اهداف سازمان موساد چیست ؟
موساد
سازمان اطلاعات و وظایف ویژه (موساد) (به عبری: המוסד למודיעין ולתפקידים מיוחדים) نام سازمان اطلاعاتی خارجی اسرائیل است. جمع آوری اطلاعات و خنثی سازی فعالیتهای تروریستی از اقدامات این سازمان مخفی میباشد. این سازمان در فعالیتهای خود جنبه مخفیانه کار کردن را رعایت مینماید. در رابطه با زمینههای مختلفی که توسط این سازمان مورد رسیدگی قرار میگیرد، میتوان از روابط مخفیانهای که کمک زیادی به عقد قراردادهای صلح بین اسرائیل و کشورهای مصر و اردن داشتهاست، قضیه اسرا و مفقودین، تکنولوژی، پژوهش و تحقیق را نام برد.
این سازمان در اول آوریل سال ۱۹۵۱ تشکیل شد. موساد توسط نخست وزیر وقت اسرائیل، دایوید بن گورین تأسیس شد. او هدف آن را اینگونه اعلام کرد:« برای کشور ما که از ابتدای تأسیس تحت فشار دشمنانش قرار داشتهاست، اطلاعات به عنوان خط مقدم دفاع ضروری است و ما باید به خوبی بیاموزیم و بدانیم که در اطرافمان چه میگذرد. »
دولت اسرائیل مأموریت گردآوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل اطلاعات وانجام عملیات مخفیانه ویژه در خارج از خاک اسرائیل را، به عهده موساد واگذار کرده است. گفتنی است که دفتر اصلی موساد در تل آویو میباشد ، این مؤسسه در برآوردهای اخیر دارای ۱۲۰۰ نفر کارمند دفتری ست . موساد یک سازمان کشوری است که دستورات خود را از رهبران کشور اسرائیل دریافت مینماید و هدف فعالیتهای آن، پاسخ گوئی به نیازهای متغیر اطلاعاتی و عملیاتی میباشد.
هویت مدیران ارشد بخشهای داخلی موساد معمولاً جزو اسرار حکومتی تلقی میشود. اما هویت روسای موساد همواره اعلام میگردد. در مارس سال ۱۹۹۶ دانی یاقوم به جای رئیس قبلی این مؤسسه شبتای شاویت که در ۱۹۹۶ استعفاء داده بود، مدیر موساد شد. از ژانویه ۲۰۱۱ میلادی، ریاست سازمان اطلاعات و وظایف ویژه (موساد) به عهده تامیر پاردو سپرده شدهاست.
تاریخچه
بلافاصله پس از برپایی کشور اسرائیل، داوید بن گوریون نخستین نخست وزیر اسرائیل، نظر خود را در رابطه با برپائی چهارچوب هائی کشوری برای نهادهای اطلاعاتی، که در زمان پیش از برپائی کشور اسرائیل فعال بودند، ابراز داشت. در ۷ ژوئن ۱۹۴۸ داوید بن گوریون، نخست وزیر اسرائیل، دو نفر را به ملاقات با خود فرا خواند:
حکم تشکیل موساد
حکم داوید بن گوریون که در آن فرمان برپائی موساد را چنین صادر نمودهاست:
«محرمانه»
۲۲ ماه عبری کیسلو سال ۵۷۱۰
۱۳ دسامبر ۱۹۴۹
مخاطب: وزارت خارجه از : نخست وزیری
طبق اوامر من، سازمانی به منظور تمرکز و هماهنگی فعالیتهای سرویسهای اطلاعاتی کشور (بخش اطلاعات ارتش، بخش سیاسی وزارت خارجه، سرویس اطلاعات کل و غیره)، برپا میگردد. وظیفه سازماندهی موساد را بر عهده رئوبن شیلوخ، مشاور امور ویژه در وزارت خارجه، گذاشته و وی را به ریاست این سازمان منصوب مینمایم. روبن شیلوخ تحت فرمان من بوده، طبق اوامر من فعالیت نموده و گزارشات کار خود را بصورت دائم به من ارائه خواهد داد، لاکن از نظر اداری، مقر اداره اش در چهارچوب وزارت خارجه، خواهد بود. به ر.شیلوخ و مدیریت وزارت خارجه دستور دادهام که بدین منظور برای سالهای ۱۹۵۱ – ۱۹۵۰ چهارچوبی برای استخدام و اشتغال افراد وبودجهای در حدود ۲۰۰۰۰ لیره اسرائیلی پیشنهاد نمایند، تا مبلغ ۵۰۰۰ لیره اسرائیلی از آن بودجه صرفاً با تأئید قبلی من، صرف عملیات ویژه گردد.
از شما درخواست میشود که این بودجه را به بودجه وزارت خارجه برای سالهای ۱۹۵۱ – ۱۹۵۰، اضافه نمائید.
(امضأ) د. بن گوریون
وظایف موساد
کشور اسرائیل مأموریت گردآوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل اطلاعات وانجام عملیات مخفیانه ویژه در خارج از اسرائبل را، به عهده موساد واگذار نموده است. در طی سالیان گذشته، سازمان اطلاعات و وظایف ویژه - موساد حریم وظایف خود را گسترش دادهاست. وظایف محوری موساد در زمینههای مشروح ذیل اعلام شدهاست:
گرد آوری مخفیانه اطلاعات در خارج از خاک کشور اسرائیل.
خنثی سازی تلاشهای کشورهای متخاصم برای تهیه و تولید تسلیحات غیر متعارف ویا دستیابی به آن.
خنثی سازی عملیات تروریستی علیه اهداف اسرائیلی و یهودی درخارج از خاک اسرئیل.
توسعه روابط مخفیانه ویژه، سیاسی و غیره، در خارج از خاک اسرائیل و حفظ این روابط.
آوردن مهاجرین یهودی به کشور اسرائیل، از اماکنی که امکان مهاجرت یهودیان از آنجا به اسرائیل، توسط سازمانهای مهاجرتی معمولی اسرائیل، وجود ندارد.
بدست آوردن اطلاعات استراتژیکی، سیاسی و عملی.
انجام عملیات ویژه در خارج از خاک اسرائیل .
بخشهای موساد
موساد دارای ۸ بخش اصلی است. جزئیات سازمانهای داخلی، کارمندان، مراکز فعالیت و روسای آنها همگی جزو اسرار محرمانه کشور اسرائیل است. بخش جمع آوری اطلاعات: بزرگترین بخش موساد است و مسئولیت عملیات جاسوسی را برعهده دارد.
بخش همکاری و اقدام سیاسی (وادات): فعالیتهای سیاسی و همکاری با سرویسهای اطلاعات خارجی کشورهای دوست اسرائیل را انجام میدهد. اعضای کمیته وادات عبارتاند از اشخاص زیر:
مدیر سازمان اطلاعات نظامی موسوم به آمان
مدیر سازمان اطلاعات داخلی شین بت
مدیر سازمان امنیت عمومی شاباک
مدیر مرکز مطالعات راهبردی و برنامهریزی وزارت امور خارجه (این مرکز در زمینه جاسوسی سیاسی یا دیپلماتیک تخصص دارد)
مدیر بخش عملیات ویژه پلیس موسوم به ماتام
مشاوران خصوصی نخست وزیر در امور سیاسی، نظامی، امنیتی و مبارزه با تروریسم
بخش عملیات ویژه (متساوا): ترورهای بسیار حساس کسانی که دشمنان کیان اسرائیل تلقی میشوند و اقدامات شبه نظامی دقیق و پروژههای ربودن «افراد خاص» بر عهدهٔ آن است.
بخش تبلیغات و ضد تبلیغات : مسئول اجرای جنگ روانی، تبلیغات و عملیات فریب میباشد.
بخش تحقیقات : مسئول تولید اطلاعات نظیر گزارشهای روزانه، خلاصه وضعیتهای هفتگی و گزارشهای مشروح ماهانه.
بخش تکنولوژی : مسئول توسعه فناوریهای پیشرفته برای پشتیبانی فنی از عملیاتهای گسترده موساد است.
عملیاتها
عملیاتهای موفق
ربودن و انتقال مخفیانه مردخای وانونو در کشور ایتالیا توسط کماندوهای ویژه موساد در سال ۱۹۸۶ به دلیل افشای اطلاعات محرمانه کشور اسرائیل مبنی بر ساخت بمب اتم در نیروگاه اتمی دیمونا.
ترور شیخ احمد یاسین رهبر معنوی سازمان حماس در تاریخ ۲۲ مارس ۲۰۰۴. قابل ذکر است این قتل واکنشهای جهانی را برانگیخت و در این راستا رایگیری برای صدور قطعنامهای در شورای امنیت نیز انجام گرفت که با ۱۱ رای موافق ۳ رای ممتنع و وتوی آمریکا از تصویب باز ماند.
