مرگ بر خامنه ای قاتل ... مرگ بر اصل ولایت فقیه ... مرگ بر جمهوری فاشیستی اسلامی

راز و رمز های زندگی علی خامنه ای و فرزندانش


مسئولان حفاظت خامنه اي:

تيم محافظت خميني 200 نفر بودند.اما مجموعه اي كه از خامنه اي محافظت مي كنند 10000 نفرند.(يادآورگارد جاويدان شاه كه هيچ گاه از آن كم نمي شد)در اين بين دو نفري كه نقش اساسي دارند دين شعاري و حسين جباري هستند. اين دو كساني هستند كه شب ها پشت در اتاق خامنه اي كشيك مي دهند وتنها كساني هستند كه حق دارند در نزديكي خامنه اي مسلح باشند. آن ها 30 سال است كه محافظين اصلي خامنه اي هستند. اما مديران تيم محافظت از خامنه اي در دوران مختلف اين ها بوده اند:
1.خسروي وفا ( رئيس تيم جانبازان)
2.اصغر زاده(نماينده مجلس)
3.متوليان (سپاه)
4.رمضاني (اطلاعات سپاه)
5.نجات (شوراي امنيت)
6. چيذري (در حال حاضر او مسئول محافظين است.)

محافظين نزديك كه يك جمع 200 نفره هستند و از نزديك شاهد سفرها و زندگي در كاخ ها هستند هر كدام خانه اي دارند كه حداقل يك ميليارد تومان ارزش دارد و آن ها كه خامنه اي را با تقوي ميدانند و خود زاهدانه زندگي مي كنند، در تيم محافظين (حلقه اول ) اجازه ورود ندارند تا مبادا دچار تضاد شوند.هيچ كدام از اين محافظين وفدائيان، هيچ گاه اجازه ازدواج با دختران مسئولين رده بالا را ندارند، حتي اگر عاشق هم شوند.معمولا ازدواج ها در سطح فاميل هاي بزرگ سياسي اتفاق مي افتد ويا با صنف روحاني. اما هيچگاه آن ها كه بوسه بر مقدم و جاي پاي خامنه اي و امثال او مي زنند و از قندان متبرك شده او قند مي ربايند و حاضرند خود را قرباني او وايشان كنند لايق اين نبوده اند كه با دختري از اين بزرگان ازدواج كنند.
از محافظين 500 نفر مسئول محافظت از خانواده هستند.(يك خانواده 40 نفره تحت كنترل محافظين هستند.عروس ها و داماد ها و دختران و پسران و برادران و برادر زن ها و بعضي از بچه هاي برادرها و بعضي از بچه هاي برادر زن ها.)
انتخاب شدن در رده محافظين نيازمند عبور از سه گزينش امنيتي است و زمان زيادي طي مي شود تا كسي بتواند در تيم محافظين جا بگيرد.حقوق محافظين حداقل ماهي هزار دلار و حداكثر ماهي 12 هزار دلار است.وقتي كسي به حلقه محافظين وارد مي شود به او كمك مي شود تا در محل زندگي خود صاحب خانه اي باشد. و همينطور از يك خانه سازماني در محل ماموريت استفاده خواهد كرد.از اين ده هزار محافظ حدود هزار نفر آن ها زن هستند.و معمولا كسي نمي داند آن ها محافظ هستند.

مراقبت هاي پزشكي خامنه اي:

دكتر مرندي وزير بهداشت سابق ،هماهنگ كننده پزشكي آقاي خامنه اي است.پزشكان ديگر را مرندي برمي گزيند و به وقت لازم به بالين خامنه اي مي آورد.در زير زمين بيت رهبري يك بيمارستان خصوصي با 4 دكتر كشيك در طول 24 ساعت مراقبند.در سفرهاي زميني يك بيمارستان سيار همراه خامنه اي است. هم چنين يك اتوبوس - بيمارستان كه داراي اتاق عمل است براي سفرهاي زميني همواره همراه است.براي سفرهاي پروازي يك هواپيما- بيمارستان با دو اتاق عمل وجود دارد. در طول 30 سال گذشته خامنه اي سه بار عمل جراحي داشته است. عمل دست پس از انفجار اوايل انقلاب. عمل جراحي اثني عشر و عمل پروستات.
هرگاه خامنه اي مريض مي شود، تضادها در بيت رهبري تشديد مي شود. كساني كه جنايت كرده اند و مي ترسند كه وقتي خامنه اي بميرد مردم از آن ها انتقام بگيرند ، نگران عاقبت كار مي شوند. اما تا حال خامنه اي رو به بهبود مي گذارد دوباره همه چيز را فراموش مي كنند. خانمي كه خواهر قائم مقام وزارت دفاع است(يعني خواهراحمد وحيد دستجرديكه تخصص پزشكي زنان را دارد، پزشك مخصوص امور زنان) همسر و دختران و عروسان خامنه اي است.

افسردگي:

خامنه اي سال هاست افسردگي دارد.بعضي از پزشكان علت آن را گوش كردن به شنود هاي شبانه قبل از خواب مي دانند.از آن جا كه تا كسي عليه خامنه اي حرفي نزده باشد، حرفش ارزش شنودي ندارد، پس خامنه اي از طريق شنود، مدام دارد عليه خودش حرف مي شنود. خامنه اي براي حفظ سيستمش به طور مستمر هر شب قبل از خواب به مدت 20 دقيقه مكالمات ضبط شده عليه خودش را، از زبان مردم ، مخالفين و حتي مسئولين مي شنود كه منجر به ادامه افسردگي او مي شود.او هر شب قبل از خواب به اين نتيجه مي رسد كه كسي او را دوست ندارد و فردا صبح دوباره مردمي را مي بيند كه از ترس، خود را مريد او نشان مي دهند تا به ثروت و قدرت برسند و يا از خشم او در امان باشند.
خجسته خانم كه گاهي شنودها را شنيده تحمل چاپلوسي هاي روزانه خيلي ها را ندارد. بيش از هر كسي به زبان مي آورد كه مردم ايران دروغگو وچاپلوس و خائنند. خامنه اي گاهي ماساژ مي گيرد.ماساژور يك ايراني است كه دكتر فيزيوتراپ است.ابتدا اين ماساژ بابت دستي كه در انفجار از كار افتاده بود شروع شد. اما بعدها به توصيه پزشكان معالج، بخشي از برنامه هفتگي شد.

