه ارتباطات به ظاهر خوبی دارند. در واقع دوشخصیتی اند و كسی نمیتواند گمان كند كه مخاطب او , روی دیگری دارد كه در محل زندان آشكار میشود. به نوعی تجزیه و انفكاك شخصیت در شكنجه كنندگان و یا سیستم طراحی كننده به وجود آمده است. احتمالات دیگری هم مفروض است, از جمله اینكه سیستمی كه طراحی شكنجه میكند, ممكن است پارانوئید باشد و دنبال دشمن بگردد, ولی خود آن افراد چون توجیه ایدگولوژیك میشوند و باور پیدا میكنند, عمل مینمایند. احتمال شیوع افراد سادومازوخیستیك كه از آزار دادن افراد یا از آزار دیدن لذت میبرند, در طیف شكنجه گران مورد بررسی علمی قرار نگرفته است.

نوع مواجهه با شكنجه در كشورهای جهان سوم و كشورهای پیشرفته چگونه است؟

در كشورهای توسعه یافته چون حقوق فردی انسان و كرامت وی بیشتر مطرح است, قانون بهتر اعمال میشود و لذا اگر میخواهند با فرد برخورد كنند, حتی در جنبه های سیاسی و امنیتی و اجتماعی, ابتداء سعی میكنند اطلاعات را جمع آوری كنند و بعد بر اساس مستندات با فرد برخورد میشود. یعنی اطلاعات مستمر در دست هست و به آن دلیل ها فرد بازداشت میشود و بعد او یا خطا را میپذیرد یا نه و البته در نهایت قانون تعیین تكلیف میكند. لذا كارآگاههای خصوصی خیلی فعالند تا جمع آوری اطلاعات كنند. ولی در كشورهای جهان سوم و در حال توسه, افراد را به محض اینكه فكری یا توهمی در مورد آنها وجود داشته باشد, صرف این توهم و نظریه كافی است كه با آنها برخورد صورت گیرد.در واقع بازجویی و تحت فشار قرار دادن آنها برای اثبات فرضیه است و باید اعترافاتی در جهت تایید فرضیه گرفته شود. اگر مسئله اجتماعی باشد و مثلا كسی كشته شده باشد یا دزدی رخ داده باشد , فشار زیادی بر فرد میاید كه اقرار كند و اگر اقرار نكرد, آزاد میشود. در موارد سیاسی هم اگر اطلاعاتی به دست نیامد و اقراری وجود نداشت, مسئله شستشوی مغزی, مرحله بعدی است كه باید فرد اعترافات نادرستی را عنوان كند.

و سوال آخر این است كه اساسَا آگاهی قبلی بر مقوله شكنجه و متدها و روشهای آن تا چه حد میتواند به فرد كمك كند تا مواجهه ای غالب با پدیده داشته باشد؟

این آگاهی قبلی در نحوه مواجهه موثر هست, اما كمك زیادی نمیكند, چرا كه فرایند به گونه ای ناخودآگاه تكوین مییابد.تصور كنید كه ما به امر واقف باشیم كه اگر میكروب سیاه زخم به بدن ما وارد شود, دچار عوارض آن و مبتلا به بیماری میشویم. اما به هر حال اگر میكروب مزبور وارد بدن ما شود ,به رغم آگاهیهای قبلی مبتلا میشویم, چرا كه فرایندی ناخودآگاه رخ میدهد و میزان آگاهی تاثیر قابل توجهی برای پیشگیری از روند ابتلا به بیماری ندارد. مگر اینكه میزان آگاهی باعث شده باشد كه فرد از قبل خود را قویتر كرده باشد و دفاعهای عمیق تری بروز دهد, مثل واكسنی كه فرد از قبل آن را تزریق نموده و آماده تر است. این آمادگی قبل موثر هست, اما تاثیرش هیچ وقت صددرصد و تمام و كمال نیست.

* *گفت وگوی صورت گرقته با مریم رسولیان (روانپزشک)

جواد لاریجانی : آسیب دیدگان جنسی وقایع اخیر عکس آن جایشان را برای ما ارسال کنند !