ترور عبدالعزیز رنتیسی رهبر جدید سازمان حماس به همراه دو تن از همراهانش، در حملهٔ دیگر در کمتر از یک ماه بعد از قتل شیخ احمد یاسین. در این حادثه عدهای نیز زخمی شدند.
بمب گذاری در خودروی عزالدین شیخ خلیل (عضو بلندپایه حماس) در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۴، در شهر دمشق در کشور سوریه که منجر به قتل وی و زخمی شدن ۳ تن دیگر شد.
شایعات و اتهامات
موساد متهم به دخالت در بمبگذاری در یک خودرو در تاریخ ۱۳ دسامبر ۲۰۰۴ میلادی در دمشق میباشد که باعث مجروح شدن سه نفر شد. هدف از این بمبگذاری قتل یکی از اعضای سازمان حماس بود. مقامات اسرائیل این اتهام را رد میکنند.
این سازمان در بهمن ۱۳۸۵ توسط برخی رسانههای آمریکایی و انگلیسی متهم به ترور اردشیر حسینپور، یکی از دانشمندان هستهای ایران شد. روزنامه اسرائیلی هاآرتض، اردشیر حسینپور را یکی از دانشمندان بنام جهانی در زمینه الکترومغناطیس نامید. مقامات ایران گفتند که اسرائیل از اشراف اطلاعاتی قابل توجهی در ایران برخوردار نیست و ترور وی توسط موساد را تکذیب کردند و دولت اسرائیل در برابر این اتهامات سکوت کرد.حسین پور به گفته دولت ایران بر اثر گازگرفتگی در منزل جان سپرده بود.
روسای موساد
رئوبن شیلواخ (۱۹۵۲ - ۱۹۴۹)
ایسر هرئل (۱۹۶۲ - ۱۹۵۳)
مثیر عمیت (۱۹۶۸ - ۱۹۶۳)
تسوی زامی (۱۹۷۴ - ۱۹۶۸)
ایتسخاک خوفی (۱۹۸۲ - ۱۹۷۴)
ناخوم ادمونی (۱۹۸۹ - ۱۹۸۲)
شبتای شاویت (۱۹۹۶ - ۱۹۸۹)
دانی یاتوم (۱۹۹۸ - ۱۹۹۶)
افرائیم هلوی (۲۰۰۲ - ۱۹۹۸)
مئیر داگان (۲۰۱۱ - ۲۰۰۲)
تامیر پاردو (ژانویه ۲۰۱۱)
سازمان اطلاعات و وظایف ویژه (موساد) (به عبری: המוסד למודיעין ולתפקידים מיוחדים) نام سازمان اطلاعاتی خارجی اسرائیل است. جمع آوری اطلاعات و خنثی سازی فعالیتهای تروریستی از اقدامات این سازمان مخفی میباشد. این سازمان در فعالیتهای خود جنبه مخفیانه کار کردن را رعایت مینماید. در رابطه با زمینههای مختلفی که توسط این سازمان مورد رسیدگی قرار میگیرد، میتوان از روابط مخفیانهای که کمک زیادی به عقد قراردادهای صلح بین اسرائیل و کشورهای مصر و اردن داشتهاست، قضیه اسرا و مفقودین، تکنولوژی، پژوهش و تحقیق را نام برد.
این سازمان در اول آوریل سال ۱۹۵۱ تشکیل شد. موساد توسط نخست وزیر وقت اسرائیل، دایوید بن گورین تأسیس شد. او هدف آن را اینگونه اعلام کرد:« برای کشور ما که از ابتدای تأسیس تحت فشار دشمنانش قرار داشتهاست، اطلاعات به عنوان خط مقدم دفاع ضروری است و ما باید به خوبی بیاموزیم و بدانیم که در اطرافمان چه میگذرد. »
دولت اسرائیل مأموریت گردآوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل اطلاعات وانجام عملیات مخفیانه ویژه در خارج از خاک اسرائیل را، به عهده موساد واگذار کرده است. گفتنی است که دفتر اصلی موساد در تل آویو میباشد ، این مؤسسه در برآوردهای اخیر دارای ۱۲۰۰ نفر کارمند دفتری ست . موساد یک سازمان کشوری است که دستورات خود را از رهبران کشور اسرائیل دریافت مینماید و هدف فعالیتهای آن، پاسخ گوئی به نیازهای متغیر اطلاعاتی و عملیاتی میباشد.
هویت مدیران ارشد بخشهای داخلی موساد معمولاً جزو اسرار حکومتی تلقی میشود. اما هویت روسای موساد همواره اعلام میگردد. در مارس سال ۱۹۹۶ دانی یاقوم به جای رئیس قبلی این مؤسسه شبتای شاویت که در ۱۹۹۶ استعفاء داده بود، مدیر موساد شد. از ژانویه ۲۰۱۱ میلادی، ریاست سازمان اطلاعات و وظایف ویژه (موساد) به عهده تامیر پاردو سپرده شدهاست.
تاریخچه
بلافاصله پس از برپایی کشور اسرائیل، داوید بن گوریون نخستین نخست وزیر اسرائیل، نظر خود را در رابطه با برپائی چهارچوب هائی کشوری برای نهادهای اطلاعاتی، که در زمان پیش از برپائی کشور اسرائیل فعال بودند، ابراز داشت. در ۷ ژوئن ۱۹۴۸ داوید بن گوریون، نخست وزیر اسرائیل، دو نفر را به ملاقات با خود فرا خواند:
رئوبن شیلواخ (که یکی از افراد بخش سیاسی آژانس یهود بود) ، ایسر بئری (ایسر بیرنتسوایگ، ملقب به «ایسر بزرگ») که عملاً مدیریت «شای» را بعهده داشت و اخیراً جایگزین «داوید شاالتی ال» شده بود) نتیجه اولیه این ملاقات تعیین حیطه نهادهای اطلاعاتی کشور نو پای اسرائیل بود. در نهایت به وسیله هاگانا یک سازمان سری ویژه تشکیل شد که دفتر اطلاعات موسوم به شای نام گرفت. در سال ۱۹۳۷ نیز هاگانا سازمان «موساد لیالیفی بیت» (به معنی دفتر مهاجرت) را تشکیل داد. سازمان اطلاعات اسرائیل در سال ۱۹۵۱ وقتی که برای اولین بار به صورت رسمی اعلام موجودیت کرد، این اسم را داشت و شبکهٔ جاسوسی آن نیز از آن زمان موساد نامیده میشوند.
حکم تشکیل موساد
حکم داوید بن گوریون که در آن فرمان برپائی موساد را چنین صادر نمودهاست:
«محرمانه»
۲۲ ماه عبری کیسلو سال ۵۷۱۰
۱۳ دسامبر ۱۹۴۹
مخاطب: وزارت خارجه از : نخست وزیری
طبق اوامر من، سازمانی به منظور تمرکز و هماهنگی فعالیتهای سرویسهای اطلاعاتی کشور (بخش اطلاعات ارتش، بخش سیاسی وزارت خارجه، سرویس اطلاعات کل و غیره)، برپا میگردد. وظیفه سازماندهی موساد را بر عهده رئوبن شیلوخ، مشاور امور ویژه در وزارت خارجه، گذاشته و وی را به ریاست این سازمان منصوب مینمایم. روبن شیلوخ تحت فرمان من بوده، طبق اوامر من فعالیت نموده و گزارشات کار خود را بصورت دائم به من ارائه خواهد داد، لاکن از نظر اداری، مقر اداره اش در چهارچوب وزارت خارجه، خواهد بود. به ر.شیلوخ و مدیریت وزارت خارجه دستور دادهام که بدین منظور برای سالهای ۱۹۵۱ – ۱۹۵۰ چهارچوبی برای استخدام و اشتغال افراد وبودجهای در حدود ۲۰۰۰۰ لیره اسرائیلی پیشنهاد نمایند، تا مبلغ ۵۰۰۰ لیره اسرائیلی از آن بودجه صرفاً با تأئید قبلی من، صرف عملیات ویژه گردد.
از شما درخواست میشود که این بودجه را به بودجه وزارت خارجه برای سالهای ۱۹۵۱ – ۱۹۵۰، اضافه نمائید.
(امضأ) د. بن گوریون
وظایف موساد
کشور اسرائیل مأموریت گردآوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل اطلاعات وانجام عملیات مخفیانه ویژه در خارج از اسرائبل را، به عهده موساد واگذار نموده است. در طی سالیان گذشته، سازمان اطلاعات و وظایف ویژه - موساد حریم وظایف خود را گسترش دادهاست. وظایف محوری موساد در زمینههای مشروح ذیل اعلام شدهاست:
گرد آوری مخفیانه اطلاعات در خارج از خاک کشور اسرائیل.
خنثی سازی تلاشهای کشورهای متخاصم برای تهیه و تولید تسلیحات غیر متعارف ویا دستیابی به آن.