سيستم شنود:

پس از رهبري خامنه اي، ابتدا به مدت دو سال احمد قديريان مسئول شنود خامنه اي بود. اما اكنون حدود 15 سال است كه طائب مسئول آن است.اين شنود شامل سه بخش مي شود. شنود مسئولين بزرگ وشنود مسئولين امنيتي و شنود مردم . در مورد امنيتي ها حتي اتاق خواب آنان نيز شنود مي شود تا مراقب خيانت آنان به خامنه اي باشند در موردشنود مردم براي آنكه فضاي جامعه فهميده شود وخامنه اي بتواند با آن مقابله كند اين شنود انجام مي شود.اين شنود سوم نوعي نظر سنجي ميداني است.
شنود دو مركز اصلي دارد. يكي در بالاي توچال و يكي در مركز تلفن.اما يك تيم كه در پشت خانه خامنه اي مستقر هستند،(در خيابان پاستور) شنودهاي مربوط به خامنه اي را طبقه بندي مي كنند و روزانه دو صفحه نوشته و 20 دقيقه نوار در اختيار خامنه اي مي گذارند.كه 5 دقيقه از آن مربوط به شنودهاي اخلاقي جامعه است . علاوه بر آن تمام ملاقات هاي خامنه اي به صورت علني ضبط مي شود و خودش هم به حاضرين اعلام مي كند كه آن ها را ضبط مي كند.مثلا همه ملاقات هايش با هاشمي و خاتمي و احمدي نژاد و مسئولين ديگر را ظبط مي كند. نفرات اصلي اداره شنود: طائب و مهندس حميد، برادر وحيد حقانيان هستند.
بدين ترتيب پرونده پنهان همه مسئولين زير بغل خامنه اي است و قوت و ضعف همه را مي داند.اما كمتر كسي در مورد خامنه اي مي داند ، مگر ري شهري (كه در زمان خميني مامور تحقيق در مورد همه مسئولين بود از جمله خامنه اي) و در سال هاي اخير هم حجازي و محمدي گلپايگاني كه داناي كل شده اند و در همه امور رازها را مي دانند.
ري شهري خواستار توليت شهر ري بود و خامنه اي عليرغم آن كه به اين امر راضي نبود، شهر ري را به او باج داد.ري شهري در زمان امام سه نوع اطلاعات را در مورد همه مسئولين ، از جمله خامنه اي براي اطلاع خميني جمع مي كرد.اطلاعات جنسي،مالي وسياسي.
در زمينه سياسي: هنگامي كه موسوي نخست وزير بود و سياست هاي اقتصادي اش مورد حمايت خميني بود و خامنه اي با آن كه رئيس جمهور بود، قانونا قدرت موسوي را در دولت نداشت ، در جلسات خصوصي از حمايت خميني نسبت موسوي انتقاد مي كرد.
در زمينه مالي: دخالت خامنه اي در مورد پورسانت هاي فروش نفت زير سوال بود و در زمينه جنسي: ماجراي دو زن صيغه اي او در مشهد كشف شده بود كه البته هيچكدام اعتماد خميني را از خامنه اي برنگرداند اما مطرح شدن دو زن صيغه اي در دوران جواني اش مي توانست به اعتبار او در سطح جامعه لطمه بزند.البته پس از انقلاب هيچ موردي از زنبارگي از او ديده نشده ويا به او نسبت داده نشده است.

سفرهاي خامنه اي:

از 365 روز سال 100 روز برنامه سفر سالانه خامنه اي است.يك ماه در تابستان و يك هفته در نوروز و يك هفته در زمستان به مشهد مي رود تا در كاخي كه در وكيل آباد ساخته است، اقامت كند. در ايام نوروز يك هفته در پايگاه هوايي (دزفول) در خوزستان، كه منطقه خوش آب و هوايي در آن فصل از سال است مي گذراند.و يك ماه در شمال ايران: معمولا زيبا كنار- ساري- رامسر – بيشه كنار و همه پنجشنبه ها و جمعه ها در كاخ نياوران يا كاخ جمشيديه يا كاخ لواسانات به سر مي برد.
وقتي خامنه اي در سفر است هر روز يك هواپيماي اختصاصي براي گزارش كارها مي رود و باز مي گردد. و از آن جا كه سه حلقه محافظ اطراف منطقه اقامت او را كنترل مي كنند و همه محافظين حلقه اول و دوم نيز كه 1200 نفر هستند بايستي سفر كنند، ميني موم خرج هر روز سفر خامنه اي 50 ميليون تومان هزينه بر مي دارد.
معمولا وقتي او در وكيل آباد است، هواپيماي 330 از اسب مورد علاقه او واسب مجتبي تا اثاثيه ديگر مورد علاقه خانواده را با خود مي برد.گاهي خامنه اي مي خواهد مثل مردم عادي سفر كند. براي اين منظور يك اتوبوس ضد گلوله كه 500 ميليون تومان خرج برداشته ،ساخته شده است كه داراي دو اتاق خواب و دستشويي و حمام است و هم چنين يك آشپز خانه كوچك كه سيد، آشپز مورد اطمينان آقا ،در آن آشپزي مي كند. اسكورت مخفي آقا به صورت پنهان اتوبوس را از پيش و پس همراهي مي كنند.

خانه هاي خامنه اي :

خانه خميني در جماران 200 متر بود،خانه اصلي خامنه اي در پاستور 1200 متر است.(اين خانه 1200 متري تنها خانه اي است كه همه از آن مطلعند.)
خميني تنها در يك خانه كوچك در قم و يا حسينيه جماران زندگي كرد اما خامنه اي از تمامي كاخ هاي شاه كه حالت موزه نيافته استفاده مي كند و حتي بر آن ها افزوده است.
در عين حال هنوز بچه هاي ايراني در كتاب هاي درسي خود مي خوانند كه قاشق چاي خوري شاه از طلا بوده است.و اشرافيت او باعث انقلاب شد. زير خانه خامنه اي در پاستور،در عمق 60 متري ، يك پناهگاه 5 هزار متري ضد اتمي ساخته شده كه تنها قيمت آسانسورش 5 ميليون دلار است.يك پناهگاه هم زير كاخ وكيل آباد مشهد ساخته شده است.اما اين پناهگاه اتمي در مقابل انقلاب ممانعتي نمي كند. اگرانقلابي در ايران اتفاق بيفتد خامنه اي به سوريه ميگريزد و در وهله دوم به روسيه.

لجستيك خامنه اي:
در سيستم خصوصي بيت رهبري امكانات زير به صورت اختصاصي استفاده مي شود:
(1 عدد هواپيماي ايرباس) مخصوص سفرهاي خودش
(2 عدد بوئينگ 707 ) يكي مربوط به سفرهاي فاميل و يكي مربوط به محافظين
(5 عدد فالكوم) 2 تامربوط به سفرهاي خودش.يكي براي سفرهاي مجتبي و دوتا براي سفرهاي فاميل.
(5 عدد هليكوپتر) 2 هليكوپتر براي سفر خامنه اي.يك هليكوپتر براي سفر مجتبي ودو هليكوپتر مربوط به فاميل.
با آن كه پرواز هليكوپتر در آسمان تهران ممنوع است اما در شمال شهر تهران مدام صداي هليكوپتر شنيده مي شود.
6 باند هليكوپتر يكي در مهرآباد و يكي در عباس آباد ، يكي بغل هتل استقلال ، يكي در منظريه تهران ، يكي در قم و يكي در لواسان.
(17 عدد ماشين ضد گلوله) هر كدام به ارزش 400 هزار دلار
(1200 عدد ماشين ديگر)

اداره كنندگان بيت رهبري:

اول قرار بود منتظري جانشين خميني باشد. مخالفت او با كشتارها در زندان هاي سياسي او را مغضوب خميني كرد و نه تنها بر كنار شد كه حتي در خانه خود زنداني شد.البته عده اي از روحانيون نيزدر بر كنار كردن منتظري و جايگزين كردن خامنه اي بي نقش نبوده اند.
وقتي خميني داشت مي مرد عده اي خواستند احمد پسر خميني جانشين او شود.احمد خود به دنبال چنين نقشي نبود.خميني مي گفت:هركس را مي خواهيد بعد از من رهبر كنيد اما چنين جفايي را در حق من نكنيد كه احمد را رهبر كنيد. نگذاريد مردم بگويند مثل سلطنت از خميني به پسرش ارث رسيد.عده اي هم از اين فرصت به دنبال كنار زدن منتظري از قدرت و جايگزين كردن خامنه اي بودند. مثل ري شهري و محمدي گلپايگاني و حجازي و (طائب كه در آن زمان بازجوي مهدي هاشمي بود) همه اين گروه بعد از مرگ خميني و به رهبري رسيدن خامنه اي همه كاره دفتر او شدند. اين ها حتي با طرح شوراي رهبري بعد از خميني مخالف بودند. شورايي كه قرار بود متشكل از آيت اله گلپايگاني، اردبيلي و خامنه اي باشد.
گردانندگان اصلي در بيت رهبري شخص خامنه اي و پسرش مجتبي، و بعد حجازي،محمدي گلپايگاني و وحيد هستند. كاركنان بيت حدود 500 نفر در لول اول و 2 هزار نفر در لول دوم و ده هزار نفر در لول سوم كار مي كنند. در حقيقت دولت و مجلس و قوه قضائيه نيستند كه كشور را اداره مي كنند، بلكه همه چيز در كنترل بيت رهبري است.بيت رهبري داراي ساختمان هاي متعددي در سطح كشور است.

بسيج در نگاه خامنه اي:

خامنه اي در ابتدا مدير كل حزب جمهوري اسلامي بود، اكنون با همان نگاه باور دارد كه بسيج مي تواند براي او يك حزب باشد.حزبي كه در عين حال يك ارتش است.انتقاد منتقدين به حزب پادگاني، اشاره به همين موضوع دارد.او با پول دولت و ملت براي خود يك حزب نظامي ساخته است.

بيزينس هاي مهم خامنه اي:

واردات شكر و برنج ،ماشين ب ام و ، توليد قند و شكر به نام آستان قدس رضوي،سرمايه گذاري در دبي، آلمان،عراق، آفريقاي جنوبي،ونزوئلا،لبنان،چين.
اما بيزينس هاي بزرگتر مربوط به همان نفت و گاز است و بعد خريد تسليحات نظامي از روسيه و چين.
خامنه اي براي آن كه بتواند بيزينس هاي خود را كنترل كند، اشخاصي را به مدت طولاني در سمت هايي ثابت نگه مي دارد. مثلا مجيد هدايت زاده كه 30 سال مسئول فروش نفت ايران بوده است(هدايت زاده در سال 1387 عوض شد، چون نوري زاده نام او را لو داده بود.) ديگري آقاي سوري مسئول حمل و نقل نفت ايران است كه 30 سال است اين كار را ادامه مي دهد. اين دو نفر را آقاي خامنه اي از سال 61 منصوب كرده است. يك دوره هاشمي رفسنجاني و يك دوره خاتمي و حتي يك بار احمدي نژاد مي خواستند آن ها را عوض كنند اما خامنه اي نپذيرفت. شكل كار اين دو با دفتر رهبري بدين شكل بود:هدايت زاده بشكه هاي نفت را مي فروخت و سوري آن ها را حمل مي كرد و كميسيون آن ها به حساب خامنه اي مي رفت.
در 30 سال گذشته ايران حدود 700 ميليارد دلار نفت فروخته است كه پورسانت فروش و حمل و نقل آن از طريق اين دو نفر به حساب خامنه اي رفته است. سومين نفري كه خامنه اي براي اين كار وارد وزارت نفت كرد ، برادرش حسن خامنه اي بود كه ابتدا در وزارت ارشاد جزو گروه سانسور بود اما بعد براي كنترل منافع خامنه اي وارد وزارت نفت شد.

كاخ هاي خامنه اي:

عكس هاي ضميمه توسط گوگل محل كاخ هاي خامنه اي را نشان مي دهد. اين كاخ ها عبارتند از:
1.كاخ هاي لواسانات كه مربوط به شخص خامنه اي، مجتبي، و محمدي گلپايگاني است.
2.كاخ جمشيديه: كاخ سابق اردشير زاهدي (كه محل كوهنوردي خامنه اي است)
3.كاخ فيش قولا در شمال ايران
4.كاخ هاي باغ ملك آباد مشهد با 300 هزار متر باغ اطراف
5.كاخ نياوران
6.كاخ هاي سد لتيان ( كه قبلا كاخ شاه بوده است)

ثروت خامنه اي:

خامنه اي در سال 60 رئيس جمهور شد.
در سال 61 هدايت و سوري را مسئول فروش نفت كرد و تا سال 85 آن ها عوض نشدند.
در سال 62 محسن رفيقدوست را مسئول خريد اسلحه كرد
از سال 1370 به ارزش زمين پي برد و از طريق ستاد اجرايي فرمان امام و بنياد مستضعفان روي زمين هاي ايران دست گذاشت. در وزارت نفت از سال 63 حسن خامنه اي مسئول كنترل آقايان هدايت و سوري شد.
در وزارت دفاع محمدي گلپايگاني مسئول كنترل رفيقدوست و حيدري شد.
درامور زمين هم آقاي لولاچيان مسئول شد و بعد با خامنه اي فاميل شد.
از سال 76 به بچه هايش اجازه دخالت در بيزينس را داد.
از سال 84 خودش بيزينس را كنار گذاشت و از دولت مستقيم پول گرفت. همان پول هايي كه در بودجه كشور گم مي شود. و كروبي از احمدي نژاد در انتخابات مي پرسيد آن يك ميليارد چه شد؟
كل ثروت خامنه اي و خانواده اش: 36 ميليارد دلار
ثروت شخص خامنه اي :30 ميليارد دلار
ثروت خانواده:6 ميليارد دلار

پول نقد:

22 ميليارد دلار از 36 ميليارد دلار به شكل پول نقد در ايران بود كه در زمان انتخابات به دليل شلوغي كشور تصميم به ارسال بخش عمده آن به سوريه از طريق تركيه گرفته شد.اين پول در مسير تركيه به سوريه لو رفت و در تركيه توقيف شد.نگراني خامنه اي اين بود كه در صورت سقوط رژيم اين پول ها در ايران بماند.دولت ايران در حال تلاش براي باز پس گيري اين مبلغ از تركيه است.در اين كه اين پول در تركيه توقيف شده هيچكس شكي ندارد سوال اين است كه چرا اين پول با هواپيما مستقيم به سوريه نپريده است. شايد بيم آن بوده است كه هواپيما و محموله اش شناسايي و سرنگون شود.
بقيه پول نقد: سه و نيم ميليارد دلار است كه يك ونيم ميليارد دلار به صورت الماس و يك ميليارد دلارهم به صورت طلاست و حدود يك ميليارد به صورت اسكناس دلار است.
حساب بانكي:به غير از آن 22 ميليارد دلار نقد، ده ميليارد از 36 ميليارد در حساب هاي بانكي است به شرح زير:
يك ميليارد در روسيه
يك ميليارد در سوريه
يك ميليارد در چين
يك ميليارد در ونزوئلا
دو ميليارد در آفريقاي جنوبي
دو ميليارد در لندن
دو ميليارد ساير كشورها