دکتر محمد جواد لاریجانی دبیر ستاد حقوق بشر اسلامی قوه قضاییه که دارای طبعی مضاح گونه میباشند در بیانات اخیرشان عنوان فرمودند در زندانهای تحت نظارت قوه قضاییه موارد ناخواسته ارتباط جنسی بین زندانبانان و زندانیان وجود نداشته واگر هم بوده نادر میباشد ولیکن اگر زندانیانی ادعا میکنند که در زندان مورد ارتباط جنسی ناخواسته بوسیله زندانبانان قرار گرفته اند از محل آسیب دیده ( پایین تنه ) عکس و فیلم تهیه نمایند و با درج مشخصات کامل فردی و زمان و مکان واقعه آن را برای ما ( دفتر حقوق بشر اسلامی قوه قضاییه ) ارسال کنند تا در اسرع وقت ترتیب اثر !!! داده شود ایشان همچنین عنوان داشتن این عکس ها و فیلم ها با درجه خیلی محرمانه طبقه بندی خواهد شد و فقط به رویت مقام معظم رهبری . ریاست محترم قوه قضایه . اعضای محترم شورای نگهبان و تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان رهبری و مراجع معظم تقلید و نمایند گان مجلس شوراس اسلامی و ائمه محترم نماز جمعه و صدا و سیما و روزنامه کیهان و سایتهای اینترنتی و ...... سی دی فروشهای میدان امام حسین و توپخانه و انقلاب و ... خواهد رسید و بدین وسیله به آسیب دیدگان اطمینان صد در صد داده میشود که هویتشان مخفی بماند ایشان در ادامه گفتند که بزودی یک سایت اینترنتی با نام هیئت محبان آویزون با رنگ و بوی ارزشی درست خواهند کرد و از این عکسها و فیلم ها در آن سایت استفاده خواهد شد وی همچنین در پایان , جلوس برادر کوچک شان ( آقا صادق خان) را بر کرسی ریاست قوه قضاییه تبریک و تهنیت عرض نمودند .

روش ساخت شوکر برقي در خانه



روش کار:
فلش دوربين ها به انرژي زيادي نياز دارد به همين دليل مقدار بسيار زيادي از انرژي الکتريکي (ولتاژ بسيار بالا با شدت جريان کم) را در يک خازن براي فلش زدن ذخيره مي کنند و يک دفعه آن را تخليه مي کنند. ما با استفاده از کيت داخل دوربين هاي يک بار مصرف مسير اين انرژي ذخيره شده را تغيير مي دهيم و مثلآ به دو پيچ وصل مي کنيم حال اگر اين دو پيچ روي بدن يا هر جسم رساناي ديگر قرار بگيرند انرژي الکتريکي بين آن دو نقطه جريان پيدا مي کند و تخليه مي شود و باعث شوک مي شود، بدين ترتيب يک شوک دهنده (Shocker و Taser هم مي گويند) مي سازيم.

وسايل مورد نياز:
۱- يک دوربين يک بار مصرف فلش دار (نو يا استفاده شده فرقي نمي کند - مي توانيد مصرف شده هايشان را مجاني از عکاسي ها تهيه کنيد)
۲- يک جعبه خالي سيگار
۳- دو عدد پيچ (ترجيحآ سر آنها کمي بر آمده باشد)
۴- وسايل لحيم کاري، مقدار خيلي کمي سيم

مرحله اول: روکش مقوايي دوربين را پاره کنيد و قاب پلاستيکي دوربين را با فشار دادن زائده هاي کناري آن جدا کنيد، پيچ قطعه پلاستيکي کوچک رويي را باز کنيد و کيت الکترونيکي را با احتياط جدا کنيد (فقط کيت را لازم داريم).