خنثی سازی عملیات تروریستی علیه اهداف اسرائیلی و یهودی درخارج از خاک اسرئیل.
توسعه روابط مخفیانه ویژه، سیاسی و غیره، در خارج از خاک اسرائیل و حفظ این روابط.
آوردن مهاجرین یهودی به کشور اسرائیل، از اماکنی که امکان مهاجرت یهودیان از آنجا به اسرائیل، توسط سازمانهای مهاجرتی معمولی اسرائیل، وجود ندارد.
بدست آوردن اطلاعات استراتژیکی، سیاسی و عملی.
انجام عملیات ویژه در خارج از خاک اسرائیل .
بخشهای موساد
موساد دارای ۸ بخش اصلی است. جزئیات سازمانهای داخلی، کارمندان، مراکز فعالیت و روسای آنها همگی جزو اسرار محرمانه کشور اسرائیل است. بخش جمع آوری اطلاعات: بزرگترین بخش موساد است و مسئولیت عملیات جاسوسی را برعهده دارد.
بخش همکاری و اقدام سیاسی (وادات): فعالیتهای سیاسی و همکاری با سرویسهای اطلاعات خارجی کشورهای دوست اسرائیل را انجام میدهد. اعضای کمیته وادات عبارتاند از اشخاص زیر:
مدیر سازمان اطلاعات نظامی موسوم به آمان
مدیر سازمان اطلاعات داخلی شین بت
مدیر سازمان امنیت عمومی شاباک
مدیر مرکز مطالعات راهبردی و برنامهریزی وزارت امور خارجه (این مرکز در زمینه جاسوسی سیاسی یا دیپلماتیک تخصص دارد)
مدیر بخش عملیات ویژه پلیس موسوم به ماتام
مشاوران خصوصی نخست وزیر در امور سیاسی، نظامی، امنیتی و مبارزه با تروریسم
بخش عملیات ویژه (متساوا): ترورهای بسیار حساس کسانی که دشمنان کیان اسرائیل تلقی میشوند و اقدامات شبه نظامی دقیق و پروژههای ربودن «افراد خاص» بر عهدهٔ آن است.
بخش تبلیغات و ضد تبلیغات : مسئول اجرای جنگ روانی، تبلیغات و عملیات فریب میباشد.
بخش تحقیقات : مسئول تولید اطلاعات نظیر گزارشهای روزانه، خلاصه وضعیتهای هفتگی و گزارشهای مشروح ماهانه.
بخش تکنولوژی : مسئول توسعه فناوریهای پیشرفته برای پشتیبانی فنی از عملیاتهای گسترده موساد است.
عملیاتها
عملیاتهای موفق
ربودن و انتقال مخفیانه مردخای وانونو در کشور ایتالیا توسط کماندوهای ویژه موساد در سال ۱۹۸۶ به دلیل افشای اطلاعات محرمانه کشور اسرائیل مبنی بر ساخت بمب اتم در نیروگاه اتمی دیمونا.
ترور شیخ احمد یاسین رهبر معنوی سازمان حماس در تاریخ ۲۲ مارس ۲۰۰۴. قابل ذکر است این قتل واکنشهای جهانی را برانگیخت و در این راستا رایگیری برای صدور قطعنامهای در شورای امنیت نیز انجام گرفت که با ۱۱ رای موافق ۳ رای ممتنع و وتوی آمریکا از تصویب باز ماند.
ترور عبدالعزیز رنتیسی رهبر جدید سازمان حماس به همراه دو تن از همراهانش، در حملهٔ دیگر در کمتر از یک ماه بعد از قتل شیخ احمد یاسین. در این حادثه عدهای نیز زخمی شدند.
بمب گذاری در خودروی عزالدین شیخ خلیل (عضو بلندپایه حماس) در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۴، در شهر دمشق در کشور سوریه که منجر به قتل وی و زخمی شدن ۳ تن دیگر شد.
شایعات و اتهامات
موساد متهم به دخالت در بمبگذاری در یک خودرو در تاریخ ۱۳ دسامبر ۲۰۰۴ میلادی در دمشق میباشد که باعث مجروح شدن سه نفر شد. هدف از این بمبگذاری قتل یکی از اعضای سازمان حماس بود. مقامات اسرائیل این اتهام را رد میکنند.
این سازمان در بهمن ۱۳۸۵ توسط برخی رسانههای آمریکایی و انگلیسی متهم به ترور اردشیر حسینپور، یکی از دانشمندان هستهای ایران شد. روزنامه اسرائیلی هاآرتض، اردشیر حسینپور را یکی از دانشمندان بنام جهانی در زمینه الکترومغناطیس نامید. مقامات ایران گفتند که اسرائیل از اشراف اطلاعاتی قابل توجهی در ایران برخوردار نیست و ترور وی توسط موساد را تکذیب کردند و دولت اسرائیل در برابر این اتهامات سکوت کرد.حسین پور به گفته دولت ایران بر اثر گازگرفتگی در منزل جان سپرده بود.
روسای موساد
رئوبن شیلواخ (۱۹۵۲ - ۱۹۴۹)
ایسر هرئل (۱۹۶۲ - ۱۹۵۳)
مثیر عمیت (۱۹۶۸ - ۱۹۶۳)
تسوی زامی (۱۹۷۴ - ۱۹۶۸)
ایتسخاک خوفی (۱۹۸۲ - ۱۹۷۴)
ناخوم ادمونی (۱۹۸۹ - ۱۹۸۲)
شبتای شاویت (۱۹۹۶ - ۱۹۸۹)
دانی یاتوم (۱۹۹۸ - ۱۹۹۶)
افرائیم هلوی (۲۰۰۲ - ۱۹۹۸)
مئیر داگان (۲۰۱۱ - ۲۰۰۲)
تامیر پاردو (ژانویه ۲۰۱۱)
عکس - احمدی نژاد چگونه شورتش را میپوشد !
بدو بدو حراجش کردم . اون بابایی که کاپشن احمدی نژاد رو 50 میلیون تومن خرید ، بیاد کلکسیونشو تکمیل کنه این شورتو هم با گارانتی بهش میفروشم 10 میلیون تومن !
وقتی افرادی مثل من را بایکوت میکنید رژیم هم راحتر توی سرتان میزند .
وقتی آدم های عملگرا و مبارزی را مثل من و با برچسب خشونگرا بودن بایکوت میکنید .
وقتی لینکهای افشا کننده ام را مثل : عکس های ماهواره ای از کاخهای خامنه ای و خانه های امن وزارت اطلاعات و پادگانها و بازداشتگاه های سپاه پاسداران و خانه های سازمانی افسران ارشد سپاه و ... را با حداکثر 10 رای به گورستان سایت بالاترین میفرستید و یا به دلیل نقض حریم خصوصی !!! لینک را حذف میکنید .
وقتی میگویم وزارت اطلاعات و سایر سازمانهای اطلاعاتی رژیم برای حفظ نظام فعالیت میکنند نه برای ایران و مرم ایران و بجای این تظاهرات سکوت باید مبارزات را بسمت روشهای ضد امنیتی ببریم ، من را به خائن بودن متهم میکنید .
وقتی میگویم تا چند تا از سگهای هار رژیم مثل رادان ، احمدی مقدم ، نقدی ، مرتضوی و... را اعدام انقلابی نکنیم حساب کار دست رژیم و مزدورانش نمیاید . من را با برچسب تروریست بودن تخطئه میکنید .
وقتی میگویم باید به تمام مقدسات جمهوری اسلامی حمله همه جانبه بکنیم وگرنه تاریخ و غیرت و هویت ایرانی مان را لگد مال و نابود خواهند کرد ، به من میگوئید به دین مردم کاری نداشته باشم ، جمهوری اسلامی ، اسلامی نیست ! اسلام دین رحمت است !
وقتی آموزش های دفاع شخصی و آموزش کار با اسلحه های انفرادی را برای دفاع از ناموسمان در وبلاگم میگذارم من را با برچسب خشونتگرا بودن توبیخ میکنید و لینک های آنرا هم سریعا از سایت بالاترین حذف میکنید .
وقتی میگویم این اصلاح طلبان و خاتمی چی ها و رفسنجانی چی ها نفوذی و ترمزهای اپوزیسیون هستند بین آنها و سایر مزدوران رژیم تفاوت نگذارید من را به تفرقه انگیزی متهم میکنید .
وقتی ... میگویم . وقتی ... پیشنهاد میدم و شما آقایان و خانوم های روشنفکر و تحصیل کرده و خارج رفته باکلاس ، افرادی مثل من را تخطئه و بایکوت میکنید رژیم هم نتیجه میگیرد که شماها ترسو و بزدل و ... هستید پس نتنها در برابرتان کوتاه نمیآید بلکه دائما هم توی سرتان میزند تا بیشتر طرفدار مبارزات مدنی و بدون خشونت شوید تا آنها هم راحتر بتوانند شما را سرکوب کنند .