و به غير از 22 ميليارد نقد و 10 ميليارد در حساب هاي بانكي ،بقيه اموال به صورت ملك و سهام به مبلغ :4 ميليارددلار به شرح زير:
2 ميليارد سهام در بازارهاي دنيا
1 ميليارد در آفريقاي جنوبي
500 ميليون در سوريه
500 ميليون در ونزوئلا
30 ميليارد ثروت خامنه اي از كجا آمده است؟

12 ميليارد دلار از پورسانت فروش نفت آمده
2 ميليارد دلار از بيزينس زمين آمده
6 ميليارد دلار از بيزينس سلاح آمده
10 ميليارد دلار احمدي نژاد ظرف اين 4 سال پرداخته
بيزينس هاي مذهبي خامنه اي:

آستان حضرت رضا درمشهد/آستان حضرت معصومه در قم/آستان شهر ري در جنوب تهران. تمام عوائد ناشي از اين آستان ها و سرمايه گذاري هاي آن ها تحت كنترل و مشاركت خامنه اي است.طبسي در مشهد و ري شهري شركاي او در اين دو شهر هستند.

مجتبي خامنه اي:

متولد 1348.دومين فرزند خامنه اي.علاقه شخصي او غير از سياست و اقتصاد به اسب سواري است.طوري كه براي سوار شدن بر اسب مورد علاقه اش براي زمان هايي كه در وكيل آباد مشهد است، اسب او را با هواپيما 330 به مشهد مي برند. مجتبي فعال ترين فرزند خامنه اي در امور سياسي است. او سالهاست همان نقشي را بازي مي كند كه احمد خميني براي پدرش بازي مي كرد. در جواني به جبهه رفته است.و در همان جا با طائب (مسئول كودتاي انتخاباتي و مسئول شنود بيت رهبري ...)آشنا شده است.همسر او دختر حداد عادل است.شيوه زن گرفتن در خانواده خامنه اي اين طور است كه همسر خامنه اي چند دختر را براي پسرانش انتخاب مي كند و پسرها پس از تائيد پدر و وزارت اطلاعات از بين آن ها دختري را انتخاب مي كنند.اين انتخاب ملاحظات سياسي بسياري دارد. وصلت با فرزندان خامنه اي، نوعي مشاركت در قدرت ايران است. به همين سبب ازدواج ناشي از عشق اوليه، تقريبا در خانواده خامنه اي منتفي است.مجتبي مدتي با همسرش بر سر بچه دار نشدن دچار اختلاف بود و حتي علاقمند بود تا زن ديگري را اختيار كند تا اين كه راه چاره معالجه در لندن تشخيص داده شد.

بچه يك ميليون پوندي:

مجتبي به همراه 20 محافظ ،و همسرش به همراه سه نديمه ، ومادر همسرش به همراه دو نديمه، دسته جمعي به لندن رفتند و مدت دو ماه، نيمي از هتل شرايتون پارك لين لندن را اجاره كردند تا همسرش موفق شود براي او پسر بچه اي به نام باقر را به دنيا بياورد. بچه اي كه هزينه سفر هواپيماي اختصاصي و هتل و هزينه درمان و خرج و حقوق محافظين و نديمه هاي مادر و مادر بزرگش حدود يك ميليون پوند هزينه داشته است. زنان مسئولين كه از موضوع خبر دارند وقتي درباره باقر (نوه خامنه اي) حرف مي زنند از او به عنوان بچه يك ميليون پوندي سخن مي گويند.

رابطه مجتبي و حداد عادل( پدر زنش)

مجتبي خامنه اي داماد حداد عادل است. پس حداد عادل موفق مي شود به رياست مجلس شوراي اسلامي برسد. اما اين روابط فاميلي، نه تنها به قدرت سياسي ميدان مي دهد كه زمينه همكاري هاي مهم اقتصادي است.
در زمان آقاي خاتمي ايرانسل به مناقصه گذاشته شد. مجتبي خامنه اي به دنبال آن بود كه آفريقاي جنوبي كه به او پورسانت مي داد، برنده مناقصه باشد،اما در يك مناقصه آزاد، شركت ترك سل ، برنده مناقصه شد. مجتبي ناراحت مي شود و به آقاي خاتمي زنگ مي زند كه بگوييد :برنده مناقصه آفريقاي جنوبي شده است. آقاي خاتمي به سليماني مي گويد قانوني عمل كنيد. سليماني اعلام مي كند ترك سل قانونا برنده شده است.مجتبي دست به دامان حداد عادل مي شود. حداد به احمد توكلي مي گويد كه برنده شدن ترك سل خلاف امنيت ملي است و عليه دولت خاتمي تعداد زيادي مقاله نوشته مي شود. خاتمي زير بار نمي رود تا احمدي نژاد رئيس جمهور مي شود. اولين كاري كه احمدي نژاد مي كند اين است كه قرار داد را بدهند به وزارت دفاع و ام تي ان به صورت مشاركتي. و بدين ترتيب مجتبي از آفريقاي جنوبي پورسانت مي گيرد كه به حساب او در لندن ريخته مي شود. (رجوع شود به سخنراني هاي توكلي در اين مورد و همينطور به سخنراني هاي سليماني در سايت بازتاب در اينباره)
آقاي حداد به مجتبي مي گويد: من اين كار را براي تو كردم. حالا تو براي من يك كاري بكن. براي زمين من از قاليباف مجوز مسكوني تجاري بگير.
حداد عادل يك زمين 300 هزار متري كه انبار است را در شمال ميدان رسالت مالك است. اين زمين متري 200 هزار تومان مي ارزيد كه توسط قاليباف به يك ملك مسكوني - تجاري تبديل شد. در نتيجه اين عمل زمين 300 هزار متري انبار كه متري 200 هزار تومان مي ارزيد، يكباره به متري 3 ميليون تومان تبديل شد. در اين مورد علي اشراقي(نوه امام) مخالفت مي كند كه به توصيه مجتبي، توسط قاليباف، علي اشراقي هم معزول مي شود.
در حال حاضر بابت هر تلفن ايرانسل 2 تومان و بابت هر اس ام اس يك تومان به مجتبي مي رسد. اين علاوه بر پولي است كه از آفريقا به حساب اوپورسانت ريخته مي شود. هم چنين هر بشكه نفتي كه به چين و هند فروخته مي شود يك دلار به مجتبي مي رسد.
چندي پيش يك ميليارد و ششصد ميليون پوند كه به حساب مجتبي خامنه اي در لندن رفته بود به دليل آن كه معلوم نبود،از كجا آمده است توسط انگليس مصادره شد.
همينطور رجوع شود به مقالات بي بي سي درباره سعيد امامي و قتل هاي زنجيره اي كه در آن ها به 30 درصدي كه مجتبي بابت خريد اسلحه از روسيه كميسيون گرفته اشاره شده است.
گاهي ديده شده كه مجتبي دربعضي سفرها به خارج از ايران ماشين بنز سفارت را كه براي استقبال به پاي هواپيما آورده شده راسوار نشده و سراغ ماشين ساده تري را گرفته است. و گاه حتي حاضر نشده به هتل برود و در خانه كارمندان سفارت شب را خوابيده است.اين رياكاري براي پنهان كردن هزاران رازي است كه خامنه اي و خانواده اش از مردم ايران پنهان كرده اند.