ما با دو جزء اصلي در اين کيت سر و کار داريم، يکي خازن آن و يکي هم دکمه شارژ.
دکمه شارژ عمومآ به صورت دو تکه فلزي روي هم پشت دکمه پلاستيکي اصلي مخفي شده است که با فشار دادن آن خازن شروع به شارژ شدن مي کند (در بعضي از دوربين ها يک بار زدن دکمه شارژ کافي است ولي در بعضي ها بايد آن را نگه داريد، اگر خازن شارژ شود صدايي بم مي دهد و کم کم زير مي شود.) براي احتياط بيشتر توسط يک جسم با دسته عايق و سر رسانا (مثل انبردست) اتصال کوتاهي بين دو پايه خازن روي کيت برقرار کنيد تا اگر باري در آن ذخيره شده است تخليه گردد.

مرحله دوم: روي کيت دو سيم لحيم شده است که به باطري وصل مي شود، يک باطري قلمي را با رعايت قطب هاي مثبت و منفي بين دو سيم قرار داده و با چسب برق محکمش کنيد. حالا از بالاي جعبه سيگار دو پيچ را با فاصله تقريبآ ۲ تا ۳ سانت وارد کنيد طوري که سر پيچ بيرون باشد.




مرحله سوم: کيت را طوري درون جعبه سيگار جاسازي کنيد که دکمه شارژ بيرون جعبه بماند. حالا دو تکه سيم برداشته و يک سرشان را به قسمتي از پيچ که داخل جعبه است لحيم کنيد، سر ديگرشان را نيز به هر کدام از پايه هاي خازن. خوب حالا فقط دکمه شارژ را با چسب روي قوطي بچسانيد. شوکر شما آماده است! براي استفاده از آن فقط دکمه شارژ را فشار دهيد تا صدا به حالت زير (شبيه يک سوت اعصاب خورد کن) درآيد حالا کافيست پيچ ها را به بدن فرد مقابل بزنيد.



توجه: اين دستگاه شبيه اسباب بازي هاي موجود در بازار نيست، ولتاژي بالاي ۲۵۰ ولت ايجاد مي کند و خطرناک است. از آن به هيچ وجه در نواحي حساس مثل گردن، سر، نواحي تناسلي و… استفاده نکنيد. هر گونه استفاده از اين مطلب به عهده خود شماست.

نکات مهم:
- برآمدگي پيچ ها به تماس بهتر با سطح پوست کمک مي کند. مي توانيد براي ضعيف کردن اين دستگاه بر سر راه يکي از سيم هايي که به خازن وصل است يک مقاومت قرار دهيد.


- بهتر است وقتي اين وسيله را در جيب خود مي گذاريد روي پيچ ها را عايق کنيد يا اينکه يک کليد بر سر راه يکي از سيم هايي که به خازن وصل است قرار دهيد تا اشتباهي به خودتان شوک وارد نکنيد.

- بهترين جا براي تست کردن اين وسيله انگشت است، من خودم چندين بار تست کردم پس براي امتحانش زياد نترسيد يک بار امتحان کنيد ترستون مي ريزه شايد خوشتان هم بياد!
- بعد از هر بار شارژ کردن خازن در حين ساخت، آن را تخليه کنيد.
- براي ايمني بيشتر مي توانيد در حين ساخت از دستکش عايق استفاده کنيد.
- در حين کار دقت کنيد اتصال نابجايي بوجود نيايد چون ممکن است باعث سوختن يکي از قطعات شود. همه کيت هاي اين دوربين ها يک شکل نيست به همين دليل ممکن است بعضي از موارد شرح داده شده براي شما عينآ مانند موارد فوق نباشد.
استفاده نابجا از روش هاي مخرب در اين جزوه در مواقع غير ضرور شرعا حرام است و مسئوليت عواقب آن بر عهده خودتان است.