پس لطفا منبعد نق نزنید که چرا رژیم به ما امتیاز نمیدهد ؟ چرا هی دوستان ما را دستگیر میکند ؟ چرا شکنجه میکند ؟ چرا تجاوز میکند ؟ چرا اعدام میکند ؟ چرا .... میکند ؟ چرا .... میکند ؟
عکس گوگل ارث از شهرک محلاتی سپاه پاسداران
نقشه شهری از شهرک محلاتی سپاه پاسداران
عکس گوگل ارث از موقعیت جغرافیایی شهرک محلاتی سپاه پاسداران در تهران
عکس ماهواره ای از خانه های سازمانی افسران ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ( شهرک محلاتی )
عکس گــوگل ارث از خانه های سازمانی افسران ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ( شهرک محلاتی )
تاریخچه شکل گیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سازمانی نظامی است که در نخستین روزهای پس از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ به فرمان آیت الله خمینی (بنیانگذار و رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران) تشکیل شد. آیت الله خمینی در دوم اردیبهشت سال ۱۳۵۸ طی فرمانی به شورای انقلاب اسلامی رسماً تأسیس این نهاد را اعلام کرد و شورای انقلاب با تأسیس شورای فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، گام اساسی را در جهت سازماندهی این نهاد برداشت. سپاه نهادی نظامی و بازوی مسلح برای پاسداری از نظام جمهوری اسلامی ایران است.
قانون اساسی درباره سپاه میگوید: « سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در نخستین روزهای پیروزی این انقلاب تشکیل شد، برای ادامهٔ نقش خود در نگهبانی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن پا برجا میماند. حدود وظایف و قلمرو مسؤولیت این سپاه در رابطه با وظایف و قلمرو مسؤولیت نیروهای مسلح دیگر با تأکید بر همکاری و هماهنگی برادرانه میان آنها به وسیله قانون تعیین میشود. »
تاریخچه
در نخستین روزهای پس از انقلاب بهمن ۵۷، دولت موقت که به علت فروپاشی قوای انتظامی و نظامی فاقد ابزار لازم برای اعمال حاکمیت بر کشور بود، درصدد بر آمد تا نیرویی مسلح بنام گاردملی به وجود آورد. به همین منظور، حسن لاهوتی حکمی از آیت الله خمینی برای تشکیل این نیرو دریافت کرد. با پیشنهاد محمد توسلی نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای آن برگزیده شد. در حکم خمینی تاکید شده بود که سپاه پاسداران زیر نظر دولت موقت فعالیت خواهد کرد. هدف از تشکیل این نهاد نیز حفظ انضباط در شهرها و روستاها، جلوگیری از تحریک و توطئه، جلوگیری از خرابکاری در موسسات دولتی و ملی و مراکز عمومی و سفارتخانهها، جلوگیری از رسوخ عناصر فرصتطلب و ضدانقلابی در داخل صفوف مردم، اجرای دستور دولت موقت و اجرای احکام دادگاههای فوقالعاده اسلامی، ذکر شده بود. دولت موقت دکتر ابراهیم یزدی را به عنوان معاون نخستوزیر در امور انقلاب، مامور کرد که با لاهوتی برای تشکیل این نیرو همکاری کند. به گفته محسن سازگارا اساسنامه آن را وی و حسن لاهوتی در اواخر بهمن ۱۳۵۷ در باغشاه و در حین جمعآوری سلاحهای پخش شده در روزهای انقلاب تکمیل کردند. در ۹ اسفند ۱۳۵۷ در جلسهای در پادگان عباسآباد که با حضور محسن سازگارا، محسن رفیقدوست، مرتضی الویری، علی محمد بشارتی، محمد غرضی، حسن جعفری، علی فرزین، ضرابی، اصغر صباغیان، تهرانچی و علی دانشمنفرد تشکیل میشود، علی دانشمنفرد به عنوان فرمانده سپاه پاسداران انتخاب شد. محسن رفیقدوست مسوول تدارکات، بشارتی مسوول اطلاعات و مرتضی الویری مسوول روابط عمومی سپاه شد. آنها با جلب همکاری عدهای از اعضای انجمنهای اسلامی دانشجویان ایرانی در آمریکا و کانادا ساختمان ساواک در خیابان سلطنتآباد (پاسداران کنونی) را مقر اصلی خود قرار دادند و در مراکزی چون هنگ نوجوانان (مکان مورد استفاده برای دانشگاه امام حسین(ع) و دافوس کنونی سپاه) و پادگان سعدآباد، با کمک عدهای از جمله برخی تکاوران تیپ نوهد، به جذب و آموزش سیاسی، عقیدتی و نظامی داوطلبان پرداختند. همزمان با تشکیل سپاه پاسداران، گروههای مسلح موازی دیگر نیز بطور خودجوش برای حفظ انقلاب تشکیل شده بودند که از جمله آنها :
گارد انقلاب در پادگان جمشیدیه به سرپرستی عباس آقازمانی و مورد حمایت موسوی اردبیلی
گارد دانشگاهها یا پاسا به سرپرستی محمد منتظری و مورد حمایت شهید بهشتی. این گروه عمدتا عدهای از عناصر مبارز را که در لبنان آموزش چریکی دیده و به کشور برگشته بودند، دربر میگرفت.
نیروهای مسلح سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به سرپرستی محمد بروجردی و مورد حمایت مرتضی مطهری
وجود این چهار گروه مسلح موازی، اختلافها و اصطکاکهایی را در پی داشت. این مساله در شورای انقلاب طرح و سرانجام تصمیم گرفته شد که هاشمی رفسنجانی با هماهنگ کردن این گروهها و یکپارچه کردن آنها، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را شکل دهد. پس از تخصیص بودجه ۱۲۰ میلیون تومانی به سپاه از سوی دولت موقت سپاه قدرتمندتر از قبل تصمیم به ادغام سایر نیروها در خود گرفت. در تاریخ ۱۸ فروردین 1358، همه این گروهها با سپاه پاسداران ادغام شدند و جواد منصوری به عنوان فرمانده سپاه انتخاب شد. به فاصله اندکی پس از او عباس آقازمانی مشهور به (ابوشریف) فرماندهی سپاه و فرماندهی عملیات آن را بر عهده گرفت. پس از ادغام، محسن رضایی، محسن رفیقدوست و عباس دوزدوزانی در اواخر فروردین ۱۳۵۸ به دیدار خمینی در قم رفتند و خواستار استقلال سپاه از دولت موقت شدند.
در این دیدار خمینی برخلاف جهتگیری پیشین خود مبنی بر نظارت دولت موقت بر سپاه، دستور تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی زیر نظر شورای انقلاب را صادر کرد. در پی این فرمان، گروه دوازده نفره اساسنامهای را در ۹ ماده و ۹ تبصره تهیه کرد که به تصویب شورای انقلاب رسید. به دنبال آن شورای فرماندهی سپاه تشکیل گردید و اعضای آن احکام خود را از شورای انقلاب دریافت کردند. به این ترتیب در ۲ اردیبهشت ۱۳۵۸ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با انتشار بیانیهای رسما اعلام موجودیت کرد.
درجههای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
با توجه به اینکه مهمترین مأموریت سپاه، حفاظت از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن بود، این تشکیلات تازهتأسیس تیمها، دستهها، گروهانها و گردانهای عملیاتی را صرفا برای عملیات شهری و حفظ و ارتقای امنیت داخلی کشور شکل داد. در هر شهر و شهرستانی، سپاه به تناسب نیرویی که جذب میکرد و وسعت سرزمینی و حساسیتهای امنیتی خاصی که آن منطقه داشت، وضعیت خود را سامان میداد.
نخستین فرمانده سپاه پس از شورای فرماندهی، محسن رضایی است که در ۲۸ سالگی توسط آیتالله خمینی به این سمت منصوب شد (تا قبل از این انتخاب فرمانده سپاه با شورای انقلاب اسلامی بود). محسن رضائی برای مدت ۱۸ سال فرماندهی این نهاد را بر عهده داشت ولی در سال ۱۳۷۷ از فرماندهی سپاه استعفا کرد و قائم مقام او سید یحیی صفوی مشهور به رحیم صفوی از سوی سید علی خامنهای به این سمت منصوب شد. در ۱۰ شهریور ۱۳۸۶ دوره مسئولیت ۱۰ ساله وی در فرماندهی سپاه به پایان رسید و سید علی خامنهای به جای وی سرتیپ پاسدار محمدعلی جعفری فرمانده سابق نیروی زمینی سپاه را به فرماندهی سپاه پاسداران برگزید و او را از درجه سرتیپی به درجه سرلشگری ارتقا داد.