ثروت مجتبي: 3 ميليارد دلار

2 ميليارد در لندن و سوريه و آفريقا
700 ميليون دلار ملك در سوريه ، ونزوئلا و لندن
300 ميليون دلار نقد (الماس و طلا و دلار)

مجتبي از سال 76 جايگزين حسن خامنه اي در نفت شد.
بابت خريد بنزين تا كنون از هر تن ،بين 5 تا 15 دلار حدود 1 ميليارد دلار پورسانت گرفته است.
در زمين :(يك قطعه 500هزار متري در مشهد مال اوست )
بزرگترين پاساژ و آپارتمان سازي مشهد مال مجتبي است. همه مشهدي ها آن را مي شناسند.
200 هزار متر زمين از قاليباف در تپه هاي عباس آباد گرفته است.
150 هزار متر شاپينگ در اكباتان ساخته شده كه مجوزش را از قاليباف گرفته (500 ميليون دلار سود داشته است)

آشنايي مجتبي با سعيد امامي:

همسر آقاي خامنه اي با مجتبي پسرش و سعيد امامي و همسر او با فالكوم دولت جمهوري اسلامي به مدت سه هفته به همراه محافظين به لندن مي روند. علت اين سفر، عمل معده مجتبي و عمل روده مادر او خجسته خانم است. در اين سفر زمينه هاي آشنايي نزديك مجتبي با سعيد امامي براي قتل هاي زنجيره اي فراهم مي شود.در خاطرات زن سعيد امامي آمده است:
سعيد امامي وقتي از لندن بر مي گردد ،با مجتبي خيلي دوست مي شود(و پايه قتل هاي زنجيره اي از سال 73 شكل مي گيرد.) سعيد امامي مسئول امنيت داخلي وزارت اطلاعات بود، از همان سال ها مخالفت با آقاي خامنه اي شكل ظاهري به خود گرفت. ابتدا لات هاي تهران را كشتند. محسني اژه اي و آقاي خوشبخت (پدر زن مصطفي خامنه اي )حكم قتل ها را صادر مي كردند و بچه هاي اطلاعات عمليات را اجرا مي كردند.

مجتبي و قتل هاي زنجيره اي:

بالاي دفتر آقاي خامنه اي در خيابان پاستور، مجتبي خامنه اي دو اتاق دارد كه ملاقات هايش را در آن جا انجام مي دهد. يكبار در همان اتاق ها به سعيد امامي مي گويد كه چرا همين كاري را كه با لات ها كردي ابا روشنفكرها نمي كني؟
سعيد امامي مي گويد : كتبي بنويس.
حجازي رئيس دفتر آقاي خامنه اي به دري نجف آبادي وزير اطلاعات وقت مي نويسد كه با درخواست هاي آقاي امامي موافقت كن. بعدها كه دري نجف آبادي متهم شد كه در قتل ها دخالت داشته است، گفت:در صورتي كه من دستگير شوم نامه حجازي را كه مخفي كرده ام، منتشر خواهد شد تا معلوم شود كه قتل هاي زنجيره اي دستور مجتبي بوده است. در نتيجه موضوع قتل هاي زنجيره اي نتوانست به گردن دري نجف آبادي بيفتد، اما كسي يقه مجتبي را هم نگرفت.
سعيد امامي تا زماني كه دستگير نشده بود هر يكشنبه بعد از ظهر از ساعت 4 تا 7 شب مجتبي را در همان دو اتاق بالاي دفتر رهبري ملاقات مي كرده است. مصطفي و مجتبي هر كدام 16 محافظ دارند كه غير از دو نفرشان ديده نمي شوند.
مجتبي درس طلبگي خوانده است و در حال حاضر گاهي در قم درس طلبگي مي دهد.هنگامي كه او مشغول درس دادن است 8 نفر از طلبه ها از او محافظت مي كنند.

مجتبي و انتخابات جديد:

در مورد انتخابات تز مجتبي اين بود: طرفداران مخالف سوسولند.دو تا باطوم بخورند در مي روند. تزي كه جواب نداد.
پس از انتخابات وقتي شعار (مجتبي بميري، رهبري رو نبيني) بر سر زبان ها افتاد ، بسياري از زندانيان سياسي شلاق خوردند تا كسي يا كساني كه اين شعارها را بر سر زبان ها انداخته بودند، شناسايي شوند. تصور دفتر رهبري و خود مجتبي اين بود كه نام او هر چه كمتر بر سر زبان ها بيفتد، راحت تر مي تواند به كارهايش ادامه بدهد.حيرت مجتبي و دفتر رهبري اين بود كه نام مجتبي را چه كسي بر سر زبان ها انداخته است.چرا كه مجتبي تا قبل از انتخابات اخير بيشتر پشت پرده بود.
در حال حاضر بعد از خامنه اي ،مجتبي پر قدرت ترين شخص ايران است كه با هماهنگي سپاه، فرمانده اصلي كودتاي پس از انتخابات است. مجتبي در بعضي از موارد حتي بر خلاف نظر پدرش علي خامنه اي رفتار مي كند. به عنوان مثال در آبان ماه سال 1388 به رئيس دادگاه مربوط به متهمين تجاوز و شكنجه در كهريزك توسط فيروز آبادي اطلاع داده شد كه آقاي خامنه اي دستور آزادي متهمين كهريزك را داده است. متهمين آزاد مي شوند، اما رئيس دادگاه از لاريجاني رئيس قوه قضائيه مي پرسد : چرا بيت رهبري از طريق شما به من امر نكرده اند؟
لاريجاني اظهار بي اطلاعي مي كند اما اصرار مي كند كه قضيه را مسكوت بگذارد تا از شخص آقا بپرسد. و مي گويد قرار است پس فردا شرفياب شوم. دو روز بعد از آقاي خامنه اي مي پرسد: كه چرا از طريق من به رئيس دادگاه ابلاغ نفرموديد؟
خامنه اي اظهار بي اطلاعي مي كند و مي گويد من چنين دستوري نداده ام. فيروز آبادي كه در آن لحظه براي بازديد در قزوين بوده است احضار مي شود و با هليكوپتر خودش را به بيت مي رساند.خامنه اي از او مي پرسد: تو چنين دستوري داده اي؟
فيروز آبادي مي گويد: بله من گفتم.
خامنه اي مي پرسد:از چه كسي چنين دستوري گرفتي؟
فيروز آبادي مي گويد اجازه بدهيد خصوصي عرض كنم.خامنه اي به او حكم مي كند تا فوري گزارش دهد. و او مي گويد: آقا مجتبي فرمودند.و دوباره خامنه اي دستور دستگيري مجدد متهمين كهريزك را صادر مي كند.