يادمان باشد که با دشمني خانگي روبرو هستيم که تا دندان مسلح بوده و از درنده خوئي گوي سبقت را از تمامي دشمنان تاريخي ما و اقوام درنده خو و تجاوزگر به سرزمينمان ربوده است. يادمان باشد که نظير چنين وحشيگري و درنده خوئي را در مورد سربازان مغول و اسکندر مقدوني نيز نقل نکرده اند. اسکندر مقدوني پس از به آتش کشيدن تخت جمشيد وقتي به مقبره کورش رسيد از اسب پياده شد و اداي احترام کرد و حتي دستور مرمت آنرا داد. اما اينان و رهبرانشان هيچ حرمتي را نگه نداشته و نخواهند داشت همانطور که ديديم و جهانيان نيز ديدند. يادمان باشد که تمام تاکتيک هاي جنگ و گريز هاي شهري و آنجه خودتان به ابتکار خود طرح ريزي و اجرا کنيد صرفاً براي دفاع و گريز است و نه روش و مرامي براي مبارزه. باز به خاطر داشته باشيد که بزرگترين مبارزه ما همان حضور ميليوني و نمايش خاموشي است که به نمايش جهانيان گذاشتيم اما بايد به فکر باشيم که هدف و طعمه آماده و راحتي هم براي درنده خوياني که هيج بوئي از انسانيت نبرده اند نباشيم. از آنجا که تظاهرات و حرکتهاي ما سازمان يافته و حزبي نيست عليرغم فراگيري نزديک به صد در صد مردم باز در برابر هجوم دسته جمعي دشمن آسيب پذير بوده و منجر به پراکندگيمان شده و نهايتا يکي يکي و دوتا دوتا به دام دشمن افتاده، دستگيرشده و مورد ضرب شتم قرار مي گيريم. به همين دليل پيشنهاد مي شود که به هنگام تظاهرات سعي شود دوستان و افرادي که هم ديگر را مي شناسند در گروه هاي حداقل پنج نفره و درکنار همديگر حرکت کرده و تا پايان تظاهرات همديگر را گم نکرده و بين خود قول و قراري بگذاريد که در مواقع لزوم بتوانيد به کمک همديگر رفته و يا اينکه حداقل در صورت دستيگري و يا اتفاقات احتمالي که براي يکي از دوستان مي افتد ديگران در جريان باشند.

منبع : ارتش سبز آزادی بخش ایران

سایت های خبری جنبش آزادی خواهی


يکي از بهترين راه هاي مقابله با عمليات جنگ رواني رژيم و نيز عبور از محدوديت هاي رسانه اي اعمال شده براي جنبش سبز، پخش گسترده اخبار صحيح و درست در بين مردم است. براي اين منظور چند سايت اينترنتي محبوب به کمک شما مي آيند. پس از عبور از فيلترينگ اينترنت، بهترين خبرها را از سايت هاي خبري که در توليد و نشر اخبار درست پيشينه طولاني داشته اند و تجربه نشان داده است که نان به نرخ روز خور نبوده اند، پيدا کنيد. و سپس اخبار ناب و بدون سانسور را بين دوستانتان هر جور شده تکثير نماييد. برخي از اين سايت ها را در زير براي شما گلچين کرده ايم که از آنها مي توانيد براي يافتن اخبار جديد استفاده کنيد.

- سایت بالاترین:

www.balatarin.com

آدرس RSS سایت بالاترین:
موضوعات داغ سایت بالاترین:
پخش زنده لینک های سایت بالاترین:

برای دریافت بهترینهای سايت بالاترین بطور روزانه، کافیست یک بار به آدرس subscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. در ایمیل خود لازم نیست چیز دیگری بنویسید. دوستان و آشنایان خود را نیز تشویق کنید که به اين آدرس ایمیل بفرستند و عضو خبرنامه بالاترین شوند.

- سایت دنباله:

آدرس آر اس اس سایت دنباله
پخش زنده لینک های سایت دنباله


مطالعه سايتهاي زير براي کسب اطلاعات جديد توصيه مي شوند


کارتونیست های حامی جنبش سبز:

مانا نیستانی، خانواده درگیر در مردمک:
مانا نیستانی، متفرقه ها در زمانه:

آریا:

نیک آهنگ کوثر:


كمك هاي اوليه در خونريزي خارجي


جهت كنترل خونريزي خارجي بايد چهار مورد اساسي زير به ترتيب و به سرعت انجام پذيرد:

1- فشار مستقيم
2- بالا نگه داشتن عضو
3- فشار بر نقاط فشار
4- استفاده از تورنيكت يا كيسه هوايي

1- فشار مستقيم:
موثرترين روش در كنترل خونريزي از طريق فشار مستقيم ميباشد كه به يكي از دو روش زير انجام مي گيرد:
الف- گاز استريل (يا تكه پارچه تميز) را روي محل خونريزي گذاشته و با دست روي آن فشار وارد شود تا خونريزي قطع گردد.
ب- قطعه اي گاز استريل را روي محل خونريزي گذاشته و به وسيله بانداژ محكم آنرا ببنديد تا خونريزي كنترل گردد.