ساختار سازمانی
ساختار فرماندهی سپاه به شکلی است که در راس آن فرمانده کل قرار دارد. پس از او جانشین یا قائم مقام قرار میگیرد و پس از او نیز رئیس ستاد مشترک حائز اهمیت است که به طور مستقیم با فرمانده کل در بالا و با فرماندهان نیروهای پنج گانه در پایین مرتبط است. فرمانده کل سپاه مستقیما توسط رهبری انتخاب میگردد و جانشین و فرماندهان ستاد مشترک و نیروها به پیشنهاد فرمانده کل و با تصویب و حکم رهبری انتخاب میشوند.
سپاه پاسداران شامل ۵ نیرو ، با ماموریتهای متفاوت است:
نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
سازمان بسیج مستضعفین
نیروی قدس
دو ساختار دیگر در سپاه به نامهای حوزه نمایندگی ولی فقیه و سازمان حفاظت اطلاعات وجود دارد که اولی کاملاً مستقل از ساختار فرماندهی و مستقیما زیر نظر رهبری قرار دارد و دومی نیز تقریباً مستقل از فرماندهی است و فرمانده آن را رهبری با پیشنهاد فرمانده سپاه انتخاب میکند و فرمانده آن مستقیما با دفتر عمومی حفاظت اطلاعات در دفتر رهبری و شخص رهبر مرتبط است و به او گزارش میدهد.
محمدعلی جعفری با دستهبندی تهدیدات علیه جمهوری اسلامی به تهدیدهای نرم، نیمهسخت (شورشهای مردمی بدون سلاح گرم، تهدیدهای اقتصادی-سیاسی داخلی و خارجی) و سخت (شورشهای مسلحانه، جنگ داخلی و جنگ خارجی) وظیفه مبارزه با تهدید نرم را به بسیج غیرنظامی، نیمهسخت را به بسیج نظامی و سخت را به نیروی زمینی سپاه و بسیج نظامی محول میکند.
فعالیتها
فعالیت اقتصادی
بر اساس تحقیقات مؤسسه رند، سپاه پاسداران ایران از زمان پایان جنگ ایران و عراق تاکنون با انعقاد ۷۶۵۰ قرارداد از طریق مؤسسات وابسته به خود فعالیتهای اقتصادی گستردهای داشتهاست. موقعیت ویژهُ سپاه، این نهاد را از شرکت در مزایدههای اقتصادی برای خرید سهام شرکتها بینیاز کردهاست و این مسئله موجب رنجش بخش خصوصی شدهاست. همچنین به دلیل انحصارگرایی شرکتهای زیر مجموعه قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا سپاه در اجرای پروژههای نفتی، شرکتهای مهندسی سازه و ناموران، بعنوان دو شرکت بزرگ طراحی و مهندسی و با سابقه در ایران، در آستانهٔ ورشکستگی قرار گرفتند.
روزآنلاین از تحلیلگران اقتصادی ایران نقل کرده که درآمد حاصل از فعالیت سپاه در «عرصههای غیرقانونی اقتصاد» تا ۱۲ میلیون دلار در سال میرسد. البته هیچ گزارش مالی درباره فعالیتهای اقتصادی سپاه منتشر نمیشود و بودجه آن نیز محرمانهاست.
این نهاد در حوزههای نفت و گاز، راه سازی، سدسازی و ساخت تونل، کشاورزی، مخابرات (به عنوان سهامدار عمده شرکت مخابرات ایران)، ساختمان سازی و حتی جراحیهای سرپایی با لیزر حضور فعال دارد. به علاوه با در اختیار داشتن ۴۵٪ سهام شرکت بهمن در تولید خودروی مزدا شریک است. گفته میشود قاچاق بنزین جیرهبندی شده از طریق استان هرمزگان تحت نظارت تعدادی از فرماندهان سپاه انجام میگیرد. همچنین علی لاریجانی در نشستی با فرماندهان و مسئولین قرارگاه خاتمالانبیا به آنان توصیه کرد که فعالیتهای سپاه پاسداران رقابتسوز نباشد بلکه به دنبال رقابتسازی باشد.
سپاه گاه برای ابراز ناخرسندی خود از انعقاد قراردادهای اقتصادی دست به نمایش قدرت میزند. به عنوان مثال در سال ۲۰۰۴ دولت سید محمد خاتمی هنگام افتتاح فرودگاه بینالمللی امام خمینی در تهران مجبور شد قراردادی را که با یک شرکت ترکیهای بسته بود لغو کند زیرا پاسداران، خشمگین از اینکه خود طرف قرارداد نبودند، باند فرودگاه را در روز افتتاح اشغال کردند. همچنین یکی از نمایندگان مجلس ایران در جلسه علنی مجلس، در مورد وجود ۶۰ بندر غیرقانونی متعلق به این نهاد نظامی دست به افشاگری زد.
نمونه فعالیتها
اتهام پولشویی در بحرین
در ماه مارس سال ۲۰۱۰ یک شبکه پولشویی در کشورهای عربی که گفته میشد زیرنظر سپاه پاسداران فعالیت میکرده توسط مقامات بحرینی و کویتی کشف شد. گفته میشد این پول از طریق قاچاق مواد مخدر بدست میآمدهاست. منصور بن رجب وزیر کشور بحرین در ۲۳ مارس با حکم پادشاه این کشور از مقام خود برکنار و به جرم پولشویی و همکاری با سپاه بازداشت شد.این برای اولین بار در تاریخ بحرین بود که یک وزیر به اتهام مالی دستگیر میشد. به ادعای برخی از رسانهها علی جنتی سفیر ایران در کویت و فرزند احمد جنتی در این پولشویی و فساد مالی دست داشتهاست. ولی علی جنتی این ادعا را بی اساس دانست و از آن اظهار بی اطلاعی کرد. او همچنین گفت سپاه نیاز به پولشویی ندارد. امیرحسین عبدالهیان سفیر ایران در بحرین نیز این اتهامات را رد کرد.
دیگر فعالیتها
اعطای وام با بهره استثنائی از سوی بانک ملّی به سپاه; به عنوان نمونه در دهه ۲۰۰۰ نیروی ویژه قدس وابسته به سپاه در عرض چهار سال ۱۰۰ میلیون دلار از این بانک وام گرفت. در رأس مؤسساتی که پس از انقلاب و با بودجه دولتی تشکیل شد اغلب فرماندهان سپاه قرار گرفتند. قرارداد یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلاری احداث خط لوله گاز از منطقه عسلویه به ایرانشهر در استان سیستان و بلوچستان، بدون رعایت قوانین مربوط به برگزاری مناقصه، برگزار و این امتیاز به طور ویژه به سپاه داده شد . گروه مهندسی سپاه، قرارداد ۲٫۳ میلیارد دلاری توسعه یک میدان گازی را در خلیج فارس از آن خود کرد. قراداد ۱٫۳ میلیارد دلاری ساخت لوله گازی میان ایران و پاکستان توسط سپاه گرفته شد.
فعالیت سیاسی
طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و دستور سید روحالله خمینی و سید علی خامنهای سپاهیان تا هنگامی که در سازمان سپاه خدمت میکنند حق فعالیت در زمینههای سیاسی را ندارند. محمدباقر ذوالقدر معاون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و در دولت نهم (محمود احمدی نژاد) به سمت معاونت وزارت کشور و معاون امنیتی انتظامی این وزراتخانه منصوب شد. روابط عمومی وزارت کشور اعلام کرد چون سردار ذوالقدر با حکم سید علی خامنهای در سمت «جانشین فرماندهی کل سپاه» فعالیت داشت، با کسب مجوز از وی به سمت جدید منصوب شد.
اتهام جاسوسی در کویت
در ماه مه سال ۲۰۱۰ یک گروه ۷ نفره متهم به جاسوسی برای سپاه پاسداران ایران در کویت دستگیر شدند. روزنامه القبس چاپ کویت به نقل از مقامهای سازمانهای اطلاعاتی کویت اعلام نمود که این افراد در وزارت دفاع و وزارت کشور کویت کار میکردند و با عکسبرداری از مراکز حساس نظامی کویت و پایگاههای نظامیان آمریکا در این کشور، اطلاعات مربوط به آن مراکز را در اختیار سپاه پاسداران ایران قرار میدادند. ۱ روز پس از انتشار این خبر، مقامات ایرانی با «بی پایه و اساس» اعلام کردن این خبر، آن را بخشی از «پروژه سپاه هراسی» دانستند. در پی این اتفاقها تعدادی از نمایندگان مجلس کویت خواستار اخراج سفیر ایران از آن کشور شدند. در ۶ مه ۲۰۱۰ مقامات کویتی حاضر در اجلاس وزرای کشور شورای همکاری خلیج فارس این اتهام را تایید کردند و ادعا نمودند این گروه جاسوسی ایرانی، امنیت دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس را هم خدشه دار کردهاست.