در مورد انتخاب شدن احمدي نژاد هم قصه از اين قرار بود كه كروبي در موقع شمارش آرا خوابش برد و وقتي از خوا ب برخاست احمدي نژاد از او پيشي گرفته بود.قاليباف نيز نقل مي كند كه قرار بود من رئيس جمهور شوم اما يكباره عنايت آقا از من برداشته شد.در همه موارد اين مجتبي بوده است كه به سپاه و بسيج مي گفته است كه آقا مي خواهد شما به چه كسي راي بدهيد. اين موضوع را كروبي پس از انتخابات احمدي نژاد در دور اول افشا كرد.
تا پيش از انتخابات، مجتبي خامنه اي به عنوان نفر دوم دفتر رهبري، تنها براي سياسيون درجه اول نظام شناخته شده بود، اما حوادث بعد از انتخابات رياست جمهوري 1388 نام مجتبي را به عنوان عامل اصلي كودتا بر سر زبان ها انداخت.

مجتبي و وليعهدي او:

بسياري معتقد بودند كه آقاي خامنه اي براي بعد از خودش به شاهرودي فكر كرده است.زيرا خامنه اي نمي تواند با جانشيني مجتبي پسرش احساس نظام پادشاهي يا موروثي را براي مردم تداعي كند.
موضوع جانشيني پسر به جاي پدر حتي در زمان خميني هم مطرح شد.عده اي به خميني پيشنهاد كردند كه احمد آقا پسر او پس از خميني جانشين او باشد. خميني خود بيش از هر كسي مخالف بود. او صراحتا به هاشمي رفسنجاني گفت: هر كس را مي خواهيد به جز احمد جانشين من كنيد اما در حق من چنين جفايي را نكنيد. نگذاريد مردم بگويند مثل شاه قدرت از خودش به پسرش ارث رسيد.
اما عده اي و كم كم حتي مردم اين فرض را پذيرفته اند كه در جمهوري اسلامي هر چيز مي تواند اتفاق بيفتد. انتشار يك وصيت نامه پس از مرگ خامنه اي، و يا حتي يك كودتاي نظامي توسط سپاه، با اعلام مريضي نا بهنگام خامنه اي مي تواند قدرت را به طور كامل در اختيار مجتبي قرار دهد.مجتبي در حوزه علميه درس خارج خوانده است و در مدرسه گلپايگاني درس فقه مي دهد.او بيش از هر كسي روي پدرش اثر دارد.در بيت رهبري كارهاي مختلف بين پسران خامنه اي تقسيم شده است.سهم مجتبي مسئوليت سازمان هاي نظامي و امور اقتصادي و امور شخصي خامنه اي است.

مصطفي خامنه اي:

با آن كه مصطفي پسر اول و ارشد خامنه اي است اما مجتبي گوي سبقت را از او ربوده است. شركت مخابرات كه به سپاه داده شد، دعواي مجتبي و مصطفي بوده است.چون مجتبي ايرانسل را داشت.، مصطفي رفت تا از طريق سپاه مخابرات را صاحب شود و چون كسي از سپاه حساب پس نمي خواهد، پس مصطفي پشت سپاه مي تواند خود را مخفي كند.
مصطفي نيز درس طلبگي خوانده است.و اگرچه در حاشيه مجتبي به سركوب مشغول است اما علاقه او بيشتر به امور اقتصادي است.در ايران هر پژويي كه فروخته مي شود ،حدود 150 هزار تومان سهم مصطفي است.تا به حال در ايران 2 ميليون پژو فروخته شده.فراموش نشود در ايران سالانه بيست و چند هزار نفر در تصادفات مي ميرند و بخش عمده آن به وضعيت بد ماشين هاي در حال تردد بر مي گردد كه صرفا براي سود بيشتر آقا زاده ها توليد مي شوند ، نه براي مصرف بهينه مصرف كنندگان.
مصطفي در طلبگي درس خارج خوانده و اصول و فقه درس مي دهد. همسر مصطفي، دختر آيت اله خوشوقت است كسي كه حكم قتل ها را به همراه محسني اژه اي در مورد ترور لات ها صادر كرد. مصطفي صاحب يك فرزند به نام جواد است.و مسئوليت سازمان هاي مذهبي در بيت رهبري با اوست.

ثروت مصطفي: يك ونيم ميليارد دلار

1 ميليارد در حساب بانكي آفريقاي جنوبي و سوريه
400 ميليون دلار ملك در آفريقاي جنوبي و آلمان
100 ميليون دلار الماس و پول نقد در تهران

قرار داد پژو در زمان نجات حسينيان وزير صنايع سنگين بسته شد. سال هاي اول سودي در كار نبود تا غروي آمد.بعد ايران خودرو زير نظر مصطفي كار مي كرد.دو ميليون پژو فروختند.150 هزار تومان بابت هر پژو به مصطفي رسيد. پسر محمدي گلپايگاني كه در فرانسه درس حقوق مي خواند، مسئول اداره پژو و امور ايرباس در فرانسه شد. وقتي پسر محمدي گلپايگاني به تهران آمد كار را به خود مصطفي منتقل كرد.

امور اقتصادي ديگر مصطفي:

مصطفي در شهر تهران كار خريد و فروش زمين مي كرد و مي كند.
دعواي رفيق دوست در سال 74 و 75 دعوا سر تقسيم پول با بچه هاي خامنه اي بود و در همين رابطه خدا داد را دستگير كردند.
شركت خط هوايي كاسپين كه ده هواپيما دارد زير نظر مصطفي كار مي كند.ابتدا زير نظر رجبي نامي كار مي كرد كه رجبي را بيرون كردند.
واردات بي ام و نيز مال مصطفي است.
يك ماجراي باور نكردني :هواپيماي پادشاه بورناي را به مبلغ 100 ميليون دلار خريدند. مصطفي و گلپايگاني و پسر گلپايگاني براي معامله به سفر رفتند. يك سوري دلال معامله بود.70 ميليون دلار پول نقد داده شد. اما دلال سوري پول را خورد و هواپيما را هم نداد و در دنيا گم و گور شد.عده اي هم مي گويند گلپايگاني سر مصطفي كلاه گذاشته است.
پروژه مصطفي اين است: هر ايراني يك پژو.

مسعود خامنه اي:

متولد 1353 است.همسر او سوسن خرازي فرزند آيت اله خرازي و خواهر صادق خرازي است. پس از انتخابات خانواده آيت اله خرازي بابت آبرويي كه از آن ها به سبب حوادث پس از انتخابات رفته است ، مساله دار شده اند و سوسن خرازي به خانه پدري بر گشته و در شرف طلاق از مسعود است. مسعود بيش از برادران ديگر خود روشنفكر نشان مي دهد.او در دانشگاه درس حقوق خوانده و مسئوليت بنيادها در بيت رهبري و مسئول سايت خامنه اي است.