2- بالا نگه داشتن عضو دچار خونريزي:
اين روش در كنترل خونريزي قسمت هايي از بدن كه امكان قراردادن آنها در سطحي بالاتر از سطح بدن وجود دارد مورد استفاده قرار مي گيرد كه به علت نيروي جاذبه، فشار خونريزي كمتر مي شود.

توجه: در صورت وجود شكستگي در عضو مربوطه استفاده ازاين روش محدوديت دارد.

3- فشار بر نقاط فشار:
اگر توسط فشار مستقيم و بلند كردن عضو، خونريزي قابل كنترل نبود از فشار دادن بر نقاط فشار استفاده مي شود.
نقاط فشار نقاطي است كه شريان هاي اصلي بدن از نزديك سطح بدن و روي استخوانها عبور مي كند و تعدادي از آنها عبارتند از:
1) در خونريزي هاي دست
2) در خونريزي هاي پا

توجه: چنانچه در اين محل ها شكستگي استخواني باشد در استفاده از اين روش محدوديت وجود دارد.

4- استفاده از تورنيكت يا كيسه هوائي:
اين روش فقط زماني انجام ميشود كه كوشش هاي قبلي جهت كنترل خونريزي موثر واقع نشود و يا در مواقعي كه اندامي قطع گرديده و نگراني درمورد ازبين رفتن بافتهاي پائين تر از محل بستن تورنيكت نباشد.

روش بستن تورنيكت:
1- ابتدا گاز يا دستمالي بر روي بازو قرار دهيد كه علاوه بر نقش حفاظتي باعث افزايش فشار در آن نقطه گردد.
2- به وسيله باند نواري دستمال فوق را ثابت كنيد. و سپس اهرمي مثل يك تكه چوب يا لوله يا حتي خودكار را روي آن قرار دهيد و باند را بعد از قراردادن آن گره ديگري بزنيد.
3- اهرم را به حول مركز گره تا اندازهاي بچرخانيد كه خونريزي قطع شود در اين حال اهرم را بوسيله گره ثابت كنيد.

زمان بستن، تورنيكت را در محلي كه قابل رويت باشد بنويسيد. به هيچ وجه تورنيکت را به منظور خونرساني به اعضا باز نکنيد. چرا که اين کار کمکي نمي کند و تنها احتمال خطر را براي فرد بيشتر مي کند.

نكته:
1- اندامي كه با تورنيكت بسته شده حتماً بايد در معرض ديد باشد.
2- حتي در زخمهاي ران و بازو تورنيكت حداقل بايد 2 اينچ يا5 سانتي متر بالاتر از آن بسته شود.

عده اي از پزشكان استفاده از كيسه هوائي دستگاه فشار خون با فشار حدود 150 ميلي متر جيوه را پيشنهاد مي كنند كه عملاً اگر امكان پذير باشد راه ايمني تري مي باشد. در دهه هاي اخير استفاده از وسيله اي به نام آتل بادي پيشنهاد شده كه كيسه هاي پلاستيكي با حفره ميان خالي هستند و مانند جوراب پوشيده و سپس باد مي كنند. اين وسيله علاوه بر اينكه مي تواند به عنوان يك آتل مصرف شود در موارد خونريزي ها نيز به عنوان كمك دهنده در جلوگيري از خونريزي يا در موارد شوك حاصل از خونريزي به عنوان كمك در كاهش جريان خون اندامها مورد استفاده قرار مي گيرد.