اتهامهای تروریستی
با انتشار اسناد بسیار محرمانه دولت بیل کلینتون، مشخص شد او در تابستان ۱۹۹۹ در پیامی کتبی به محمد خاتمی همتای ایرانی خود، سپاه پاسداران را مسئول بمبگذاری برجهای خبر در عربستان سعودی دانسته و خواستار استرداد متهمین این حادثه بودهاست. در مقابل دولت وقت ایران اتهام های آمریکا را نادرست و غیر قابل پذیرش میخواند و تأکید میکند هیچ سازمان وابسته به جمهوری اسلامی ایران هیچگونه دخالتی در طراحی، پشتیبانی و یا اجرای این بمبگذاری نداشته است. البته ویلیام پری، وزیر دفاع آمریکا در زمان بیل کلینتون، در سال ۲۰۰۷ اعلام کرد به این نتیجه رسیدهاند که بمبگذاری کار القاعده بوده و نه ایران.
تحریمهای بینالمللی
بر اساس توافق وزیران خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا، تمام حسابهای بانکی که به اعضا و وابستگان سپاه پاسداران تعلق دارند مسدود خواهد شد. استرالیا، نام رستم قاسمی، فرمانده قرارگاه خاتمالانبیا سپاه پاسداران، را در فهرست تحریمهای یکجانبه این کشور قرار داد.
وزارت خزانهداری آمریکا در چارچوب اجرای قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت علیه ایران، فرمانده سپاه و وزیر دفاع ایران را به همراه نيروی هوايی و فرماندهی موشکی سپاه و شرکت مهندسی نفت و گاز سپانير و شرکت راه ساحل وابسته به قرارگاه خاتمالانبیا در فهرست تحريم خود قرار داد. محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران، محمدرضا نقدی، فرمانده بسیج، و احمد وحیدی، وزیر دفاع، در فهرست افراد مورد تحريم قرار گرفتند.
ماجرای سربازان گمنام امام زمان و سکس آیت الله نوری همدانی !
وبلاگ خاکستر سوزان - سربازان گمنام امام زمان ! حضرت آیت الله العظمی ! نوری همدانی را در حال تجاوز به یک دختر نوجوان غافل گیر میکنند ، یکی از این سربازان گمنام به آیت الله میگوید : حاج آقا ! شما هر وقت که امر فرمودید ما زیباترین و خوش هیکل ترین زنان را برای شما آورده ایم و هیچ وقت هم در این زمینه کوتاهی نکرده ایم ، حال میخواستم علت این عمل شما را ( تجاوز به عنف ) جویا بشوم ؟
آیت الله نوری همدانی هم ، از اینکه بصورت لخت و عریان در کنار یک دختر نوجوان گریان و رنگ پریده ، توسط سربازان گمنام امام زمان غافل گیر شده بود با عصبانیت رو به آنها میگوید : اولا این غلط کردن ها بشما نیامده ! شما به همان کار قوادیتان بپردازید در ثانی شما با کدام فتوا به خود اجازه میدهید که به بدن عریان یک دختر نامحرم و عورت یک پیر مرد هشتاد ساله نگاه میکنید ؟
ثالثا ، آن گونه رابطه جنسی دیگر برایم عادی شده ، چون آن زنهایی را که برای من میاورید هیچکدام نه گریه و نه به من التماس میکنند ! تازه از اینکه هنوز میتوانم در این سن و سال ازاله بکارت بکنم احساس جوانی هم میکنم و این هم مزید بر علت است .
رابعا ، از نظر من متعه دختران باکره اشکال شرعی ندارد و من هم این دختر را متعه یک روزه کرده ام و به وی هم گفته ام که تا دو ماه قمری اجازه نزدیکی به هیچ مردی را ندارد و باید عده نگه دارد .
خامسا ، مگر آن وقت که شما ها در بازداشتگاه کهریزک و پادگان ولیعصر و پایگاه های بسیج به زنان و دختران مردم تجاوز به عنف میکردید ما مراجع تقلید چیزی گفتیم ؟ پس بیش از این شکر اضافه نخورید و منزل من را هم ترک کنید که در شرف انزالم و دوست ندارم انزالم بخاطر شما ها ملایم شود !
بعد از این مباحثه تلخ ، سربازان گمنام امام زمان منزل حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی را ترک میکنند تا به منزل سایر مراجع معظم تقلید هم یک سری بزنند !
ثالثا ، آن گونه رابطه جنسی دیگر برایم عادی شده ، چون آن زنهایی را که برای من میاورید هیچکدام نه گریه و نه به من التماس میکنند ! تازه از اینکه هنوز میتوانم در این سن و سال ازاله بکارت بکنم احساس جوانی هم میکنم و این هم مزید بر علت است .
رابعا ، از نظر من متعه دختران باکره اشکال شرعی ندارد و من هم این دختر را متعه یک روزه کرده ام و به وی هم گفته ام که تا دو ماه قمری اجازه نزدیکی به هیچ مردی را ندارد و باید عده نگه دارد .
خامسا ، مگر آن وقت که شما ها در بازداشتگاه کهریزک و پادگان ولیعصر و پایگاه های بسیج به زنان و دختران مردم تجاوز به عنف میکردید ما مراجع تقلید چیزی گفتیم ؟ پس بیش از این شکر اضافه نخورید و منزل من را هم ترک کنید که در شرف انزالم و دوست ندارم انزالم بخاطر شما ها ملایم شود !
بعد از این مباحثه تلخ ، سربازان گمنام امام زمان منزل حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی را ترک میکنند تا به منزل سایر مراجع معظم تقلید هم یک سری بزنند !
آیا اعدام انقلابی افرادی مثل رادان ، مرتضوی ، احمدی مقدم و... مصداق تروریسم است ؟
آیا کسی در جنایتکاری و قاتل بودن افرادی مثل مرتضوی و صلواتی و رادان و احمدی مقدم و نقدی و طائب و ... شکی دارد ؟
آیا شما خیال میکنید رژیم میآید افرادی را که بخاطر حفظ نظام و ولایت فقیه ، آدم کشته اند و دستور آدم کشی را هم داده اند مجازات و اعدام میکند ؟
آیا شما فکر میکنید اگر رژیم عوض شود این اصلاح طلبان و فعالان حقوق بشر اجازه خواهند داد تا خامنه ای ها ، مرتضوی ها و رادان ها اعدام شوند ؟ ( نمونه اش در مصر و تونس که چگونه اصلاح طلبان و فعالان حقوق بشرشان سعی کردند تا جنایتکاران رژیم سرنگون شده محکوم به اعدام و یا زندانهای طویل المدت نشوند )
آیا شما خیال میکنید افرادی مثل طائب و نقدی و رادان و ... از شکنجه و تجاوز کردن و کشتن ما مخالفان نظام احساس عذاب وجدان میکنند ؟
آیا تابحال فکر کرده اید آن مامور سپاه و بسیج و نیروی انتظامی و اطلاعات وقتی میبینید فرمانده جنایتکارش نه تنها مجازات نمیشود ، بلکه با ارتقای مقام و درجه تشویق هم میشود ، چگونه رفتارش شرطی میگردد ؟ ( یعنی پیش خودش میگوید اگر من هم بیشتر مردم رو بزنم و بکشم مثل فرمانده ام زودتر ارتقا مقام و درجه میگیرم و اگر نزنم و نکشم باید همیجور درجا بزنم ، پس میزنم و میکشم و موافق جریان آب شنا میکنم که راز موفقیت همین است )
آیا شما فکر کرده اید اگر افرادی مثل سردار رادان و قاضی صلواتی و سردار نقدی و ... توسط مردم اعدام انقلابی شوند چگونه حساب کار دست پرسنل زیر دستشان خواهد آمد و چگونه خواهند فهمید که اگر بخاطر جنایتکاریشان از طرف نظام مصونیت قضائی دارند ولی از طرف مردم نتنها مصونیت ندارند بلکه باید هر لحظه هم منتظر مجازات و اعدام انقلابی شدن باشند ، آیا میدانید اینگونه شرطی شدن چگونه باعث ریزش نیروهای سرکوبگر رژیم خواهد شد ؟
آیا شما میخواهید همچنان به این مبارزات تدافعی فرسایشی تان ادامه دهید تا رژیم هم با خیال راحت هر روز یک طرح تهاجمی جدید انتظامی و امنیتی را به اجرا بگذارد و مردم را تحت فشار قرار دهد تا مبادا فکر براندازی به سرشان خطور کند ؟
آیا شما خیال میکنید رژیم میآید افرادی را که بخاطر حفظ نظام و ولایت فقیه ، آدم کشته اند و دستور آدم کشی را هم داده اند مجازات و اعدام میکند ؟
آیا شما فکر میکنید اگر رژیم عوض شود این اصلاح طلبان و فعالان حقوق بشر اجازه خواهند داد تا خامنه ای ها ، مرتضوی ها و رادان ها اعدام شوند ؟ ( نمونه اش در مصر و تونس که چگونه اصلاح طلبان و فعالان حقوق بشرشان سعی کردند تا جنایتکاران رژیم سرنگون شده محکوم به اعدام و یا زندانهای طویل المدت نشوند )
آیا شما خیال میکنید افرادی مثل طائب و نقدی و رادان و ... از شکنجه و تجاوز کردن و کشتن ما مخالفان نظام احساس عذاب وجدان میکنند ؟
آیا تابحال فکر کرده اید آن مامور سپاه و بسیج و نیروی انتظامی و اطلاعات وقتی میبینید فرمانده جنایتکارش نه تنها مجازات نمیشود ، بلکه با ارتقای مقام و درجه تشویق هم میشود ، چگونه رفتارش شرطی میگردد ؟ ( یعنی پیش خودش میگوید اگر من هم بیشتر مردم رو بزنم و بکشم مثل فرمانده ام زودتر ارتقا مقام و درجه میگیرم و اگر نزنم و نکشم باید همیجور درجا بزنم ، پس میزنم و میکشم و موافق جریان آب شنا میکنم که راز موفقیت همین است )
آیا شما فکر کرده اید اگر افرادی مثل سردار رادان و قاضی صلواتی و سردار نقدی و ... توسط مردم اعدام انقلابی شوند چگونه حساب کار دست پرسنل زیر دستشان خواهد آمد و چگونه خواهند فهمید که اگر بخاطر جنایتکاریشان از طرف نظام مصونیت قضائی دارند ولی از طرف مردم نتنها مصونیت ندارند بلکه باید هر لحظه هم منتظر مجازات و اعدام انقلابی شدن باشند ، آیا میدانید اینگونه شرطی شدن چگونه باعث ریزش نیروهای سرکوبگر رژیم خواهد شد ؟
آیا شما میخواهید همچنان به این مبارزات تدافعی فرسایشی تان ادامه دهید تا رژیم هم با خیال راحت هر روز یک طرح تهاجمی جدید انتظامی و امنیتی را به اجرا بگذارد و مردم را تحت فشار قرار دهد تا مبادا فکر براندازی به سرشان خطور کند ؟
این ساختمانهای صدا و سیما را معرفی کنید ؟
باید از الان با تمام قسمتها و ساختمانهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی کاملا آشنا شویم تا در روز موعد بتوانیم بدون کمترین وقت کشی این سازمان را تحت کنترل بگیریم و خبر آزادی ایران اشغالی را به گوش تمامی هموطنان مان در سراسر کشور برسانیم .