ثروت مسعود: 500 ميليون دلار

400 ميليون دلار حساب بانكي در فرانسه ، لندن ، سوريه
100 ميليون دلارنقد در تهران
واردات رنو مال مسعود است. قرارداد رنو زمان خاتمي بسته شد.بچه هاي وزارت صنايع داشتند قرارداد رنو را مي بستند كه توسط احمد توكلي جلوگيري شد . وقتي ميثم وارد قرارداد شد، احمد توكلي گفت: مشكلي ندارد و مساله حل شده است.
محمد خامنه اي برادر خامنه اي براي امضاي قرارداد با مسعود به پاريس رفت. موقع افتتاح خط ، مسعود و محمد خامنه اي نيز حضور داشتند.
مسعود خلباني بلد است.و مي تواند است با فالكوم پرواز كند.

ميثم خامنه اي:

متولد سال 1357. همسر او لولاچيان فرزند يك بازاري است. ماشين ال90 رنو توسط مسعود خامنه اي و عمويش محمد خامنه اي تا سالي صد هزار مورد وارد ايران مي شود و بابت هر ماشين 500 هزار تومان به ميثم و عمويش مي رسد.ميثم الهيات خوانده است و اكنون در دفتر خامنه اي كار مي كند.مسئوليت ستاد اجرايي بيت رهبري با ميثم است.

ثروت ميثم:200 ميليون دلار

در حساب سوريه: 190 ميليون دلار
نقد: 10 ميليون دلار

بشري خامنه اي:

متولد 1359. شوهر او پسر محمدي گلپايگاني (رئيس دفتر خامنه اي) است.سن او 2 سال از انقلاب كمتر است و مثل خواهرش هدي قد بلند و لاغر است و موهاي بوري دارد. او وقتي به مدرسه مي رفت 2 محافظ تا بيرون آمدن او از مدرسه پشت در مي نشستند.بشري خامنه اي با زن طائب رفت و آمد داشت. يك روز بشري به خانه طائب مي رود و مي بيند تن زن طائب سياه است.از او علت را مي پرسد و زن طائب به گريه مي زند و درد دل مي كند كه ديشب طائب اسلحه را روي سر من گذاشته بود و مي گفت كه اعتراف كن كه با برادرت رابطه جنسي داشته اي.اگر اعتراف نكني شليك مي كنم.و بعد هم مرا زد.اين داستان توسط بشري به گوش خامنه اي مي رسد و منجر به اخراج طائب براي مدتي كوتاه از بيت رهبري مي شود.
ثروت بشري: 100 ميليون دلار نقد(كه از بيزينس به دست نيامده و هديه پدر است.)

هدي خامنه اي:

متولد 1360همسر پسر برادرآقاي كني است.علاقه او و خواهرش مثل علاقه دو زن معمولي به آرايش و تغيير لباس است.در مهماني هاي زنانه بادامن كوتاه حاضر مي شوند. تا پيش از انتخابات يك آرايشگاه مشهور در خيابان فرشته را قوروق مي كردند تا آرايش موهاي خود را تغيير دهند.اما از زمان انتخابات به بعد اتاقي در دفتر رهبري به يك آرايشگاه تبديل شده تا امنيت دختران و عروسان خامنه اي در فضاي نا امن بعد از انتخابات بيشتر شود.
ثروت هدي: 100 ميليون دلار نقد( از پدر هديه گرفته است.)

برادران خامنه اي:

حسن برادر خامنه اي 500 ميليون دلار ثروت دارد كه 400 ميليون آن در سوريه و لندن 20 ميليون دلار نقد در تهران 80 ميليون دلار در حساب لندن و دبي است .او مدتي در وزارت ارشاد مسئول سانسور و مدتي در وزارت نفت مسئول نظارت بر فروش و حمل و نقل نفت بوده است.

محمد برادر خامنه اي 100 ميليون دلار ثروت دارد.
هادي خامنه اي كه در دوره شاه به 3 سال زندان محكوم شده بود به دليل فاصله اش از اين خاندان منزه تر زندگي مي كند.او جزء طيف اصلاح طلبان است و سردبير روزنامه حيات نو است ، كه گاهي روزنامه اش هم توقيف مي شود.

ثروت هاي حاشيه اي و ناگهاني خانواده خامنه اي:

در زمان نوربخش به شركتي كه مال محمدي گلپايگاني و پسرش بود و به همراه بچه هاي سپاه و با مديريت قاسم سليماني اداره مي شد ارز داده مي شد و در دبي مي فروختند. اين ها ارز را مي خريدند به 400 تومان و يك بار سه روز بعدش فروختند به800 تومان. 5 ميليارد دلار ارز به طور ناگهان دو ونيم ميليارد دلار سود كرد. از طرف قوه قضائيه هفت هشت نفر در اين رابطه دستگير شدند كه سليماني از طرف آقاي خامنه اي آن ها را آزاد كرد.(دوره آقاي خاتمي بود و شاهرودي را تهديد كردند تا آن ها را آزاد كنند.)
از قرارداد هاي اسلحه: (تانك و موشك و ضد هوايي)
فقط 10 ميليارد دلار با چين معامله اسلحه شده است (3 ميليارد دلار كميسيون گرفته شده، چون كميسيون قرار داد اسلحه بالاست)
11 ميليارد دلار از روسيه اسلحه خريده شده است. (3 ميليارد دلار كميسيون گرفته شده است.)

حدود دو و نيم ميليون بشكه نفت ايران روزانه فروش مي رود كه يك ميليون ونهصد هزار بشكه آن از طرف خامنه اي فروخته مي شود.بابت حمل و نقل هر بشكه نفت 5 سنت كميسيون بر مي دارند.
بعضي از پول ها هم براي پروژه هاي سري است و كسي حسابش را ندارد. :پروژه هاي اتمي/ نظامي /حزب اله /و پروژه هاي خارج از كشور. مثلا مي گويند 20 ميليون دلار مي خواهيم.نصفي اش را خرج مي كنند و نصفي اش را خودشان بر مي دارند.
حالا معلوم است كه چرا خامنه اي كه با روضه اباعبدالله سر كار آمده است براي كدام منافع به راحتي در روز عاشورا آزاديخواهان و حتي عزاداران حسيني را مي كشد.

عاشوراي سال 1388
محسن مخملباف


دو روایت عینی از تظاهرات ۲۵ بهمن در تهران - سایت دویچه وله


مشاهدات عینی شاهد اول

پسری ۲۹ ساله در تهران، مشاهدات خود از ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در تهران را این‌گونه برای دویچه وله شرح می‌دهد:

«من امروز با تعدادی از دوستانم بيرون رفتم. حدود ساعت سه ميدان توحيد بوديم که همان جا شايعه‌ای پخش شد مبنی بر این‌که: "برای راهپيمايی مجوز صادر شده است". چند دقيقه بعد وارد خيابان آزادی شديم. پياده‌روها پر از مردم بود، طوری که برای من يادآور راهپيمايی ۲۵ خرداد بود. مردم ساکت بودند و با لبخند و اشاره به هم خوشامد می‌گفتند.