در بستن تورنيكت بايد بسيار دقت كرد. چه بسا افرادي كه به دليل سهل انگاري امدادگران عضو خود را از دست داده اند. به همين دليل استفاده از تورنيكت و آتل بادي در بسياري از نقاط جهان معلق مانده است و تنها در موارد خاص مورد استفاده قرار مي گيرد.
در بستن تورنيكت در قسمتي از اندام مثلاً دست بايد توجه كرد براي جلوگيري از آسيب و قطع عضو سالم به اندازه اي تورنيكت را محكم كنيم كه نبض احساس شود تا از تخريب عضو جلوگيري شود و حدالمقدور سعي شود از تورنيكت استفاده نشود.

كنترل بوسيله سرما:
در موارد شكستگي، سوختگي و خونريزيهاي خفيف مي توان با استفاده از كيسه هاي حاوي يخ در محل ضايعه، علاوه بر كاهش درد و تورم باعث كاهش خونريزي نيز شد.
توجه داشته باشيد كه استفاده از سرما به تنهائي نمي تواند در كنترل خونريزي موثر باشد و بايد همراه با ديگر اقدامات انجام گيرد.

توجه: براي جلوگيري ازسرمازدگي مورد نظر، كمپرس سرما را نبايد بيش از 20 دقيقه ادامه داد.

با توجه به مطالب فوق در مصدوم دچار خونريزي اقدامات زير را به ترتيب به عمل آوريد:

1- محل خونريزي را مشخص كنيد.
2- نوع خونريزي را مشخص نمائيد.
3- خونريزي را كنترل كنيد (بايد از حداقل امكانات حداكثر استفاده بعمل آيد).
4- اگر جهت كنترل تورنيكت بسته ايد زمان آن را در جائي كه كاملاً در معرض ديد باشد مثلاً سينه يا پيشاني بيمار بنويسيد.
5- بيمار را جهت پيگيري صدمات وارد شده كنترل كنيد.

فراموش نكنيد كه تمامي اين عمليات را در موقعي ميتوان انجام داد كه ابتدا وضع تنفس و قلب بيمار كنترل شده باشد.

ت- خونريزي داخلي:
تعريف: چنانچه خون پس از خروج از رگ در داخل حفره اي از بدن ريخته و محل خونريزي مشاهده نشود، خونريزي داخلي گويند. مانند خونريزي در داخل جمجمه، و يا در مجاري گوارشي.

كمك هاي اوليه در خونريزي هاي داخلي:
در مورد خونريزي هاي داخلي مهمترين كار رساندن بيمار به مركز درماني است و بهترين اقداماتي كه مي توان انجام داد به ترتيب زير است:
1- كنترل علائم حياتي
2- كنترل راههاي هوائي
3- قرار دادن بيمار در بهترين وضعيت. مثلاً اگر بيمار دچار تهوع و استفراغ هاي مكرر است او را به پهلو خوابانده و اگر خونريزي داخلي اندامها (دست و پا) است، اندام را بالا نگه داريد..
4- بيمار اگر دچار شوك است كمك هاي اوليه در مورد او انجام شود.
5- در صورت امكان به بيمار اكسيژن داده و به او هيچ چيز نخورانيد.
6- در اولين فرصت ممكن بيمار را به مركز درماني انتقال دهيد.

نكته: در صورت ضربه به سر – استفراغ هاي مكرر زنگ خطر بزرگي جهت اعلام خونريزي داخل مغزي مي باشد كه مي تواند باعث مرگ مصدوم گردد. همچنين خروج مايع مغزي نخاعي كه همانند آبريزش بيني از بيني و مايع شفافي از گوش مي باشد از علايم ضربه مغزي مي باشد.

در ضربه مغزي:
سر مصدوم را بالاتر از ساير اندام او قرار دهيد. از خروج مايع مغزي نخاعي به بيرون جلوگيري نكنيد و هر چه سريعتر مصدوم را به مركز درماني انتقال دهيد.

نكته2: در صورت ضربه به شكم، دل درد شديد زنگ خطر بزرگي جهت اعلام خونريزي داخل شكم مي باشد و در صورت عدم توجه باعث مرگ مصدوم خواهد شد.