روایت به قتل رسیدن محمد مختاری توسط جوخه ترور وزارت اطلاعات
اظهارات مهرداد عالیخانی در بازجویی مورخ 4/2/1379
در تاریخ 9/9/1377 آقای موسوی ( سید مصطفی کاظمی ) نزد دری ( نجف آبادی ) میرود و در مورد قتل داریوش فروهر و همسرش گزارش می دهد. موسوی پس از این دیدار به من (مهرداد عالیخانی) گفتند: فعلا کار کانون(کانون نویسندگان) را انجام بدهید (یعنی این موضوع در اولویت قتل ها قرار گیرد) ، موسوی تاکید کرد هر چه سریعتر شروع کنید.
موسوی در همان تاریخ منزل آقای حقانی (مدیر کل پشتیبانی معاونت اطلاعات مردمی) می رود. ( توضیح: اینکه پیگیری کار اطلاعاتی روی عناصر فرهنگی از جمله کانون در حوزه فعالیت های معاونت اطلاعات مردمی قرار داشت ) موسوی برنامه حذف را با حقانی در میان می گذارد و می گوید: من بگویم کافی است یا دری هم باید بگوید؟ حقانی می گوید: شما بگویید کافی است و قرار می شود همکاری حقانی با ما آغاز شود. حقانی گفته بود می تواند از منزل امن، خودرو و نیرو در اختیار ما قرار دهد عملا نیز چنین کرد.
7 جلد پرونده از مهمترین سوژه های فعال کانون(نویسندگان) گلشیری - منصور کوشان - علی اشرف درویشیان، سپانلو، مختاری، پوینده چهل تن را به واسطه اصغر سیاحی(سیاح) به آقای موسوی تحویل دادم. موسوی پرونده ها را زیر میز تلفن خود قرار می دهد . اما بعدا آنها را عودت می دهد و می گوید: نیاز به ارسال پرونده نیست. هر کسی عضو جمع مشورتی باشد مشمول طرح حذف می گردد. از هر کدام بخواهید شروع کنید .
قرار شد از مهمترین ها شروع شود. شماره تلفن مختاری از طریق یکی از منابع اداره چپ نو با نام مستعار داریوش به دست آمده بود. قرار شد تا روز پنجشنبه 12/9/77 روی آدرس سوژه استقرار پیدا کند(کنیم). خبر به آقای موسوی دادم و با عزیزپور قرار گذاشتم. اعتراض کرد گفت: این کار را سعی کن با زیر مجموعه آقای حقانی و در ارتباط با روشن انجام دهی .
قراری برای 8 صبح مورخه 12/9/77 در خیابان آفریقا – مقابل پمپ بنزین (بین خیابان اسفندیار و خیابان شهید سعید ناصری یا علوی) جهت عزیزپور و نیروهای عمل کننده او همچنین رضا روشن، آموزگار و خسرو گذاشته شده بود. خسرو داخل یکی از کوچه ها شد (احتمالاً خیابان اسفندیار) و پلاک های جعلی را روی تاکسی نصب کرد و سپس به طرف منزل مختاری حرکت کردیم. در سر کوچه (شهید سعید ناصری یا علوی) و مستقر شدیم. عزیزپور دو ماشین نیرو با خودش آورده بود . حدود ساعت 17 مختاری با لباس اسپرت از کوچه بیرون آمد و از شمال به جنوب خیابان آفریقا حرکت کرد. در این ساعت ناظری و روشن جهت اقامه نماز محل را ترک کرده بودند لذا سریعا به ناظری زنگ زدم و خبر دادم سوژه بیرون زد. خودش و روشن را سریع به محل برسانند. مختاری برای خرید در حوالی محل سکونت خود بیرون آمده بود. حدود 20 دقیقه خریدش طول کشید.در حال برگشتن به منزل بود که علی و رضا رسیدند. از خسرو خواستم که تاکسی را در گوشه ای پارک کند،کرد . رضا و علی پیاده به دنبال مختاری راه افتادند. خسرو پشت فرمان پژو نشست و به سمت شمال آفریقا حرکت کرد. من در صندلی جلو قرار گرفتم. یک کوچه مانده به منزلش (در سمت راست خیابان) علی و رضا جلوی او را گرفتند و تحت پوشش پرسنل دادستانی وی را سواراتومبیل کردند. علی در سمت چپ، مختاری وسط و رضا روشن در سمت راست او روی صندلی عقب نشست .
ناظری در همان ساعت حوالی 13 مورخه 12/9/77 با هماهنگی قبلی قرار شد از یکی از محیط های اداری بهشت زهرا که در اختیار حراست قرار دارد ( چون ناظری مسئولیت(مسئول) حراست بهشت زهرا بود) استفاده شود . روشن, ناظری و سایر دست اندرکاران طرح الغدیر (اعدام منافقین) قبل از شروع عملیات پائیز 77، از این محل مستمرا استفاده می کردند.قرار شد از این محل برای به قتل رساندن مختاری استفاده شود. از طریق اتوبان شهید همت کمربندی جاده مخصوص بهشت زهرا به مقصد برسیم. به جهت طولانی بودن مسیر من با مختاری بحث پیرامون کانون را شروع کردم بعد از اینکه به محل رسیدیم روشن خواست چشمش را ببندد و پیاده شود. از زمان سوار شدن خواسته بودیم سرش پائین باشد تا متوجه نشود کجا می رویم .
داخل ساختمان شدیم. در همان اتاق اول از وی خواستند روی زمین بنشیند. همه کار را روشن و ناظری تمام کردند. بسیار حرفه ای و مسلط عمل نمودند. ناظری سریعا طناب مربوطه را از کابینت داخل اتاق در آورد مقادیری پارچه سفید برداشت. چشم و دست او را از پشت سر بست. طناب را به گردن او انداخت به روی شکم خواباند و حدود 4 یا 5 دقیقه طناب را تنگ کرد و آنرا کشید در این حالت ناظری دهان سوژه را با یک پارچه سفید گرفته بود تا بدینوسیله از ریختین خون به زمین و ایجاد سر و صدای احتمالی جلوگیری کند .