ماموران فقط نظارهگر بودند و با مردم برخورد نمیکردند. اين مساله صحت شايعه مجوز را قوت میداد. هر لحظه بر تعداد مردم در خيابان و فشردگی جمعيت افزوده می‌شد. با عدم مداخله پليس همه انتظار جمعيت چند ميليوني را داشتند.

ناگهان ماموران که اکثرا نيروهای پليس و يگان ويژه بودند به مردم حمله کردند. مردم که تا آن موقع ساکت بودند و فقط راهپيمایی ميکردند و سعی ميکردند شعارهای تند ندهند، در مواجهه با يورش پليس بر تندی و شدت شعارهایشان افزودند. به‌نظر ميرسيد نيروهای پليس بک‌جورهایی سردرگم هستند. گاهی حمله می‌کردند و گاهی با مردم کاری نداشتند.

البته هر چه میگذشت حملاتشان بيشتر می‌شد. مردم شعار "نيروی انتظامی، حمايت، حمايت" سر میدادند. موبايلها قطع بود و مردم سعی داشتند به ديگران خبر دهند، جمعيت بسیار زياد است تا از آن‌ها بخواهند که بیایند.

ما از ميدان انقلاب بعد از کمی کش و قوس با پليس به سمت آزادی حرکت کرديم. مردم در خيابان کف میزدند و سرود "يار دبستانی" ميخواندند. تا رسيدن به نواب، مردم شعار "الله اکبر" و "ياحسين ميرحسين" سر میدادند. در خیابان نواب، خشونت يک‌باره از سوی يگان ويژه پياده و موتورسوار، باعث شد مردم شعار "مرگ بر ديکتاتور" و "مرگ بر خامنهای" هم بدهند. در مواردی مردم حتی به مهاجمان بيرحم پليس در دفاع از خود حمله میکردند و با پرتاب سنگ با آنها مقابله ميکردند.

نکته جالب اين بود که اين بار نيروهای لباس شخصی بسيار کم حضور داشتند و نيروی بسيجي هم نميديديم. البته در اواخر شب، دست به دامان اين نيروها هم شدند و آنها را طبق معمول به ميدان کشيدند. از نحوه برخورد پليس معلوم بود هدف آن‌ها، پراکنده کردن مردم است تا نتوانند با صفوف به هم پيوسته به سمت ميدان آزادی حرکت کنند. به همین ‌خاطر مردم را به سمت خيابانهای فرعی اطراف خيابان آزادی هدايت مي کردند. ضرب و شتم مردم کم نبود. يک مورد در تقاطع نواب و آزادی، پسر جوان بيست و سه، چهار سالهای در اثر ضرب و شتم پليس دچار خونريزی از سر شده بود که با کمک مردم او را کنار خيابان خوابانديم. يکی دستمال داد، يکي شالش را درآورد تا بتوانيم سر او را ببنديم و مانع خونريزی شديد سر او شويم.

خوشبختانه جوان دارای هوشياری بود، هر چند خون زيادی از او رفت اما جلوی خونريزی را گرفتيم و به کمک تعدادی او را از صحنه خارج کرديم. زنان که مثل هميشه پرشور و پرتعداد حضور داشتند معمولا مانع شدت گرفتن خشونت می‌شدند. بسياری از مغازهها و خانههای اطراف خيابان به محلی براي پناه بردن مردم تبديل شده بود. مردم به اتوبوسهای بي آر تي هم پناه میبردند، هرچند ماموران پليس به داخل اتوبوس‌ها هم گاز اشک آور پرتاب می‌کردند. در خيابانهای اطراف مردم با ايجاد موانعی از سطلهای زباله و آتش، در برابر ماموران مقاومت میکردند و شعار "مرگ بر ديکتاتور"، "مرگ بر اصل ولايت فقيه"، "مرگ بر خامنهای"، "استقلال آزادی جمهوری ايرانی" و "مبارک، بن‌علی، نوبت سيدعلی" سر میدادند.

مشاهدات عینی شاهد دوم

دختری ۲۶ ساله در تهران مشاهدات خود از ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در تهران را این‌گونه برای دویچه وله شرح می‌دهد:

«من امروز ساعت سه، به چهار راه نواب رفتم. جمعيت از همان ساعت سه به سمت آزادی می‌رفت. جمعيت آن‌قدر زياد بود كه حتي خود سبزها هم متعجب بودند و بسيار اميدوار شده بودند.

در محدوده انقلاب تا نواب، در ابتدا بدون هيچ برخوردی جمع‌ها تشكيل شد. سبز‌ها "شعار مرگ بر ديكتاتور" سر دادند. نيم ساعت بعد، حمله‌ها از طرف يگان ويژه و سپاه شروع شد. تعداد نيروی انتظامی بسيار زياد بود اما هيچ دخالتي نمی‌کردند. اما يگان ويژه تا جايی كه می‌توانست از گاز اشک‌آور و گاز فلفل برای پراكنده كردن جمعيت استفاده كرد.

بین جمعيت اين زمزمه شنيده می‌شد كه، حكومت پيش‌بينی نمی‌كرد سبز‌ها این‌قدر به خیابان بيايند.

محور شعار‌ها بيشتر "مرگ بر ديكتاتور" و "مبارک بن‌علی، نوبت سيد‌علی" بود. شعار "خامنه‌ای حيا كن، مبارک‌رو نيگا كن" هم می‌گفتند. در آخر تظاهرات هم نيروهای یگان ویژه، تلاش‌می‌كردند جمعيت را به فرعي‌ها بكشانند. نگذاشتند كه جمعيت به سمت ميدان آزادا حرکت کند، در حالی كه اگر جمعیت به میدان آزادی می‌رسید حادثه‌ای نظير ۲۵ خرداد دوباره شكل می‌گرفت.»

استفاده نيروهای امنيتی از سلاح گرم برای متفرق کردن مردم، هرانا




خبرگزاری هرانا - نيروهای امنيتی برای متفرق کردن مردم معترض به سلاح گرم متوسل شده اند.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، جو تظاهرات ۲۵ بهمن ماه، بسيار متشنج و ملتهب است و نيروهای لباس شخصی با تفنگ‌های موسوم به "پينتبال" در مسير چهار راه وليعصر به سمت ميدان انقلاب سعی در ايجاد تنش و تفرقه بين مردم دارند.
اين در حاليست که مردم به صورت مسالمت آميز به تجمع ادامه داده‌اند و تنها به سر دادن شعار "مرگ بر ديکتاتور" و "الله اکبر" می‌پردازند.

از سويی نيروهای امنيتی به شليک گلوله هوايی در ميدان فردوسی نيز روی آورده اند.

حضور مردم در مسيرهای منتهی به ميدان انقلاب به حدی است که خطوط "بی آر تی" از حرکت باز ايستاده اند.

گزارش ها حاکی از آن است که هم اکنون مردم از تمامی مسيرها به سمت ميدان آزادی در حرکت اند.