این دو از روی ناخن ها تشخیص دادند که کار تمام شده سپس ماشین پژو را به شکلی قرار دادند تا صندوق عقب آن مقابل درب این محل قرار گیرد. من و خسرو و روشن جنازه را وسط پتو قرار دادیم و در صندوق عقب گذاشتیم. خسرو پشت فرمان نشست. در جاده افسریه یک مسیر فرعی به کارخانه سیمان تهران منتهی می شد. اطراف آن مسیر خلوتی بود . ساعت حدود 20 ماشین را نگه داشته، جنازه را بیرون گذاشتیم. پس از پائین گذاشتن جسد ، موسوی زنگ زد نتیجه کار را می خواست. گفتم: دقایقی است خلاص شده و راهی منزل هستیم. موسوی گفت: بیا امشب همدیگر را ببینیم. من در شهرک آپادانا هستم. قرار شد ساعت 22:15 دقیقه او را در محل مذکور دیده و مشروح گزارش بدهم .
پرسنل تیم ترور محمد مختاری :
صادق ( مهرداد عالیخانی ) - پرسنل معاونت امنیت – اداره کل چپ – اداره چپ نو – رابط آقای موسوی و تیم عملیات
علی ناظری – پرسنل معاونت اطلاعات مردمی – اداره کل پشتیبانی عملیاتی – مسئول اداره عملیات
رضا روشن – کارشناس اداره کل التقاط در معاونت امنیت – مباشر قتل محمد مختاری
خسرو براتی – همکار غیر وزارتی (منبع) راننده اتومبیل مورد استفاده
در تاریخ 9/9/1377 آقای موسوی ( سید مصطفی کاظمی ) نزد دری ( نجف آبادی ) میرود و در مورد قتل داریوش فروهر و همسرش گزارش می دهد. موسوی پس از این دیدار به من (مهرداد عالیخانی) گفتند: فعلا کار کانون(کانون نویسندگان) را انجام بدهید (یعنی این موضوع در اولویت قتل ها قرار گیرد) ، موسوی تاکید کرد هر چه سریعتر شروع کنید.
موسوی در همان تاریخ منزل آقای حقانی (مدیر کل پشتیبانی معاونت اطلاعات مردمی) می رود. ( توضیح: اینکه پیگیری کار اطلاعاتی روی عناصر فرهنگی از جمله کانون در حوزه فعالیت های معاونت اطلاعات مردمی قرار داشت ) موسوی برنامه حذف را با حقانی در میان می گذارد و می گوید: من بگویم کافی است یا دری هم باید بگوید؟ حقانی می گوید: شما بگویید کافی است و قرار می شود همکاری حقانی با ما آغاز شود. حقانی گفته بود می تواند از منزل امن، خودرو و نیرو در اختیار ما قرار دهد عملا نیز چنین کرد.
7 جلد پرونده از مهمترین سوژه های فعال کانون(نویسندگان) گلشیری - منصور کوشان - علی اشرف درویشیان، سپانلو، مختاری، پوینده چهل تن را به واسطه اصغر سیاحی(سیاح) به آقای موسوی تحویل دادم. موسوی پرونده ها را زیر میز تلفن خود قرار می دهد . اما بعدا آنها را عودت می دهد و می گوید: نیاز به ارسال پرونده نیست. هر کسی عضو جمع مشورتی باشد مشمول طرح حذف می گردد. از هر کدام بخواهید شروع کنید .
قرار شد از مهمترین ها شروع شود. شماره تلفن مختاری از طریق یکی از منابع اداره چپ نو با نام مستعار داریوش به دست آمده بود. قرار شد تا روز پنجشنبه 12/9/77 روی آدرس سوژه استقرار پیدا کند(کنیم). خبر به آقای موسوی دادم و با عزیزپور قرار گذاشتم. اعتراض کرد گفت: این کار را سعی کن با زیر مجموعه آقای حقانی و در ارتباط با روشن انجام دهی .
قراری برای 8 صبح مورخه 12/9/77 در خیابان آفریقا – مقابل پمپ بنزین (بین خیابان اسفندیار و خیابان شهید سعید ناصری یا علوی) جهت عزیزپور و نیروهای عمل کننده او همچنین رضا روشن، آموزگار و خسرو گذاشته شده بود. خسرو داخل یکی از کوچه ها شد (احتمالاً خیابان اسفندیار) و پلاک های جعلی را روی تاکسی نصب کرد و سپس به طرف منزل مختاری حرکت کردیم. در سر کوچه (شهید سعید ناصری یا علوی) و مستقر شدیم. عزیزپور دو ماشین نیرو با خودش آورده بود . حدود ساعت 17 مختاری با لباس اسپرت از کوچه بیرون آمد و از شمال به جنوب خیابان آفریقا حرکت کرد. در این ساعت ناظری و روشن جهت اقامه نماز محل را ترک کرده بودند لذا سریعا به ناظری زنگ زدم و خبر دادم سوژه بیرون زد. خودش و روشن را سریع به محل برسانند. مختاری برای خرید در حوالی محل سکونت خود بیرون آمده بود. حدود 20 دقیقه خریدش طول کشید.در حال برگشتن به منزل بود که علی و رضا رسیدند. از خسرو خواستم که تاکسی را در گوشه ای پارک کند،کرد . رضا و علی پیاده به دنبال مختاری راه افتادند. خسرو پشت فرمان پژو نشست و به سمت شمال آفریقا حرکت کرد. من در صندلی جلو قرار گرفتم. یک کوچه مانده به منزلش (در سمت راست خیابان) علی و رضا جلوی او را گرفتند و تحت پوشش پرسنل دادستانی وی را سواراتومبیل کردند. علی در سمت چپ، مختاری وسط و رضا روشن در سمت راست او روی صندلی عقب نشست .
ناظری در همان ساعت حوالی 13 مورخه 12/9/77 با هماهنگی قبلی قرار شد از یکی از محیط های اداری بهشت زهرا که در اختیار حراست قرار دارد ( چون ناظری مسئولیت(مسئول) حراست بهشت زهرا بود) استفاده شود . روشن, ناظری و سایر دست اندرکاران طرح الغدیر (اعدام منافقین) قبل از شروع عملیات پائیز 77، از این محل مستمرا استفاده می کردند.قرار شد از این محل برای به قتل رساندن مختاری استفاده شود. از طریق اتوبان شهید همت کمربندی جاده مخصوص بهشت زهرا به مقصد برسیم. به جهت طولانی بودن مسیر من با مختاری بحث پیرامون کانون را شروع کردم بعد از اینکه به محل رسیدیم روشن خواست چشمش را ببندد و پیاده شود. از زمان سوار شدن خواسته بودیم سرش پائین باشد تا متوجه نشود کجا می رویم .
داخل ساختمان شدیم. در همان اتاق اول از وی خواستند روی زمین بنشیند. همه کار را روشن و ناظری تمام کردند. بسیار حرفه ای و مسلط عمل نمودند. ناظری سریعا طناب مربوطه را از کابینت داخل اتاق در آورد مقادیری پارچه سفید برداشت. چشم و دست او را از پشت سر بست. طناب را به گردن او انداخت به روی شکم خواباند و حدود 4 یا 5 دقیقه طناب را تنگ کرد و آنرا کشید در این حالت ناظری دهان سوژه را با یک پارچه سفید گرفته بود تا بدینوسیله از ریختین خون به زمین و ایجاد سر و صدای احتمالی جلوگیری کند .
این دو از روی ناخن ها تشخیص دادند که کار تمام شده سپس ماشین پژو را به شکلی قرار دادند تا صندوق عقب آن مقابل درب این محل قرار گیرد. من و خسرو و روشن جنازه را وسط پتو قرار دادیم و در صندوق عقب گذاشتیم. خسرو پشت فرمان نشست. در جاده افسریه یک مسیر فرعی به کارخانه سیمان تهران منتهی می شد. اطراف آن مسیر خلوتی بود . ساعت حدود 20 ماشین را نگه داشته، جنازه را بیرون گذاشتیم. پس از پائین گذاشتن جسد ، موسوی زنگ زد نتیجه کار را می خواست. گفتم: دقایقی است خلاص شده و راهی منزل هستیم. موسوی گفت: بیا امشب همدیگر را ببینیم. من در شهرک آپادانا هستم. قرار شد ساعت 22:15 دقیقه او را در محل مذکور دیده و مشروح گزارش بدهم .
پرسنل تیم ترور محمد مختاری :
صادق ( مهرداد عالیخانی ) - پرسنل معاونت امنیت – اداره کل چپ – اداره چپ نو – رابط آقای موسوی و تیم عملیات
علی ناظری – پرسنل معاونت اطلاعات مردمی – اداره کل پشتیبانی عملیاتی – مسئول اداره عملیات
رضا روشن – کارشناس اداره کل التقاط در معاونت امنیت – مباشر قتل محمد مختاری
خسرو براتی – همکار غیر وزارتی (منبع) راننده اتومبیل مورد استفاده